درباره موفقیت و انسانهای موفق و راههای رسیدن به موفقیت درکسب و کار و بازاریابی شبکه ای
 

اولین اسکناس ایران در کدام بانک چاپ شد؟

اول فروردین ماه نودمین سالروز چاپ اولین اسکانس در بانک ملی ایران در سال ۱۳۱۱ است.

سابقه چاپ اسکانس در ایران به قرن هفتم هجری - سال ۶۷۲ شمسی - و به دوره تسلط ایلخانان مغول در ایران بر می‌گردد. گویا در آن مقطع زمانی ذخائر خزانه گی‌خاتو پنجمین شاه مغول و برادر ارغون شاه مغول به حداقل رسیده بود و شاه و وزیرش خواجه صدرالدین احمد خالدی زنجانی ملقب به صدرجهان به واسطه مشاورش عزالدین مظفر از وجود پول کاغذی به نام «چاو» که سال‌ها قبل در سرزمین چین تولید و چاپ شده بود، با خبر شدند.

صدر جهان با مشاوره پولاد چینگ سانگ سفیر دربار شهر خانْبالِغْ - پکن - در ایران، پول کاغذی چاو را چاپ کرد و در شهر‌های مهم ایران مکانی به نام چاوخانه راه انداخت و مردم را مجبور کرد تا در برابر تحویل سکه‌های طلا و نقره، پول‌های کاغذی دریافت کنند که البته با مقاومت آنان روبرو شد.

مردم در تبریز در اعتراض به این اقدام شاه مغول شورش کردند و پول کاغذی چاو مدتی بعدورافتاد.

اولین اسکناس ایران در کدام بانک چاپ شد؟

اسکناس در ایران

۵۰۰ سال بعد از مخالفت سراسری مردم ایران و شکست چاپ پول کاغذی چاو در ایران «اسکانس» در سال ۱۱۷۶ شمسی در دوره سلطنت فتحعلی دومین شاه قاجار وارد چرخه مبادلات پولی کشورمان شد و از همان ابتدا طلا و نقره به عنوان پشتوانه اسکناس، مبنای محاسبات خزانه شاهان در نظر گرفته شد.

سابقه انتشار اسکناس در ایران به سه دوره ۱۲۶۸ تا ۱۳۰۹، ۱۳۰۹ تا ۱۳۳۹ و ۱۳۳۹ تاکنون تقسیم می‌شود.

دوره اول

اولین اسکناس ایران در کدام بانک چاپ شد؟

در این دوره امپراتوری بریتانیا به پشتوانه امضای امتیازنامه روییتر با دربار ناصرالدین شاه در سال ۱۲۶۸، بانکی تحت عنوان بانک شاهی ایران تاسیس شد. این بانک انحصار ضرب سکه و چاپ و انتشار اسکناس را در اختیار گرفت. تا قبل از تاسیس این بانک پول رایج ایران سکه‌های طلا و نقره بود.

این بانک در تمام سال‌های حکومت ناصرالدین و مظفرالدین شاه قاجار مسوول چاپ و انتشار اسکناس ایران در کشور خودش بود.

ساختمان مرکزی این بانک در تهران در ساختمانی در ضلع شرقی میدان امام خمینی – میدان توپخانه - قرار داشت. ساختمان این بانک بعد‌ها به بانک بازرگانی – تجارت - نخستین بانک غیر دولتی ایران تحویل شد.

انحصار چاپ و نشر اسکناس ایران به مدت ۴۰ سال در اختیار بانک شاهی بود. همچنین این بانک از سال ۱۸۹۰ تا ۱۹۳۰ وظایف بانک مرکزی ایران را عهده‌دار بود.

اولین اسکناس‌های بانک شاهی در سال ۱۲۶۹ در انگلستان چاپ و در ایران توزیع شد. روی این اسکناس‌ها عبارت بانک شاهنشاهی ایران، نشان شیر و خورشید و تصویر ناصرالدین شاه چاپ و توزیع شد. با رواج اسکانس در این دوره، برخی سوءاستفاده‌گران اقدام به جعل آن کردند از این رو بانک شاهی برای کنترل این وضعیت دومین مجموعه اسکناس‌های خود را در سال ۱۳۰۳ چاپ و روانه ایران کرد. بانک شاهی این اسکناس‌ها را با ته‌نقش شیر و خورشید توزیع کرد.

این اسکناس‌ها با ارقام ۱، ۲، ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ تومانی و با تصویر ناصرالدین شاه منتشر شد.

با وجودی که در دوره محمدعلی شاه قاجار و در آذر ۱۲۸۶ تلاش‌های مستمری از سوی برخی صرافان، بازاریان و سیاستمداران کشور برای تاسیس بانک ملی ایران انجام شد، اما امضای قرارداد محرمانه سن‌پترزبورگ معروف به قرارداد ۱۹۰۷ بین امپراطوری روسیه و انگلیس و تقسیم ایران بین این دو ابرقدرت و بعد آغاز جنگ جهانی اول مانع از تاسیس این بانک شد، اما بعد از استخدام آرتور میلسپو حقوق‌دان و کارشناس مالی آمریکایی در ایران، بانک ملی در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۶ تاسیس شد.

دوره دوم

پول دوره دوم شاه پهلوی

در دوره دوم مجلس شورای ملی اختیار چاپ و انتشار اسکناس را از بانک شاهی سلب و به بانک ملی ایران واگذار کرد. مجلس شورای ملی در تاریخ ششم خرداد ۱۳۰۹ قانون سلب اجازه چاپ و انتشار اسکناس از بانک شاهی تصویب کرد. در جریان این تصمیم ایران مجبور به پرداخت ۲۰۰ هزار خسارت به دولت وقت انگلستان شد. بر پایه این قانون دولت ایران در ازای خرید این امتیاز ۲۰۰ هزار لیره پول نقد در لندن به بانک شاهی پرداخت کرد و بانک شاهی موظف شد در مدت یک سال بهای اسکناس‌های چاپ شده خود را به دولت ایران پرداخت کند.

دولت وقت امتیاز چاپ اسکناس‌های ایران را که تا آن زمان به صورت انحصاری در اختیار انگلستان بود، لغو و بابت این اقدام ۲۰۰ هزار لیره به انگلیسی‌ها تاوان پرداخت کرد. همچنین اجازه داد انگلیسی‌ها شعبه مرکزی بانک خود را در تهران و شعب آن را در استان‌ها حفظ کنند.

با جایگزین شدن بانک ملی به جای بانک شاهنشاهی و واگذار کردن انحصار چاپ و انتشار اسکناس به این بانک، اولین اسکناس‌های چاپ این بانک در اول فروردین ۱۳۱۱ با تصویر رضا شاه و با ارقام ۵، ۱۰، ۲۰، ۱۰۰ و ۵۰۰ ریالی منتشر شد.

در پی تدوین قانون اصلاح واحد پول ایران در سال ۱۳۱۰ هر ریال معادل ۱۰۰ دینار و به عنوان واحد پول رسمی کشورمان انتخاب شد و از این تاریخ به بعد قِران و تومان برچیده شد.

بانک ملی ایران در سال ۱۳۱۴ دومین سری اسکناس‌هایش را با تصویری اندک بزرگ‌تر از رضاشاه چاپ و منتشر همچنین از این تاریخ به بعد اسکناس ۱۰۰۰ ریالی نیز به لیست اسکناس‌های رایج ایران اضافه شد.

در سال‌های ۱۳۱۵ و ۱۳۱۷ اسکناس‌هایی جدید با تصویر بدون کلاه رضا شاه چاپ و منتشر شد همچنین برای اولین و آخرین بار بر روی اسکناس‌های ۱۰۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ ریالی معادل ارزش طلای اسکناس «هر ۱۰۰ ریال برابر با یک پهلوی» قید شد.

در این مجموعه اسکناس‌های ۱۰۰۰۰ ریالی هم چاپ شد، اما به دلیل مبلغ زیاد آن وارد تبادلات پولی کشور نشد.

سال بعد از اخراج رضا شاه توسط انگلیسی‌ها از ایران در شهریور ۱۳۲۰ و نشست محمدرضا پسرش بر تخت پادشاهی، اولین سری اسکناس‌های ایران با تمثال محمدرضا شاه با ارقام ۵، ۱۰، ۲۰ و ۱۰۰ ریالی چاپ و روانه بازار پولی کشور شد. در سال ۱۳۲۵ نیز اسکناس‌های ۵۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ ریالی با چهره او چاپ و توزیع شد.

دهه ۱۳۳۰ اوج تاسیس و افزایش تعداد بانک‌های خصوصی بود. این مسئله موجب پیچیده‌تر و گسترده‌تر شدن نظام پولی کشور شد و جدا کردن وظایف بانک‌های تجاری از غیرتجاری برای بانک ملی ایران دشوار شد به همین دلیل وزارت اقتصاد در مرداد ۱۳۳۹ تصمیم به تاسیس بانک مرکزی ایران گرفت.

