درباره موفقیت و انسانهای موفق و راههای رسیدن به موفقیت درکسب و کار و بازاریابی شبکه ای
 

جدول اسامی برخی شخصیت‌های برجسته نامزدی ریاست‌جمهوری

جدول اسامی برخی شخصیت‌های برجسته نامزدی ریاست‌جمهوری

 

ردیف

زمان ثبت‌نام

نام داوطلب

سمت یا سوابق

۱

روز اول

سیدمصطفی میرسلیم

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری و مشاور عالی رئیس‌جمهور در دوره آیت‌الله خامنه‌ای، وزیر ارشاد دولت دوم هاشمی‌رفسنجانی، رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی

۲

روز دوم

مسعود زریبافان

رئیس بنیاد شهید و معاون رئیس‌جمهور در دولت دوم احمدی‌نژاد، عضو دوره دوم شورای اسلامی شهر تهران

۳

روز دوم

حمید بقایی

رئیس سازمان میراث فرهنگی در دولت اول احمدی‌نژاد، معاون اجرایی رئیس‌جمهور و سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری در دولت دوم احمدی‌نژاد

۴

روز دوم

محمود احمدی‌نژاد

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس دولت‌های نهم و دهم، شهردار اسبق تهران

۵

روز دوم

محمدعلی پورمختار

نماینده بهار و کبودرآهنگ در مجالس نهم و دهم، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نهم

۶

روز سوم

سیدمصطفی هاشمی‌طبا

وزیر صنایع سنگین در دولت‌ شهید باهنر، وزیر صنایع در دولت اول موسوی، رئیس سازمان تربیت بدنی و معاون رئیس‌جمهور در دولت دوم هاشمی‌رفسنجانی و دولت اول خاتمی

۷

روز سوم

سیدمحمد غرضی

نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی از اصفهان، وزیر نفت دولت شهید باهنر و دولت اول موسوی، وزیر پست، تلگراف و تلفن دولت دوم موسوی و هر دو دولت هاشمی‌رفسنجانی، عضو دوره اول شورای اسلامی شهر تهران

۸

روز چهارم

مهدی کلهر

مشاور رسانه‌ای رئیس جمهور ایران در دولت‌های نهم و دهم و در مقطعی مشاور سازمان صداو سیما

۹

روز چهارم

مصطفی کواکبیان

نماینده فعلی مجلس و دبیرکل حزب مردم‌سالاری

۱۰

روز چهارم

علیرضا زاکانی

مدیر سایت جهان‌نیوز، نماینده دوره‌های هفتم تا نهم مجلس شورای اسلامی (رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس نهم)، دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، رئیس سازمان بسیج دانشجوئی کشور (۷۹ تا ۸۲)

۱۱

روز چهارم

حسن روحانی

رئیس دولت یازدهم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده دوره‌های سوم تا پنجم مجلس خبرگان رهبری، نماینده دوره‌های اول تا پنجم مجلس شورای اسلامی (نایب‌رئیس مجالس چهارم و پنجم)، دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت‌های هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام (۷۱ تا ۹۲)

۱۲

روز چهارم

سیدابراهیم رییسی

تولیت آستان قدس رضوی (ع)، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده دوره‌های چهارم و پنجم مجلس خبرگان رهبری، جانشین دادستان تهران (۶۴ تا ۶۸)، دادستان تهران (۶۸ تا ۷۳)، رئیس سازمان بازرسی کل کشور (۷۳ تا ۸۳)، معاون اول قوه قضائیه (۸۳ تا ۹۳)، دادستان کل کشور (۹۳ تا ۹۴)، رئیس شورای نظارت بر صدا وسیما (۹۱ تا ۹۵)، دادستان سابق ویژه روحانیت