دوره سوم

پول

در دوره سوم که همزمان با تاسیس بانک مرکزی ایران بود، اختیار چاپ و انتشار اسکناس در ایران از بانک ملی ایران سلب و به این بانک سپرده شد. انحصار چاپ اسکناس در این دوره نیز همچنان با بانک مرکزی انگلستان بود.

نخستین اسکناس‌های چاپ شده در بانک مرکزی در سال ۱۳۴۰ و با ارقام ۱۰ و ۲۰ ریالی با امضای وزیر دارایی و رییس‌کل بانک مرکزی چاپ و منتشر شد. ته‌نقش اسکناس‌های چاپ شده در این بانک تاج، شیر و خورشید یا تصویر محمدرضا شاه بود.

اسکناس ۵ هزار ریالی بانک مرکزی در سال ۱۳۴۴ با امضای وزیر دارایی و رییس‌کل بانک مرکزی و در پاکستان چاپ و منتشر شد. بزرگ‌ترین ایراد این اسکناس پاک شدن رنگ اسکناس با آب بود. این عیب بزرگ موجب خروج سریع این اسکناس از گردونه تبادلات پولی و بانکی کشور شد.

آخرین مجموعه اسکناس‌های چاپ شده در دوران پهلویِ پسر امضای محمد یگانه وزیر اقتصاد و دارایی و یوسف خوش‌کیش رییس‌کل بانک مرکزی را پای خود داشت.

دوره انقلاب اسلامی

پول دوره انقلاب اسلامی

چند ماه بعد از به ثمر رسیدن نهضت اسلامی و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی در ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اولین سری اسکناس‌هایش را چاپ و منتشر کرد. در این اسکناس‌ها تمثال محمدرضا شاه با طرحی دیگر جایگزین شد و روی ته‌نقش آن‌ها هم نخست شیر و خورشید و بعد نشان موقت جمهوری اسلامی چاپ شد.

سری جدید اسکناس‌های بانک مرکزی امضای علی اردلان وزیر اقتصاد و دارایی و محمدعلی مولوی رییس‌کل بانک مرکزی را پای خود داشت. در این سری اسکناس‌ها تصویر بارگاه امام رضا (ع) به‌جای تصویر شاه و نشان موقت جمهوری اسلامی که روی ته‌نقش چاپ شده بود، منتشر شد.

در سری اسکناس‌هایی که در سال ۱۳۶۰ چاپ و منتشر شد، ته‌نقش نشان رسمی جدید جمهوری اسلامی ایران بود چاپ و منتشر شد.

در سال ۱۳۶۶ تصویر محمدحسین فهمیده جایگزین ته‌نقش قبلی شد.

از سال ۱۳۷۲ برای اولین بار تصویر تمثال آیت‌الله العظمی سید روح‌الله موسوی خمینی در روی اسکناس‌های ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد و ته‌نقش این طی اسکناس‌ها نیز همین تصویر بود

هم‌اکنون در ایران اسکناس‌های با ارقام ۲، ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ هزار ریالی چاپ و منتشر می‌شود. این اسکناس‌ها با رنگ‌های مختلف توسط متخصصان بانکی کشورمان چاپ و منتشر می‌شوند. روی همه این اسکناس‌ها تصویر و ته‌نقش امام خمینی قرار دارد.

چک پول

چک پول

سال‌هاست با افزایش نرخ تورم و افت ارزش برابری پول ملی، چاپ و منتشر انوع چک‌های بانکی در کشور رایج شده است. چک‌های بانکی با نام «ایران‌چک» در بازار پولی و بانکی توزیع شده است. ایران‌چک‌ها با رقم ۵۰۰ هزار و یک میلیون ریال چاپ می‌شود. در ۱۳۸۵ شمار اسکناس‌های در گردش کشور هفت میلیارد و ۳۰۰ میلیون برگ و سرانه آن برای هر ایرانی ۱۰۰ برگ بود.

برای جمع‌آوری، جایگزینی و از بین بردن اسکناس‌های فرسوده به طور متوسط ۱۲۰ میلیارد ریال در سال هزینه می‌شود.

با توسعه و گسترش نظام بانک‌داری الکترونیکی و رواج کارت‌های بانکی الکترونیکی اسکناس پول جایگاه گذشته‌اش در نظام اقتصادی و داد و ستد‌های مالی از دست داده است.

منبع: ایسنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

ضریب جینی چیست ؟

ضریب جینی چیست ؟ — به زبان ساده

در این مطلب به بررسی ضریب جینی (Gini Coefficient) می‌پردازیم که یکی از شاخص‌های برجسته اندازه‌گیری نابرابری در توزیع ثروت و درآمد است. با اینکه اقتصاد در بیشتر زمان‌ها بر تخصیص بهینه منابع تمرکز داشته است اما از اهمیت نحوه توزیع درآمد و ثروت برای سیاست‌گذاران نیز نباید غافل شد.

کشورهایی که نابرابری زیادی را در توزیع درآمد و ثروت تجربه می‌کنند، در برابر اغتشاش‌های اجتماعی و بی‌ثباتی سیاسی آسیب‌پذیر‌تر هستند زیرا نگرانی‌ درباره عدالت و برابری، بر دیدگاه ما راجع به احزاب مختلف سیاسی و سیاست‌های بازتوزیع، اثر می‌گذارد. به صورت کلی ضریب جینی بررسی می‌کند که چه درصدی از کل درآمد یا ثروت به چه سهمی از جمعیت تعلق گرفته است.

تعریف شاخص جینی

ضریب جینی یا «شاخص جینی» (Gini index) معیار اندازه‌گیری توزیع درآمد (یا ثروت) در یک جمعیت است که اولین‌بار توسط آماردان ایتالیایی «کورادو جینی» (Corrado Gini)  در سال ۱۹۱۲ میلادی بوجود آمده‌ است. این ضریب هم‌چنان جزو یکی از شناخته‌شده‌ترین شاخص‌های نابرابری در بین بیش از ۵۰ شاخص به شمار می‌آید.

به طور‌معمول، از این شاخص برای سنجش نابرابری اقتصادی استفاده می‌شود. این شاخص توزیع‌درآمد یا به عبارتی توزیع ثروت در میان یک جمعیت را بررسی می‌کند. ضریب جینی اعدادی بین صفر تا ۱ را به خود می‌گیرد که صفر ( یا ۰٪) نشان‌دهنده‌ برابری کامل و ۱ (یا ۱۰۰٪) نشان‌دهنده نابرابری مطلق است. طبق داده های بانک جهانی، بین سال‌های ۱۹۸۱  تا ۲۰۱۳ میلادی، ضریب جینی بصورت جهانی بین ۰/۳ تا ۰/۶ بوده ‌است.

این امکان وجود دارد که از لحاظ نظری، شاخص جینی بیشتر از ۱ باشد که بیانگر درآمد یا ثروت منفی یا زیر‌صفر است. شاخص یا ضریب جینی از منحنی لورنز برگرفته شده ‌است. هر چه مقدار محاسبه شده‌ ضریب جینی برای کشوری بیشتر باشد، نشان‌دهنده نابرابری بیشتر در توزیع درآمد آن کشور است.

هنگامی که شاخص جینی بسیار بالا و نزدیک به عدد ۱ باشد، این مطلب دریافت می‌شود که افراد با درآمد بالا، به صورت نامتناسبی، حجم زیادی از کل درآمد را دریافت می‌کنند. از شاخص جینی نه تنها در علوم اجتماعی و اقتصاد بلکه در علوم زیستی ، شیمی و فیزیک (مانند بررسی جینتروپی: کلیت‌بخشی به آنتروپی برپایه شاخص جینی)، ریاضیات و حتی کامپیوتر و داده‌کاوی نیز بهره گرفته می‌شود. برای مثال یکی کاربرد‌های شاخص جینی، در مباحث درخت تصمیم‌گیری است.

منحنی لورنز و ضریب جینی

شاخص جینی بصورت ریاضی بر پایه منحنی لورنز تعریف می‌شود. منحنی لورنز اولین بار توسط «ماکس لورنز» (Max O.Lorenz) در سال ۱۹۰۵ میلادی برای تشریح چگونگی توزیع ثروت بوجود آمد. منحنی لورنز در دستگاه مختصات دکارتی و با دو محور به نمایش درمی‌آید. در منحنی لورنز، محور افقی یا همان محور xx، نشان‌دهنده درصد تجمعی خانوارها یا افرادی است که دریافت کننده درآمد هستند. مبدا این محور از کمترین درآمد شروع می‌‌شود و به بیشترین درآمد می‌رسد.

محور عمودی یا محور yy، بیانگر درصد درآمد تجمعی یا ثروت تعلق گرفته است. بنابراین، نقطه (۰/۰۵، ۰/۲) در منحنی زیر به ما نشان می‌دهد ۲۰ درصدی از جمعیت که کمترین درآمد به آن‌ها تعلق گرفته است، تنها ۵ درصد از کل درآمد را بدست آورده‌اند.

در جامعه‌ای که برابری مطلق داریم، منحنی لورنز به شکلی خواهد بود که محور xx با محور yy برابر باشد. به عقیده بعضی از اقتصاددانان، ضریب جینی کاربردی و مفید است زیرا مقادیر منفی درآمد و ثروت را برعکس بعضی معیار‌های اندازه‌گیری نابرابری دیگر، در نظر می‌گیرد.

برای مثال، اگر بخشی از جمعیت ثروت منفی یا بدهی داشته باشد، منحنی لورنز به سمت پایین محور xx خواهد رفت. در تصویر زیر، ۲۰ درصد از فقیرترین افراد جامعه، تنها ۵ درصد از درآمد کل را دریافت می‌کنند. در این تصویر همچنین، ۹۰ درصد فقیر جمعیت، دریافت‌کننده ۵۵ درصد کل درآمد هستند بدین معنی که به ۱۰ درصد ثروتمند، ۴۵ درصد از کل درآمد تعلق می‌گیرد.

منحنی لورنز

با توجه به اهمیت علم اقتصاد در زندگی روزمره و دانشگاه،‌ «فرادرس» اقدام به انتشار فیلم آموزش آشنایی با اقتصاد بخش عمومی ۲ کرده که لینک آن در ادامه آمده است.

انتقال در منحنی لورنز

در شکل زیر، منحنی لورنز قبل از انتقال را با شماره ۱ و منحنی لورنز پس از انتقال را با شماره ۲ مشخص کرده‌ایم. همانطور که مشاهده می‌کنید، نابرابری کاهش یافته است و شاهد کاهش فاصله منحنی لورنز ۱ از خط برابری هستیم و حال، منحنی لورنز ۲ بوجود آمده ‌است. در منحنی لورنز شماره ‌۲، ۲۰ درصد فقیر جمعیت، ۹ درصد درآمد را کسب می‌کنند. پس از انتقال منحنی لورنز، ۲۵ درصد درآمد کل، به ۱۰ درصد متمول جامعه می‌رسد. آن‌ها قبل از انتقال منحنی، ۴۵ درصد از درآمد کل را دریافت می‌کردند. در نتیجه، نابرابری در توزیع درآمد کاهش یافته است.

نحوه عملکرد شاخص جینی

فرض کنید کشوری داریم که همه شهروندان آن درآمد یکسانی دریافت می‌کنند. در این کشور ضریب جینی برابر صفر خواهد بود. حال فرض کنید کشوری داریم که در آن تمام درآمد نصیب یک شهروند شده‌ است و باقی شهروندان درآمدی دریافت نکرده‌اند. شاخص جینی محاسبه شده برای این کشور، برابر با یک خواهد بود.

تحلیل بالا را می‌توانیم برای شاخص ثروت جینی نیز بکار ببریم با این تفاوت که چون اندازه‌گیری ثروت دشوارتر است، هنگام به کاربردن ضریب جینی از درآمد استفاده می‌کنیم. به صورت عمومی، شاخص ثروت جینی بزرگتر از شاخص درآمدیِ آن خواهد بود زیرا نابرابری بیشتری در توزیع ثروت داریم. البته، یک کشور کم‌درآمد و یک کشور پردرآمد ممکن است شاخص جینی برابری داشته باشند. این حالت تا زمانی برقرار است که درآمد در هریک از این کشور‌ها بصورت مشابهی توزیع شده‌ باشد.

برای فهم بهتر مطلب، به این مثال توجه کنید. در سال ۲۰۱۶ میلادی شاخص جینی در ترکیه و آمریکا (طبق آمار منتشر شده از سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) حدود 0/39-0/40 بوده است. با اینحال جی دی پی سرانه ترکیه (برپایه قیمت‌های سال ۲۰۱۰ و برحسب دلار آمریکا) کمتر از نصف GDP سرانه آمریکا بوده است. بانک جهانی جزو معدود ارگان‌هایی به شمار می‌آید که داده‌های مربوط به شاخص جینی را منتشر می‌کرده است اما در حال حاضر چنین کاری صورت نمی‌گیرد و هنگام ارا‌ئه اطلاعات تنها به سهم درآمدی ۲۰ درصد فقیر، اشاره می‌کند.

فرمول ضریب جینی

شاخص یا ضریب جینی بصورت کلی نابرابری را در میان مقادیر مختلف یک متغیر اندازه‌گیری می‌کند. هرچه این شاخص بالاتر باشد، داده‌ها پراکنده‌تر هستند. به عبارت دیگر، شاخص جینی از تقسیم مساحت بین خط برابری و منحنی لورنز بر کل مساحت قرار گرفته زیر خط برابری محاسبه می‌شود.


در مقایسه شاخص جینی باید توجه کرد که در محاسبه این ضریب، بعضی کشورها از آمار قبل از کسر مالیات و بعضی از کشورها از آمار بعد از کسر مالیات استفاده می‌کنند. بصورت طبیعی، وقتی از آمار بعد از کسر مالیات بهره می‌گیریم، ضریب جینی کمی کاهش می‌یابد زیرا توزیع درآمد از ثروتمندان به فقیران صورت گرفته است و در نتیجه، نابرابری کمتری داریم.

مثال محاسبه ضریب جینی

برای درک بهتر نحوه محاسبه ضریب جینی به این مثال توجه کنید. در تصویر زیر ما باید ابتدا مساحت ناحیه B (زیر منحنی لورنز) را حساب کنیم. می‌توانیم این کار را با تقسیم کردن این بخش به مثلث‌ها و مربع‌های متفاوت انجام دهیم. در شکل زیر، مساحت زیر منحنی آبی به سه بخش تقسیم می‌شود.

قاعده × ارتفاع × 0/5 = مساحت مثلث

625 = 50 × 25 × 0/5 = مساحت ناحیه ۱

 1875 = ۵۰ × ۷۵ × 0/5 = مساحت ناحیه ۳

طول ×‌ عرض = مساحت مستطیل

1250 = ۵۰ × ۲۵ = مساحت ناحیه ۲

در نتیجه، کل مساحت ناحیه B برابر با مجموع مساحت این ۳ ناحیه خواهد بود.

3750 = 1250 + 1875 + 625

 مساحت قسمتی از نمودار که زیر خط برابری قرار گرفته است معادل ۱۰۰*۱۰۰*۰/۵ خواهد بود. در نتیجه، مساحت کل نمودار شامل هر دو بخش A و B، برابر ۵۰۰۰ خواهد بود. مساحت ناحیه A از کسر مساحت ناحیه B از مساحت کل بدست میاید. مساحت ناحیه A برابر است با:

1250 = 3750 – 5000

حال می‌توانیم این مقادیر را در فرمول محاسبه ضریب جینی قرار دهیم:

0/25 = (۳۷۵۰+۱۲۵۰)/۱۲۵۰ = ضریب جینی

ضریب جینی کشورهای مختلف

حال که ما نحوه محاسبه ضریب جینی را می‌دانیم بهتر است، به مقایسه ضرایب جینی در کشور‌های مختلف بپردازیم که ببینیم در هر زمان چه مقداری به خود اختصاص داده است. بدین شکل می‌توانیم تغییرات بوجودآمده در نابرابری را نیز مشاهده کنیم. جدول زیر حاوی ضریب Gini برای ۵ کشور در دو سال ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶ میلادی است. هر یک از کشورهای انتخاب شده ضریب جینی بین ۰/۲۷ و ۰/۵۳ دارند. شاخص جینی ۰/۵۳، عدد بالایی در نظر گرفته می‌شود و حاکی از آن است که درآمد، بیشتر از اینکه به صورت برابر توزیع شده باشد، به صورت نابرابر توزیع شده ‌است، برای مثال می‌توانیم به مکزیک اشاره کنیم.

ضریب جینی حدود ۰/۲۸ در نروژ بیانگر این است که درآمد در راستای ایجاد برابری در این کشور، البته نه بصورت مطلق و تساوی‌گرایانه توزیع شده است. در بین ۵ کشوری که در جدول زیر داریم، نابرابری درآمدی در مکزیک پس از آمریکا از همه بالاتر است و نروژ کمترین ضریب جینی را داشته است. در ۳ کشور از ۵ کشور (آلمان، آمریکا و نروژ) ضریب جینی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ افزایش و در مکزیک کاهش یافته است.

کشورهاضریب جینی در سال ۲۰۰۰ضریب جینی در سال ۲۰۱۶
آلمان0/290/32
ایالات متحده آمریکا0/40/41
مکزیک0/530/46
ایتالیا0/350/35
نروژ0/270/29

نقاط ضعف شاخص جینی

ضریب جینی کاستی‌هایی‌ دارد. برای مثال، تمام داده‌های منحنی لورنز را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و تنها یک عدد را به عنوان خروجی تحویل می‌دهد. همانطور که در بالا دیدیم، دو کشور با توزیع درآمد متفاوت می‌‌توانند ضریب جینی یکسانی داشته باشند.