۱۳

روز پنجم

صادق خلیلیان

وزیر جهاد کشاورزی دولت دهم

۱۴

روز پنجم

حمیدرضا حاجی‌بابایی

نماینده همدان و فامنین در دوره دهم مجلس شورای اسلامی، وزیر آموزش‌وپرورش دولت دوم احمدی‌نژاد، نماینده مجالس پنجم تا هشتم (عضو هیات رئیسه دوره‌های هفتم و هشتم)

۱۵

روز پنجم

محمد هاشمی

ریاست سازمان صداوسیما(۶۳ تا ۷۳)، سرپرست پیشین وزارت امور خارجه،قائم مقام پیشین وزیر امور خارجه، معاون اجرایی رئیس‌جمهور در دولت هاشمی، ریاست دفتر رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام (۷۵ تاکنون)

۱۶

روز پنجم

محمدمهدی زاهدی

عضو پیشین شورای شهر کرمان، وزیر علوم در دولت نهم، رئیس کمیسیون تحقیقات و فناوری مجلس دهم

۱۷

روز پنجم

محمد باقر قالیباف

شهردار تهران، جانشین اسبق نیروی مقاومت بسیج، فرمانده اسبق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص)، فرمانده اسبق نیروی هوایی سپاه پاسداران، فرمانده نیروی انتظامی (۷۹ تا ۸۴)

۱۸

روز پنجم

اسحاق جهانگیری

معاون اول دولت روحانی، وزیر معادن‌وفلزات دولت اول خاتمی، وزیر صنایع‌ومعادن ایران دولت دوم خاتمی، نماینده دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی

تاریخچه عید نوروز

تاریخچه عید نوروز

norooz history2 تاریخچه عید نوروزیکی از جشن های باستانی ایرانی جشن عید نوروز می باشد که هر ساله در کشورهای فارسی زبان مانند ایران، افغانستان، پاکستان و … این روز جشن گرفته می شود. به همین مناسبت در این مقاله آسمونی به تشریح تاریخچه ای از این عید باستانی می پردازیم. از شما همراهان عزیز دعوت می کنیم تا پایان مقاله ما را همراهی کنید.

منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌است.

در اسطوره‌ها

در برخی از متن‌های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرث به عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است. پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده‌است که: جم(یما) در حال گذشتن از آذربایجان، بر روی تخت جمشیدی ارگ جمشید در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین بر روی تخت نشست با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نوو جم را جمشید نامیدند. مهمترین چهره‌های اسطوره‌ای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدی‌هایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند.norooz history3 تاریخچه عید نوروزعروج جمشید و عروج کیخسرو در این روز اتفاق افتاد که تفاسیر گوناگونی را به همراه دارد. در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان‌نما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را به دنبال او فرستاد. اما حکایت دگردیسی و بازآفرینی سیاوش، حکایتی ویژه است که با روایت‌هایی مانند آدونیس، پرسفون، ازیریس یا تمرز قابل‌مقایسه است.

در زمان سلسله هخامنشیان

کوروش بزرگ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود. این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شد. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده‌است. اما بررسی‌ها بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بودند و جشن نوروز را با شکوه برپا می‌کردند. شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز سال ۴۱۶ (قبل از میلاد)، سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده‌است.

در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهٔ زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شد.norooz history4 تاریخچه عید نوروز

برخی از پژوهشگران (هرتسفلد، کرفتر، اردمن، گیرشمن و پرادا) مدعی هستند که تخت جمشید برای انجام مراسم نوروز ساخته شده است؛ در حالی دیگر پژوهشگران (نیلاندر، کامایر، موسوی) هرگونه مدرکی برای جشن گرفتن نوروز در دوره هخامنشی را انکار می‌کنند.

در زمان اشکانیان و ساسانیان

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان، چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. روز برگزاری مراسم نوروز در هر دوره ۴ ساله، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبود و در فصل‌های گوناگون سال جاری بود.

اردشیر بابکان، بنیان‌گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.norooz history5 تاریخچه عید نوروز

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را پابرجا نگه می‌داشتند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران، همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند.همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.

پس از اسلام

در میان همهٔ جشن‌هایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بی‌توجهی فرمانروایان و مخالفت اسلام‌گرایان به فراموشی سپرده شدند، نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند. دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را می‌توان پیوند عمیق آن با آیین‌های ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.

گفته می‌شود که عرب‌های فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آن‌ها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن نوروز و مهرگان وضع کردند. خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند. از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت.

خلیفه‌های فاطمی نیز چندین‌بار برافروختن آتش و آب‌پاشی در نوروز را ممنوع اعلام کردند. از نوشته‌های باقی‌مانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، می‌توان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن می‌کرده‌اند، به هم سیب هدیه می‌دادند، غذاهای ویژه می‌پختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری می‌کردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره می‌نوشیدند و بر یکدیگر آب می‌پاشیدند.

عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های طاهریان، سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دوره‌ها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر می‌سرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش می‌گفتند. بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری‌ای چون فرخی، منوچهری، و سعد سلمان در ستایش نوروز سروده شده‌اند.norooz history6 تاریخچه عید نوروز

در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.

نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، شاه عباس صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.

در اسلام و به ویژهٔ آیین تشیع، به نوروز به عنوان روزی خجسته نگاه شده‌است و بر گرامی داشتن آن تأکید شده‌است. از دیدگاه شیعه، نوروز روز ظهور امام زمان است.

نوروز در دوره صفویه

نوروز بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار می‌شده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت. بعدها با نفوذ فقهای شیعی به دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبل‌ها و نمادها چیره شد.

در دوران معاصر

پس از انقلاب اسلامی بعضی از روحانیان به بدگویی از نوروز و مخالفت با آیین‌های آن پرداختند، اما هنگامی که دلبستگی شدید مردم را به این جشن را به چشم دیدند، دم فروبستند.

تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها کشور جهان که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشته است کشور ایران بودو البته افغانستان نیز بصورت متناوب این جشن را داشته است. اما با استقلال کشورهای آسیای میانه، ابتدا جمهوری قرقیزستان و آذربایجان و سپس سایر کشورها نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند. نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی و جشن ملی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم ایران قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومتها برای مدت زمانی ممنوع بوده‌است.norooz history1 تاریخچه عید نوروز

حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند.

همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی، نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اطلاق «جشن لاله» یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیینهای نوروز را بدون مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت. تا پیش از سال ۲۰۰۰ (میلادی)، نوروز در ترکیه (که توسط کردها برگزار می‌شود) ممنوع و غیرقانونی بود؛ در اغلب مواقع نوروز با بازداشت کردها توسط نیروهای امنیتی ترکیهای همراه بود. در سال ۱۹۹۲ (میلادی)، د

ت کم ۷۰ کرد در درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه کشته شدند. اگرچه امروزه دولت ترکیه نوروز را به عنوان جشن بهار ترکی (به ترکی استانبولی: Nevruz) جشن می‌گیرد، اما همچنان نوروز به مثابهٔ نمادی نیرومند از هویت کردهای ترکیه است. در سال‌های اخیر نوروز، به معنای واقعی کلمه، جهانگیر شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ با تصویب قطعنامه‌ای ۲۱ مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز اعلام کرد.