در ادامه، از جنبه‌های گوناگون، محدودیت‌های ضریب Gini را مورد توجه قرار خواهیم داد:

  • فرض کنید که فرد الف ۲۴ ساله و دانشجوی پزشکی است و بخاطر وام‌های دانشجویی درآمد منفی دارد (مقروض است). حال، فرد ب را تصور کنید که به همان اندازه فرد الف درآمد منفی  دارد ولی بیکار است و آینده شغلی ندارد. شاخص جینی از آدم‌ها در برهه زمانی تصادفی از زندگی‌شان نمونه‌گیری می‌کند. یعنی، نمی‌تواند بین افرادی از جامعه که آینده مالی‌شان بصورت معقولانه‌ای تامین شده است و آن‌هایی که آینده شغلی ندارند، تفاوت قائل شود.
  • نتایج شاخص جینی به شدت تحت تاثیر داده‌های پرت قرار می‌گیرد. عده‌ اندکی که بسیار ثروتمند یا بسیار فقیر هستند می‌توانند حتی در یک جامعه آماری بزرگ نتیجه را تا حد قابل‌توجهی تغییر دهند.
  • یکی دیگر از کاستی‌های شاخص جینی، برداشت متفاوت از مفهوم درآمد است. درآمد می‌تواند در سطح خانوار تعریف شود و مقدار آن نسبت به اندازه خانوار یا دیگر مقیاس‌ها تغییر کند یا در سطح فردی تعریف شود و دارایی‌های مالی یا دستمزد بدست آمده را مورد توجه قرار دهد.
    هر تعریفی که از درآمد داشته باشیم، معیار ما برای اندازه‌گیری آن، متفاوت خواهد بود و بسته به تعریف مدنظرمان، سطح نابرابری درآمدی متفاوت خواهد بود. بنابراین، در محاسبه شاخص Gini رتبه کشور‌ها بسته به در نظر گرفتن نوع درآمد خانوار یا درآمد فردی تغییر می کند.
  • در اقتصاد‌هایی که بر پایه کشاورزی و معیشتی هستند، ممکن است درآمد غیرپولی هم داشته باشیم. کشورها نیز نظام‌های مالیاتی متفاوتی دارند. هر روش جمع‌آوری مالیات اعم از  مالیات تصاعدی (هنگامی که مبلغ مالیات‌پذیر افزایش پیدا می‌کند، این مالیات هم افزایش می‌یابد)، مالیات‌های تنازلی (عکس روش تصاعدی) و مالیات‌ تعادلی (حد میانگین روش‌های تصاعدی و تنازلی است) ممکن است نتایج متفاوتی را در هر کشور داشته باشند و هر نظام مالیاتی ممکن است بازتوزیع‌کننده‌تر از سایر نظام‌های مالیاتی به شمار آید.
  • ضریب جینی ممکن است یک شاخص اندازه‌گیری نسبی باشد و تفاوت‌های مطلق درآمدی را ثبت نکند. این امکان وجود دارد که ضریب جینی یک کشور به علت افزایش نابرابری درآمدی زیاد شود و در همین زمان تعداد افرادی که در فقر مطلق زندگی می‌کنند، کاهش یابد. علت آن است که شاخص Gini اصل بهبود پارتو را نقض می‌کند. اصل بهبود پارتو بیان می‌کند که اگر در یک جامعه مفروض همه درآمد‌ها افزایش پیدا کند، نابرابری درآمدی می‌تواند افزایش یابد.
  • ضریب جینی نمی‌تواند منافع اجتماعی یا دیگر موارد تاثیرگذار در نابرابری بین قشر مرفه و فقیر را ثبت کند. خدمات درمانی و تحصیلات با کمک یارانه‌ و کمک هزینه‌های اجتماعی برای قشر آسیبب‌پذیر، مواردی هستند که به خانوارها در بهبود وضعیت معیشتی‌شان کمک می‌کنند و از نابرابری درآمدی می‌کاهند.
  • تغییر در جمعیت و ویژگی‌های آن بوسیله شاخص جینی منعکس نمی‌شود. در کشورهایی که درصد بالایی از جمعیت‌شان را سالمندان تشکیل می‌دهند که عمده درآمدشان از حقوق بازنشستگی است یا کشورهایی که تعداد زیادی دانشجو دارند این احتمال می‌رود که نابرابری درآمدی اندازه‌گیری شده توسط که توسط ضریب Gini، بالاتر باشد.

نابرابری در توزیع ثروت

معرفی فیلم آموزش آشنایی با اقتصاد بخش عمومی ۲ 

آموزش اقتصاد و ضریب جینی

برای آشنایی بیشتر با مفهوم ضریب جینی و سایر مباحث پیرامون اقتصاد رفاه و توزیع درآمد می‌توانید به آموزش بالا مراجعه کنید. این آموزش ویدئویی توسط فرادرس و در قالب دوره‌ای  ۳ساعته و در ۶ درس تدوین شده ‌است. در آموزش حاضر در درس اول به تعریف اقتصاد بخش عمومی پرداخته می‌شود. در درس دوم، وظایف اقتصاد بخش عمومی شرح داده شده است. درس سوم و درس چهارم به ترتیب موضوعات مرتبط با پیامد خارجی و دلایل دخالت دولت در اقتصاد می‌پردازد. تعاریف مربوط به کالای عمومی در درس هفتم شرح داده شده‌ است.

جمع بندی

ضریب جینی نباید به عنوان تنها معیار اندازه‌گیری نابرابری اقتصادی مورد استفاده قرار بگیرد. می‌توانیم به شاخص جینی تنها به عنوان یک داده آماری نگاه یا از آن استفاده کنیم تا به قسمت بالای توزیع توجه داشته باشیم و به تصویر واضح‌تری برسیم.

به خاطر محدودیت داده‌ها، شاخص جینی می‌تواند تمرکز ثروت را در افراد خیلی ثروتمند، کمتر از حد واقعی‌اش نشان دهد. این ضریب حتی می‌تواند نابرابری ثروتی را در رده‌های بالاتر ثروتمندان کمتر از حد واقعی نمایش دهد. برای کم کردن این اثر ، به عقیده «فرانک کاول» (Frank Cowel) ، استاد دانشگاه اقتصاد لندن، می‌توان از روش‌های بهتری برای مدلسازی توزیع درآمد و ثروت برای قشر مرفه استفاده کرد. یک راه این است که توزیعی احتمالی (به طور بخصوص توزیع پارتو) را برای ۵ یا ۱۰ درصد متمول جامعه بکار ببریم.

ممکن است این سوال بوجود بیاید که نابرابری در یک جامعه به چه صورت است. به عقیده کاول، تمرکز ثروت در دسته بالاییِ جمعیت می‌تواند گویای این باشد که در کسب‌و‌کار، انحصار وجود دارد. در محاسبه ضریب جینی در توزیع نابرابری باید به تفاوت بین ثروت و درآمد توجه کنیم.

نابرابری در ثروت بیشتر نشان‌دهنده نحوه توزیع قدرت در یک جامعه است و نابرابری در درآمد به ما نشان‌می‌دهد که بازار کار چگونه عمل می‌کند. اگر به اندازه‌گیری نابرابری علاقه‌مند هستید ممکن است بخواهید از معیار‌های دیگری مانند «شاخص هوور» (Hoover-index) و «شاخص تیل» (Theil-index) استفاده کنید. البته باید به این توجه کنیم که هیچ معیاری نمی‌تواند تمام ویژگی‌های مورد نظر ما را داشته باشد و ترجیح  معیار اندازه‌گیری به معیاری دیگر، اغلب با صرفنظر از بعضی موارد، همراه است. شاید برای بدست آوردن تحلیلی همه‌جانبه و متوازن از نابرابری، به بررسی همزمان چندین شاخص با یکدیگر نیاز داشته باشیم.

چگونه «تورم» را از سبد کالای خانه دور کنیم؟/

چگونه «تورم» را از سبد کالای خانه دور کنیم؟/ 8 گام تا تنظیم درست سبد اقتصادی خانواده

توی خیابان، اتوبوس، تاکسی، جمع‌های دوستانه و همکاران و خانوادگی، صحبت از تورم و تغییرات قیمت است. گله داریم از گرانی مکرر شیر و تخم مرغ یا کمبود روغن با نرخ مناسب دولتی در فروشگاه ها. تغییرات قیمت، معیشت را سخت کرده اما چطور می توان بهتر از این شرایط عبور کرد؟

چگونه «تورم» را از سبد کالای خانه دور کنیم؟/ 8 گام تا تنظیم درست سبد اقتصادی خانواده

گروه خانواده؛ نعیمه جاویدی: این روزها با دو کلیدواژه اساسی، روزهایمان را می‌گذرانیم؛ کرونا و تورم. از یک سو نگران سلامتی‌مان هستیم مثل تمام مردم جهان از سوی دیگر با نوسان قابل توجه قیمت‌ها و بی‌نظمی در عرضه برخی کالاها روبروییم.اینکه ریشه مشکل کجاست و چه باید کرد؟ سر جای خود محفوظ و درست اما تا حل شدن این مشکل و تدبیر واقعی برای آن چه کاری از ما ساخته است تا سبد معیشت خانواده را بهتر مدیریت کنیم تا هم در تأمین مایحتاج‌مان بتوانیم بهتر عمل کنیم هم محتاج دیگران نشویم؟ حالا درست در چنین شرایطی اصلاً می‌توان از خانه به جنگ این غول اقتصاد؛ تورم رفت؟ در این مطلب پیشنهادهایی برای تنظیم سبد اقتصادی خانواده با توجه به شرایط موجود ارائه شده است.

وقتی پدر بودن ساده نیست

بدون شک برای پدر یا سرپرست خانواری که حقوق مشخصی دارد، هر بار که برای خرید کالاهای مورد نیاز خانواده به مغازه می‌رود، کار ساده‌ای نیست هضم «تغییر مدام قیمت‌ها» به خصوص برای کالاهای پرمصرف و مایحتاج روزانه خانواده. از طرفی اینکه گاهی وقت ها فلان کالا در بازار کمیاب می‌شود و بعد از چند روز به میزان قابل توجه در بازار عرضه می‌شود البته با تغییر ناگهانی قیمت ‌همان کالا که اتفاقاً تغییری محسوس است. در چنین شرایطی معمولاً هر فردی ناراحت به خانه برمی‌گردد. در طول مسیر و حتی شاید تا یکی، دو روز هم بحث‌های مرتبط به این تغییرات قیمت، ادامه داشته باشد. این درست در شرایطی است که فرزندان خواسته‌های خودشان را دارند و درک این شرایط اقتصادی جدید برای آن ها که تا 2، 3 سال قبل راحت به خواسته‌هایشان می‌رسیدند، سخت است. مایحتاج خانه همان است اما با قیمت های جدید و بیشتر و حقوق پدر خانواده که نسبت به تورم تغییر چندانی نکرده. همین مسائل، فشار مشکلات مالی روی دوش سرپرست خانوار و والدین، بحث‌ها و گفت‌وگوهای ناخوشایند اقتصادی در خانه، دردسرهای فرزندان برای درک شرایط فعلی و همدلی با خانواده برای عبور از این شرایط سخت را به دنبال دارد. مواردی که کیفیت زیست خانوادگی را به راحتی می‌تواند تحت تأثیر قرار دهد. حالا چه کار می‌توان انجام داد تا زندگی خانوادگی ما از این تنگنا به سلامت عبور و این تجربه‌های اقتصادی را برای خود پس‌انداز کند؟اولین قدم؛ پاسخ به این سئوال که چرا حالا که اوضاع مثل قبل نیست هنوز فهرست خرید بعضی از ما مثل قبل است؟ این فشار بیشتری به ما تحمیل می کند. ما برای تلفن همراه و رایانه‌مان از به‌روزرسانی استفاده می‌کنیم تا عملکرد سریع و بهتری داشته باشد، حالا برای زندگی‌مان برنامه اقتصادی روزآمد داریم؟ منطقاً می‌توانیم با ویرایش و تغییرهای کوچک اما کارآمد، آن را مفیدتر کنیم. 

1/یک فهرست جدید و خوب

حالا این پرسش؛ یعنی هر بار برای خرید می رویم باید فهرست ما تغییر کند؟ هر روز باید وقت بگذاریم، سبک سنگین کنیم که چه چیز را باید خرید یا نخرید؟ پاسخ روشن است؛ برنامه‌های پر از جزئیات که مدام تغییر کنند معمولاً شانس و ضمانت اجرایی موفق ندارد. خیلی زود محکوم به شکست و انقضاء می‌شوند. پس قرار است چطور فهرست بنویسیم که کارآمد باشد و مفید نه شکست خورده؟ یک فهرست نیاز داریم با چند ستون اصلی، مشخص کردن کالاهای اساسی، کالاهای انتفاعی لازم، کالاهای لوکس و تعریف این لوکس یا لاکچری بودن با توجه شرایط مالی خانواده است نه جامعه. برای یک خانواده خرید یک ادکلن  و خانواده‌ای دیگر هفته‌ای یکبار رفتن به یک رستوان شیک، کالایی لوکس است. حالا باید هزینه‌های جاری مثل آب، برق، پرداخت قسط وام و ... را کنار بگذاریم و پیش بینی کنیم. هزینه‌ای هم برای نگهداشت، تعمیرات یا مراجعه‌های اورژانسی به پزشک یا رفع یک نیاز فوری غیرقابل پیش‌بینی در واقع همان پس‌انداز هرچند کم روز مبادا با هر شرایط اقتصادی را هم. این کمک می‌کند خرده‌خرجی و خریدهای ریز که به چشم نمی‌آید اما جیب ما را خالی می‌کند، برنامه‌دار و منظم شود. علاوه بر پس‌انداز روز مبادا حتماً باید هزینه‌ای هم برای تهیه یک کالا یا خدمت انتفاعی ترجیحاً خانوادگی در نظر بگیریم هرچند کم یا کوچک. این کمک می کند خانواده احساس ناامیدی، فقر و سرخوردگی نداشته باشد و عزت نفس آن حفظ شود.گاه تفریح یا خرید یک وسیله کوچک، حال عمومی خانواده را تا مدت‌ها خوب نگاه می‌دارد به خصوص بچه ها را و از بهانه گیری و خرج تراشی های بعدی آن ها جلوگیری می کند یعنی از نظر مالی هم به نفع خانواده است.

2/ساده‌های پرخاصیت

برای خرید موادغذایی و مایحتاج روزانه از تکنیک‌هایی مثل خرید یکجا و خرید از فروشگاه‌ها یا مغازه‌ها در موقع تخفیف استفاده کنیم البته نه درباره کالاهایی که تقاضای عمومی برای آن زیاد و میزان این کالا در بازار کم است. همچنین اگر می خواهیم مواد شوینده، تخم‌مرغ، گوشت یا ... تهیه کنیم؛ همان اول ماه انجام دهیم تا هزینه ایاب و ذهاب مکرر نپردازیم و با توجه به شرایط بیماری مدام ناچار به خروج از خانه و در معرض ریسک ابتلا به کرونا نباشیم. با مطالعه در منابع معتبر فضای مجازی اطلاعات خودمان درباره ارزش غذایی مواد خوراکی را بالا ببریم. غذاهای جدید بیشتری یاد بگیریم که به مواد اولیه محدود نیاز دارند اما می‌توانند نیازهای بدن ما را تأمین کنند. جالب است بدانیم لزوماً افراد متمول، سالم نیستند افرادی که برنامه غذایی تکراری و نامناسبی دارند و اطلاعات کافی درباره تضاد خواص موادغذایی، زمان مصرف آن، چگونگی جذب یا دفع مواد مغذی ندارند.پس هیچ تضمینی وجود ندارد، این گروه، سلامت غذایی داشته باشند. «سوءتغذیه» فقط مربوط به فقرا نیست گاهی طبقات مرفه بیشتر دچار آن می شوند به همین دلایل مطرح شده. کافی است کلیدواژه «سوءتغذیه»+ ثروت را جست‌وجو کنیم تا به مقاله‌ و نتایج جالب‌تری برسیم. فرهنگ غذایی کشور ما متأسفانه طی چند دهه اخیر، تغییرات ناخوشایندی داشته است. تنوع غذایی خانواده‌ها کم شده. انواع آش، بورانی، خوراک‌های گیاهی، آبگوشت، اشکنه، خورشت‌ها کمرنگ شده‌اند و غذاهای پلویی و فست‌فودی خانگی جایشان را پر کرده است. غذاهای متنوعی که با ظرافت و تدبیر بانوی خانه می توانند انتخاب شوند و نزدیک به ذائقه اهل خانه باشند، شروع مناسبی برای تغییر است. این غذاها کمک می‌کند، خانواده در شرایط تورمی با تنوع و رنگین شدن سفره شان، کمتر حس منفی داشته باشد.

3/رصد مقتصدانه فضای مجازی

این روزها کانال‌های تلگرامی و اینستاگرام در نوع خود، «اطلس آشپزی» هستند. از پخت انواع کیک و کوکو تا آش و پلو آموزش داده می شود. حتی می‌توان با یادگیری شیوه‌های خیاطی و خلاقیت‌ها انواع ایده جدید را برای کاهش هزینه خانواده بکار گرفت. ایده‌هایی که کمک می‌کند با دورریزها، وسیله مورد نیازمان را بسازیم یا چطور یک کمد قدیمی را رنگ‌آمیزی و نونوار کنیم؟ پس در فضای مجازی هدفمند بچرخیم. تا بهترین استفاده را از بهای پرداخت نشده حجم اینترنت خریداری شده، ببریم. از فضای مجازی استفاده کنیم با

 

یک قانون؛ «فقط ضروری‌ها». بالاخره این فضا پر از صفحه‌های فروش کالاست که خانم‌ها را وسوسه می‌کنند حتی در این شرایط مالی و کرونایی که رفت‌وآمد دیگران به خانه ماکم شده،  دست به خرید بزنیم. خرید فنجان‌های جدید یا تابه‌های سرامیکی یا قاشق، چنگال‌های فانتزی در این شرایط گاهی، به ندرت و بر مبنای نیاز ما خوب و تنوع است اما در شرایط غیر از این فقط قدرت خرید ما برای کالاهای اساسی تر را محدود می کند. مقتصدانه و حساب شده، رصد کنیم. فقط اقلام ضروری را بخریم و هزینه پیک را هم لحاظ کنیم. اگر خریدی داریم پیشنهاد می شود در فصل حراج خرید کنیم.