چرا توصیه رهبری به احمدی نژاد علنی شد؟

چرا توصیه رهبری به احمدی نژاد علنی شد؟

وقتی فردی که هیچ چیزی نداشته و هرچه دارد از نظام و رهبری دارد تا این حد در برابر یک توصیه مشفقانه لجبازی می‌کند، باید دید که در دوره ریاست‌جمهوری‌اش در برابر سایر سیاست‌مداران داخلی و حتی خارجی چه لجبازی‌هایی انجام داده و چه هزینه‌هایی را بر کشور تحمیل کرده است؟

به گزارش جماران، روزنامه «اعتماد» در شماره امروز آورده است: سخنان دیروز مقام معظم رهبری درباره توصیه به عدم شرکت احمدی‌نژاد در انتخابات را چگونه می‌توان تحلیل و درک کرد؟ همانطور که در یادداشت روز شنبه با عنوان «علت تکرار یک اتفاق نادر» اشاره شد، به‌طور معمول رسم نبوده که این توصیه‌ها علنی شود. بنابراین باید دید که چه رفتاری صورت گرفته که علنی شده است.

جالب اینکه حتی آن حد از علنی شدن نیمه رسمی نیز کفایت نکرده و در نهایت رهبری نظام  بیان کردند که: «با ملاحظه حال مخاطب به آقایی توصیه می‌کنیم یک دوقطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی مضر است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم. این چیز مهمی که نیست. خیلی طبیعی و ساده است. بله ما این توصیه را به یکی از آقایان کردیم. حالا مایه اختلاف بشود بین برادران مومن؟ یکی بگوید گفته، یکی بگوید نگفته. چرا پشت بلندگو نگفته؟ این هم پشت بلندگو. (لبخند آقا و خنده حضار)».

وقتی که این واقعه را می‌بینیم، به یاد اختلاف در قوم بنی‌اسرائیل در قضیه یک قتل می‌افتیم که گاوی را باید به دستور خداوند ذبح می‌کردند و قطعه‌ای از بدنش را به مقتول می‌زدند تا زنده شود و رفع اختلاف کند. آنقدر درباره مشخصات گاو سوال کردند که در نهایت برای خریدش مجبور شدند پول گزافی بپردازند و اگر از ابتدا یک گاو را کشته بودند دچار این هزینه نمی‌شدند.

اگر کسی یا یک گروه خود را مقید به رهبری نظام می‌داند، می‌تواند به سهولت متوجه شود که ایشان حضور انتخاباتی احمدی‌نژاد را به صلاح شخص خودش و کشور نمی‌داند. حتی اگر متوجه این امر روشن نمی‌شد، پس معلوم است که فاقد حداقلی از بینش سیاسی است. ولی باز هم می‌توانست خیلی خصوصی استمزاج کند و پیش از اینکه اقدامی به عمل آورد، اعلام کند که قصد شرکت در انتخابات را ندارد؛ و دست به اقداماتی برای زمینه‌چینی و در فشار یا محذور قرار دادن دیگران نمی‌زد. حتی اگر هم در نهایت به صورت خصوصی خودش قصد استمزاج داشت باید آنقدر درک می‌داشت که از ادبیات رهبری متوجه شود که با حضورش موافق نیستند و درایت سیاسی اقتضا می‌کرد که جواب منفی مستقیمی از رهبری نظام نگیرد و اگر باز هم تا این حد بی‌سیاست و بی‌درایت بود، آنجا که جواب منفی می‌گرفت باید آن را تمام شده تلقی می‌کرد و ضرورت انتشارش را منتفی می‌کرد.

از این بدتر اینکه پس از اخذ پاسخ منفی در عمل نباید کاری می‌کرد که خبر را افشا کنند. همه اینها یک طرف حالا که افشا شده نباید مثل بنی‌اسرائیل سن و رنگ و جنسیت گوساله را بپرسند و در ماجرا تشکیک کنند، چرا که این کار به غایت نابخردانه است، زیرا آن اراده‌ای که به انتشار این خبر تعلق گرفت، امکان بیان علنی آن را نیز دارد، و خوشبختانه چنین شد. ولی مشکل اصلی مردم با او همچنان پابرجاست. از این واقعه چند نتیجه مهم می‌توان گرفت. اول اینکه سیاست محل لجبازی نیست و مرغ سیاست یک پا ندارد.