4/ترفند تغییر و تعمیر

حتماً صفحات خرید و فروش لوازم دست دوم را پیگیری کنیم. فروش اقلامی که گوشه‌ خانه خاک می‌خورد اما سالم است می‌تواند، ما را از شر یک کالای سالم که استفاده‌ای برای ما ندارد، نجات دهد. در عوض خانواده دیگری با قیمت مناسب‌تر آن را تهیه کند. این چرخه کالای کارآمد به هیچ وجه عیب نیست و در کشورهای پیشرفته پرطرفدار هم است. برای مثال اگر قصد خرید تلفن همراه جدید داریم و پولمان کافی نیست با فروش کالسکه نوزاد، سرخ‌کنی که هیچ‌وقت از آن استفاده نکرده‌ایم یا بخارپز آکبند مانده، بخشی از هزینه را فراهم کنیم بدون اینکه نیاز باشد، قرض کنیم یا خرید را به تأخیر بیندازیم. هزینه‌هایی که می‌توان کمی عقب انداخت را یادداشت کنیم. برای مثال با کمی خلاقیت در خیاطی، چیدمان خانه یا مهارت دست به آچار بودن یا فنی بودن آقایان، از ترفند «تغییر» و «تعمیر» استفاده کرد. ممکن است گوشه‌ای از پرده سوخته باشد. اگر بتوانیم مبلمان را جابه‌جا کنیم، می‌توان آن را پوشاند. اگر خیاط خوبی هستیم از ترفندهای تکه‌دوزی، رفو، کوتاه کردن قد پارچه، کم کردن چین یا تغییر در مدل برای ایجاد تغییر و تنوع استفاده کنیم. ممکن است فعلاً پول ما به اندازه خرید پارچه باشد و هزینه دستمزد خیاط و نصاب را نتوانیم بپردازیم. با همین تغییرات، زمان می‌خریم. در این شرایط پارچه را تهیه می‌کنیم و با پس‌اندازهای بعدی بخش دوم هزینه، خیاط را کنار می‌گذاریم. از دوستان و همسر فنی‌مان برای تعمیر و به چرخه استفاده برگرداندن لوازم می‌توان کمک گرفت. برای مثال آبگرمکن نیاز به تعویض دارد اما با یک تعمیر 6 ماه دیگر می‌تواند کار کند. این 6 ماه فرصت خوبی برای تأمین هزینه خرید آبگرمکن جدید است.

5/جعبه اسرارآمیز خانه

جعبه‌های نگه داشتن دورریزهای مفید و قابل استفاده مجدد در این شرایط برای هر خانواده‌ای لازم است. راستش را بخواهیم اینکه تا امروز چنین جعبه‌ها و بسته‌هایی نداشتیم جای تأسف داشته و می‌گوید که ما در چرخه مصرف‌گرایی هضم شده بودیم؛ مسائل اقتصادی را کنار بگذاریم. هر سال میزان پسماند پلاستیکی، کاغذی و قابل بازیافت هر خانواده ایرانی چقدر است و چه میزان بیشتر از میانگین جهانی است؟ تفکیک پسماندها جدای اینکه هر ماه می‌تواند حتی شده مبلغی ناچیز را به جیب خانواده برگرداند به سلامت محیط زیست و بهداشت جامعه هم کمک می‌کند. این روزها پسماندهای فلزی بسته به نوع و جنس آن میانگین بین کیلویی 8 هزار تا 15 هزار تومان خریداری می‌شود.کاغذ حدود6 هزار تومان و پلاستیک 7 هزار تومان. اقلامی که پیش از این مستقیم و بدون تفکیک روانه پسماندها می‌شدند و هزینه و دشواری تفکیک به تأخیر افتاده را هم به همراه داشتند. از طرفی در برخی اقلام، می‌توان پسماند مفید را جدا کرد. برای مثال خرید یک سرزیپ ساده این روزها بین 4 تا 8 هزار تومان هزینه دارد. دکمه زیبای لباسی که دوستش داشتیم دوباره می‌تواند در لباسی دیگر استفاده شود. اگر کیف  یا ساک سنتی داریم که تکه گلیم یا قالیچه داشته می‌توان بخش‌های زائدش را جدا و از آن تکه‌های زیبا برای تهیه یک پادری یا نمد نشیمنگاه صندلی چوبی استفاده کرد. کار هنری خلاقانه‌ای که حس پویایی و سرزندگی را در آدم زنده می‌کند. خرید یک بالشت میانگین بین 40 تا 85 هزار تومان بسته به جنس و ابعاد آن می‌تواند خرج روی دست ما بگذارد اما حالا کاملاً سود برده ایم. تکه‌های روبان، مفتول‌های رنگی جعبه‌های هدیه، ساک‌های دستی شکلات و شیرینی، پارچه‌های تزئین دسته‌گل و ... را می‌توان نگه داشت. اگر لباس یا وسیله‌ای داریم که مهره‌های تزئینی دارد حتماً مهره‌ها را نگه داریم. شاید اول به نظر برسد، خرت و پرت نگهداری می‌کنیم و کلافه شویم اما کافی است برای خرید هرکدام از آن اقلام سری به خرازی بزنیم تا قیمت‌ها دست‌مان بیاید یک مثال ساده، حریری که دور برخی دسته‌گل‌ها استفاده می‌شود هر متر بین 10 تا 25 هزار تومان بسته به جنس و عرض قیمت دارد. حالا فکر کنیم برای کاردستی فرزندمان نیاز به 100 سانتی‌متر حریر داریم. اول اینکه باید شال و کلاه کنیم، دوم آیا مغازه‌دار راضی شود ابعاد کمتر از یک یا نیم متر بفروشد یا نه! می‌بینی به دردسرش نمی‌ارزد؛ ما قبلاً آن را نگه داشته‌ایم. این خرده‌ریزها، بمب انرژی هم هستند. یک روز که دلمان از زمین و زمان گرفته، کافی است سری به این جعبه‌های هیجان‌انگیز بزنیم. چند رشته کنف رنگی، قاب قدیمی یک تابلو، صدف، میوه کاج و چند مهره تزئینی با کمی چسب و خلاقیت یک تابلوی زیبا و رایگان به دیوار خانه‌ها اضافه می‌کند یا هر وسیله جذاب دیگر که کلی حال ما را خوب می کند.

6/پولت در سطل زباله نریز!

در این شرایط برای اینکه هوای خانواده و جیبمان را داشته باشیم باید خیلی به چرخه پسماند خانگی حساس باشیم. طوری خرید کنیم که ناچار نشویم نیمی از گوجه‌های له‌شده را بعد از دو روز، کپک زده به زباله بریزیم. به اندازه و با کیفیت مناسب خرید کنیم. برای خریدهایمان برنامه مصرف داشته باشیم. اگر یک خیار، کمی کلم‌برگ، نصف یک فلفل دلمه‌ای و یک هویج در یخچال داریم و یکی، دو گوجه که شل شده‌اند و فردا ممکن است خراب شوند، به دادشان برسیم. به جای خرید سبزی یا اقلام سالادِ کاهو یا ترشی فصل، تهیه یک سالاد جدید خانگی با همان اقلام در خانه در اولویت مصرف ما باشد. مواد را خرد و رنده کنیم با کمی چاشنی مثل آویشن، گرد غوره، روغن زیتون، نمک، کمی ماست یا سس یک سالاد خوش‌طعم تهیه و با خانواده نوش‌جان کنیم. اگر تعداد اقلام کم است، هویج را رنده کنیم و در فریزر نگه داریم. گوجه‌های شل بهتر است با کمی نمک، روغن زیتون، سیر له شده یا حتی بدون آن با کمی حرارت تبدیل به سس و فریز شوند و... این یعنی با خودمان قرار می گذاریم که «پولمان را دور نمی‌ریزیم» برای هر وسیله یا ماده خوراکی رو به انقضاء حتماً برنامه‌ریزی می کنیم و در اولویت مصرف قرار می دهیم.

7/خرید برنامه‌ریزی‌شده

ضرورت و منفعت اقتصادی ما در این است برای خرید چشم‌انداز و برنامه‌ریزی داشته باشیم. اگر پالتوی ما قدیمی و غیرقابل استفاده شده حالا در فصل حراج، فرصت خوبی برای خرید وجود دارد به شرطی که فریب تخفیف‌های صوری یا تبلیغات را نخوریم. دقیقاً پالتویی را بخریم که مورد نیاز و اندازه ماست اصلاً وعده خودم را لاغر می‌کنم، درزهایش را می‌گیرم یا می‌دهم خیاط درست می‌کند را به خودمان ندهیم. تجربه ثابت کرده اولاً هزینه‌های جانبی کم نیست و دوم اینکه ممکن است طبق ذهنیات ما محقق نشود یا اصلاً از خرید آن پشیمان شویم. کالای مورد نیاز را دقیقاَ مطابق آنچه انتظار داریم بخریم نه فرضیات. خریدهای یکجا و یکباره واقعاً فشار مالی را چندبرابر سخت‌تر می‌کند. اگر خانواده‌ای 4 نفره داریم خرید عید همه را به ماه آخر نگذاریم هر دو، سه ماه یکبار هزینه خرید یکی از اعضا را فراهم کنیم.

8/ تغییراتی درکمد لباس

در این شرایط جدا کردن لباس پرمصرف از لباس مهمانی و مجلسی ضروری است. حتماً یک یا دو دست لباس مناسب را کنار بگذاریم و در مناسب و مراسم‌های خاص استفاده کنیم. به قول قدیمی‌ها باید بین «نو» و «کهنه» فرقی باید باشد. از آنچه داریم درست استفاده و مراقبت کنیم. کیف و کفش‌های ما با یک واکس یا چرب کردن مثل روز اول نو به نظر می‌رسند. کفش‌ها را بعد از هر بار استفاده تمیز کنیم تا هم برای استفاده بعدی آماده باشد هم گرد و غبار، دوده و چربی معابر عمر مفید آن را کم نکند. مدام به لباس‌هایمان الکل اسپری نکنیم، بور می‌شود. هر بار هر قسمت از لباسمان خراب یا کثیف شد همان قسمت را درست یا نظافت کنیم. هزینه محافظ لوازم برقی کمتر از هزینه خرید مجدد، آن هم در این شرایط بازار است. حتماً از محافظ‌های پوشاننده و برقی حتماً استفاده کنیم. اصول بهینه‌سازی انرژی و مصرف بهینه کالا مطالعه شود تا عمر آن افزایش پیدا کند. برای مثال استفاده از تلفن همراه در حالت شارژ عمر مفید باطری را کم می‌کند و بی‌خطر نیست. تلویزیون بدون تماشاگر را خاموش کنیم. این در کاهش هزینه‌های جانبی مثل قبض برق هم مؤثر است و مثال‌هایی مانند این زیاد است. صرفه‌جویی‌های کوچک ما مبالغ قابل توجهی را به جیب ما برمی‌گرداند که هم دست ما را در خریدهای بعدی باز می‌کند. هم امکان پس‌انداز را فراهم‌تر. از طرفی هر از گاهی می‌توان تفریح یا خرید انتفاعی‌تری را مثل گذشته داشت. برای مثال هزینه‌های یک جشن کوچک خانوادگی را کنار گذاشت یا برای یکی از اعضای خانواده هدیه یا وسیله مورد نیازش را زودتر خرید و فراهم کرد.

چک کشیدن به شیوه جدید

بانک مرکزی به عنوان متولی اجرای قانون جدید صدور چک،

طبق زمانبندی اجرایی قانون جدید صدور چک، موظف است

تا آذر ماه ۹۹ ثبت سیستمی چک و ریجستری آن را عملیاتی کند.

جلوگیری از گردش مالی غیرشفاف، با اجرای ثبت اطلاعات چک در سامانه صیاد

زارع کارشناس پولی و بانکی در گفت و گو با خبرنگار بانک و بیمه باشگاه خبرنگاران جوان، درباره قانون جدید چک می گوید:  در حال حاضر در کشور، بسیاری از امور مالی و تراکنش‌ها، با ثبت متمرکز در سامانه‌های بانکی، به صورت کاملا شفاف در حال گردش هستند. این امر سبب جلوگیری از بسیاری از تخلفات مالی مانند فرار مالیاتی، کلاهبرداری و... شده است. با این حال هنوز ابزار مالی چک به استفاده از این مزیت نرسیده است و باید هرچه سریعتر، اجرای ثبت سیستمی آن شروع گردد.

وی افزود: با بروز شدن تکنولوژی در دنیا، استفاده کشور‌ها و نهاد‌های مختلف از قابلیت‌های آن بسیار افزایش یافته است. این امر سبب ایجاد مزیت‌های بسیار زیاد برای حکومت‌ها و مردم شده و سبب ایجاد شفافیت بیشتر، صرفه‌جویی در وقت، هزینه و جلوگیری از بسیاری از تخلفات گردیده است. امور بانکی یکی از حساس‌ترین و با اهمیت‌ترین مواردی است که دولت‌ها برای جلوگیری از رخداد فساد و حتی اشتباه در آن، به‌دنبال افزایش ضریب امنیت و اعتبار گردش‌های مالی در این سیستم‌ها هستند. اتصال بسیاری از موارد خرد و کلان حکومت‌ها و مردم به گردش‌های مالی، سبب شده تا تدابیر اساسی برای ثبات امنیت و آرامش خاطر جامعه جزو مولفه‌ای مهم در این حوزه به شمار آید.

پیشرفت تکنولوژی و ضرورت استفاده آن در خدمات بانکی

در کشور ایران نیز مانند بسیاری از کشور‌های دیگر، قدم‌هایی در جهت استفاده از تکنولوژی برای پیشرفت و توسعه امور بانکی و بروز شدن آن صورت گرفته‌است. پرداخت‌های الکترونیک با استفاده از کارت‌های بانکی، حواله بانکی و بین‌بانکی، سامانه‌های متمرکز بانکی و... همگی سبب افزایش ضریب اعتماد و امنیت در تراکنش‌ها گردیده و جابجایی فیزیکی پول و اوراق بهادار را تا حد زیادی کاهش داده است. اما هنوز مواردی در نظام بانکی کشور وجود دارد که با وجود قانون مصوب در مجلس، هم‌چنان منتظر اقدام عملی بانک مرکزی و در ذیل آن، بانک‌های کشور برای اجرا است.

زارع تاکید کرد: یکی از مواردی که همچنان در کش و قوس ورود به تراکنش‌های مالی ثبت شده در سامانه‌های بانکی است، چک است، این ابزار پراستفاده و رایج در کشور تابحال فقط به استناد لاشه چک قابل تسویه و حتی بررسی حقوقی است و اگر این لاشه به هردلیلی مفقود شود یا از بین برود، به دلیل اینکه حدودا در هیچ سامانه‌ای ردی به جا نمی‌گذارد، قابل پیگیری سریع نیست و حتی ممکن است دارنده آن چک برای همیشه از حق خود محروم بماند.

فرار مالیاتی، به دلیل عدم اجرای ثبت سیستمی چک

این کارشناس پولی  و بانکی بیان کرد: نکته مهم دیگری که الزام اجرای ثبت سیستمی چک را بااهمیت‌تر می‌کند، بحث فرار مالیاتی است. عدم ثبت مشخصات صادرکننده و تحویل گیرنده در سامانه‌های بانکی، سبب می‌شود یک برگه چک از زمان صدور تا تحویل به بانک برای تسویه، چندین بار دست به دست شود و به همین جهت، هیچ نام و نشانی از افرادی که در این بین این چک را جابجا کرده‌اند باقی نمی‌ماند، این وضعیت کار را برای فرار مالیاتی به شدت آسان کرده و می‌توان گفت قسمت قابل ملاحظه‌ای از مالیات متعلق به بیت‌المال با اجرا نکردن ثبت سیستمی چک، از افراد اخذ نمی شود.


وی افزود: هم‌چنین عدم ثبت سیستمی چک در سامانه‌های متمرکز بانکی، آسیب‌های دیگری را نیز در پی دارد، از جمله آن‌ها می‌توان به جعل چک اشاره کرد. این اشکال به این دلیل به وجود می‌آید که هیچ مرجعی در حال حاضر در زمان صدور چک، اصل بودن آن چک را تایید یا رد نمی‌کند، اگر در زمان صدور چک، اطلاعات و مشخصات مندرج در چک در سامانه‌ای متمرکز ثبت شود، هم از اعتبار آن چک می‌توان آگاهی یافت و هم صدور چک جعلی به حداقل خواهد رسید. این اتفاق تاثیر بسیار مثبتی در معاملاتی که با ابزار چک صورت می‌گیرد گذاشته و سبب افزایش اعتبار چک خواهد شد.

زارع گفت: عدم ثبت سیستمی چک، در آسان شدن قاچاق کالا و ... نیز موثر است. از آن‌جایی که مشخصات افراد در هیچ‌جایی ثبت نمی‌گردد، افراد متخلف می‌توانند با دست به دست شدن یک یا چند برگه لاشه چک، تبادلات مالی خود را صورت بدهند، بدون اینکه هیچ نشان و نامی از خود به جا بگذارند.

۳۰ میلیون میلیارد ریال، گردش مالی غیرشفاف چک درسال ۹۸!