سیاستمدار باید انعطاف داشته باشد. وقتی فردی که هیچ چیزی نداشته و هرچه دارد از نظام و رهبری دارد تا این حد در برابر یک توصیه مشفقانه لجبازی می‌کند، باید دید که در دوره ریاست‌جمهوری‌اش در برابر سایر سیاست‌مداران داخلی و حتی خارجی چه لجبازی‌هایی انجام داده و چه هزینه‌هایی را بر کشور تحمیل کرده است؟ متاسفانه عموم نیروهای اصولگرا با این ویژگی وی آشنایی داشتند ولی از بغض اصلاح‌طلبان منافع مردم را نادیده گرفته و از حضور انتخاباتی او استقبال کردند. مساله اگر در حد یک رفتار شخصی بود، به خودشان مربوط بود و ربطی به ما نداشت، ولی مشکل اینجاست که این لجبازی‌ها هزینه‌های مادی و معنوی فراوانی را بر کشور و مردم تحمیل کرده است.

وقتی که کسی در این سطح از سیاست لجبازی می‌کند، به طریق اولی در سطوح پایین‌تر هیچ‌گونه سعه صدر و تفاهمی را برنمی‌تابد. همواره در برابر مجلس، در برابر قوه قضاییه، در برابر نیروهای سیاسی دیگر لجبازی کرد. اگر لجبازی نبود، نباید سعید مرتضوی را پس از برکناری از صندلی قضاوت به مقامات مهم دولتی می‌گمارد. اگر لجبازی نبود نباید درباره رحیم مشایی و نیز معاون اول دیگرش رحیمی آنطور برخورد می‌کرد. این لجبازی‌ها در سیاست‌های اقتصادی نیز خود را نشان داد. در جریان مونوریل تهران هزینه سنگینی را روی بودجه شهرداری تحمیل کرد ولی خوشبختانه پیش از آنکه کار خیلی جلو برود برچیده شد. ولی پس از ریاست‌جمهوری این کار را در شهر قم و کرمانشاه با هزینه‌های بسیار سنگین‌تر انجام داد و امروز آن دو طرح به نماد ورشکستی سیاست توسعه شهری و اتلاف منابع ملی تبدیل شده است.

اگر این لجبازی نبود، طرح پرداخت یارانه‌ها مطابق قانون انجام می‌شد و کشور را درگیر بدترین تورم دو دهه اخیر خود نمی‌کرد و سیاست ارزی کشور را در سال ١٣٩١ به نابودی نمی‌کشاند. لجبازی نه فقط برای پیشرفت پایدار شخصی ضرر دارد، بلکه مهم‌تر از آن در توسعه اجتماعی و کل جامعه نیز زیان‌آور است.  ولی نکته دوم که می‌توان از این واقعه نتیجه گرفت نیز مهم است؛ ناآگاهی مفرط. اینکه یک نفر تا این حد از مسائل بی‌اطلاع و ناآگاه است که بدیهیات موردنظر نظام را متوجه نمی‌شود، چگونه می‌توانسته است مسائل پیچیده سیاست بین‌الملل و داخلی و اقتصادی را متوجه شود؟!

به‌طور قطع میزان آگاهی‌های وی از سایر امور نیز همین اندازه یا کمتر بوده است. او کسی است که با چنین بینشی ٨ سال بر صندلی قدرت ایران نشست و به‌طور کامل در همه زمینه‌ها بینش و رفتار او در همین اندازه حتی کمتر بود و ساختار مدیریتی او نیز همین طور لجبازانه بود. خسارتی که این دو ویژگی مخرب به هر مدیریتی می‌زند، غیرقابل تصور است. یکی از این ویژگی‌ها برای ویران کردن جامعه کفایت می‌کند، چه رسد به اینکه هر دو ویژگی با هم جمع شوند.

امیدواریم که طرفداران او از گذشته و نیز این واقعه درس عبرت بگیرند و بیش از این برای کشور و مردم هزینه‌تراشی نکنند.

  •  

 

 
  BLOGFA.COM