این کارشناس بانکی تصریح کرد: موضوع قابل توجه در ارتباط با چک نقش آن در گردش مالی غیر شفاف در کشور است. براساس گزارش بانک مرکزی، ارزش چک‌های مبادله شده (سامانه چکاوک) در سال ۱۳۹۸ بالغ بر ۳۰ میلیون میلیارد ریال بوده است که سهمی حدود ۲۰ درصد از مجموع گردش وجوه در سامانه‌های بانک مرکزی را به خود اختصاص داده است، البته به این نکته نیز باید اشاره کرد که باتوجه به رواج ظهرنویسی و انتقال چک‌های عادی به طور قطع گردش مالی چک بیش از مبلغ ثبت شده در سامانه‌های بانک مرکزی است. باتوجه به اینکه اطلاعات این سلسله تراکنش‌ها در هیچ یک از سامانه‌های حاکمیتی ثبت نمی‌شود، زمینه مناسبی برای تخلفاتی از جمله فرار مالیاتی فراهم است. بر اساس قانون جدید صدور چک، پس از دو سال از لازم الاجرا شدن قانون، اطلاعات هر برگه چک شامل مبلغ، تاریخ و اطلاعات هویتی گیرنده در هنگام صدور، در سامانه ثبت خواهد شد.

بانک مرکزی ثبت سیستمی چک را جدی بگیرد

او تاکید کرد: بانک مرکزی به عنوان متولی اجرای قانون جدید صدور چک، طبق زمانبندی اجرایی قانون جدید صدور چک، موظف است تا آذر ماه ۹۹ ثبت سیستمی چک و ریجستری آن را عملیاتی کند و این خدمت مهم را در اختیار مردم قرار دهد. با اجرای ثبت سیستمی چک، جامعه شاهد کاهش تخلفات حوزه چک از جمله فرار مالیاتی، جعل چک، مفقودی و حتی قاچاق خواهد بود.

 

شما می توانید تغییرات موجود در سیستم صدور چک با قانون جدید را در جدول زیر بخوانید.

 

تغییرات جدید برای عملیات چک

توضیحات

سرسید چک

سقف عمر چک های صادره از سوی دارنده دسته چک، سه سال است

دارنده چک برگشتی

اگر صادر کننده چک دارای چک برگشتی باشد، اجازه صدور برگه چک جدید در سامانه به وی داده نمی شود.

انتقال چک

قبل از اجرای این قانون برای انتقال چک به فرد دیگر، کار با انجام یک یا دو امضا پیش می رفت. اما اکنون در قانون جدید این امکان وجود ندارد، دست چک های جدید باید تمام اطلاعات فرد گیرنده جک در سامانه را ثبت کنند.

سقف اعتباری برای صادر کننده چک

دارنده دسته چک دارای سقف اعتباری مشخصی است و جمع چک های صادره از سقف اعتباری وی تجاوز نخواهد کرد. سقف اعتباری بر اساس مولفه هایی همچون وضعیت معیشتی فرد صادرکننده چک، اجازه صدور چک جدید تا زمان پاس شدن چک قبلی را خارج از سقف اعتباری نمی دهد.

ثبت چک در سامانه صیاد

چک صادرشده نباید دارای مغایرت با اطلاعات ثبت شده در سامانه باشد تا زمانی که اطلاعات برگ چک روی سامانه صیاد بانک مرکزی درج و ثبت نشده و بانک مرکزی، مشخصات و فرد گیرنده چک را تایید نکند، بانک اجازه پاس کردن مبلغ چک و برگشت زدن آن را نخواهد داد.

وضعیت چک

صادرکننده چک باید هدف خود از صدور این مبلغ چک را درج کند.

ثبت اطلاعات برگه چک در سامانه بانک گشایش کننده حساب

صادرکننده چک باید اطلاعات روی برگ چک را از طریق برنامک تلفن همراه یا اینترنت بانک همان بانک که در آن حساب جاری داشته و دسته چک را از آن گرفته ثبت کند.

 

شخصیت‌شناسی مالی

شخصیت‌شناسی مالی؛ شما در برخورد با پول چه واکنشی نشان می‌دهید؟

اولین گام برای اینکه بتوانید رویکرد خود را در هزینه‌کرد، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری شکل دهید، درک شخصیت‌شناسی مالی شماست.

شخصیت‌شناسی مالی؛ شما در برخورد با پول چه واکنشی نشان می‌دهید؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که در مواجهه با امور مالی چه رفتاری از خود نشان می‌دهید و این رفتارها، چگونه بعد‌ها بر موقعیت‌های مهم زندگی شما تاثیر می‌گذارد؟ درست مانند دیگر جنبه‌های زندگی، شخصیت شما واکنش‌تان به پول را مشخص می‌کند.

اولین گام برای اینکه بتوانید رویکرد خود را در هزینه‌کرد، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری شکل دهید، درک شخصیت‌شناسی مالی شماست. در این مقاله به پنچ گروه اصلی از شخصیت‌های مالی پرداخته‌ایم.

انواع شخصیت‌های مالی

ویژگی‌های شخصیتی در مواجهه با پول و مسائل مالی را می‌توان در گروه‌های متفاوتی طبقه‌بندی کرد. این موضوع به روش‌های گوناگونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ممکن است برخی افراد در چند گروه مختلف جای بگیرند. اما مهم این است که گروه اصلی که بیشترین مطابقت با رفتار مالی شما را دارد، پیدا کنید.

این دسته‌های اصلی عبارتند از: خرج‌کنندگان، پس‌اندازکنندگان، خریدکنندگان، بدهکاران و سرمایه‌گذاران.

اینکه بدانید، در کدام گروه جای می‌گیرید، به شما کمک می‌کند تصمیم‌گیری‌های مالی درست‌تری اتخاذ و واکنش‌های خود را در مواجهه با پول مدیریت کنید.

بدهکاران و خریدکنندگان ممکن است تمایل بیش از حد به خرج کردن داشته باشند. در مقابل سرمایه‌گذاران و پس‌اندازکنندگان در مدیریت پول برای خانواده، نقاط مشترک زیادی دارند.

هرچند ممکن است خریدکنندگان و خرج‌کنندگان هم عادات مشابهی داشته باشند، اما خرج‌کنندگان عموما نگرانی بدهی‌هایشان نیستند. خریدکنندگان، اما همیشه به دنبال حراج‌ها هستند تا تخفیف‌های بیشتری بگیرند و از خریدهایشان راضی باشند.

در ادامه مقاله ویژگی‌های هریک از این گروه‌ها را مطالعه می‎‌کنید.

۱. - خرج کنندگان

این افراد عاشق خودرو‌های زیبا، گجت‌های جدید و لباس‌های برند و گران‌قیمت هستند. برای آن‌ها خرید کردن در حراج‌ها چندان مهم نیست؛ آن‌ها بیشتر به دنبال آخرین مدل لباس‌ها، خودرو‌ها و مبلمان هستند. این افراد دوست دارند با لباسی که می‌پوشند و با ظاهر متفاوتشان دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. جدیدترین موبایل‌های هوشمند را در دست این افراد می‌بینید. آن‌ها بزرگ‌ترین تلویزیون‌ها را در قشنگ‌ترین خانه‌ها دارند و در این زمینه اهل رقابتند.

برای افرادی که در این گروه جای می‌گیرند، خرج کردن آسان‌ترین کار است؛ از بدهی نمی‌ترسند و معمولا در سرمایه‌گذاری هم ریسک‌های بزرگی می‌کنند.

۲- پس‌انداز‌کنندگان

پس‌اندازکنندگان دقیقا نقطه مقابل خرج‌کنندگان هستند. آن‌ها وقتی از اتاق بیرون می‌آیند، چراغ‌ها را خاموش می‌کنند و در یخچال را سریع می‌بندند. فقط در مواقع ضروری به خرید می‌روند و به‌ندرت خود را بدهکار می‌کنند. از نگاه بسیاری از اطرافیانشان این افراد خسیس هستند.

آن‌ها به‌هیچ‌وجه اهل مد نیستند و بیش از آنکه از خرید لذت ببرند از خواندن و مرور صورت‌حساب‌های بانکی و آخرین تراکنش‌هایشان احساس رضایت می‌کنند. پس‌اندازکنندگان طبیعتا محافظه‌کار هستند و در سرمایه‌گذاری هم خود را با ریسک‌های بزرگ مواجه نمی‌کنند.

۳- خریدکنندگان

این افراد معمولا با خرید احساس رضایت می‌کنند و حالشان خوب می‌شود. آن‌ها نمی‌توانند در مقابل خرید مقاومت کنند؛ حتی کالا‌هایی که اصلا به آن‌ها نیاز ندارند.

خریدکنندگان عمدتا از اعتیاد خود آگاه هستند و حتی درباره بدهی‌هایشان هم ابراز نگرانی می‌کنند. بیشتر دنبال حراج‌ها می‌روند و در صورتی که به تخفیف‌های خوبی بر بخورند، به‌شدت خوشحال می‌شوند.

از لحاظ سرمایه‌گذاری، افرادی که در این گروه جای می‌گیرند، رفتار‌های متنوعی دارند. برخی از آن‌ها از برنامه‌های بازنشستگی استفاده می‌کنند و حتی ممکن است به‌طور ناگهانی از برخی فرصت‌های سرمایه‌گذاری هم بهره ببرند. برخی دیگر همواره سرمایه‌گذاری را به تعویق می‌اندازند و معتقدند بعد‌ها می‌توان این کار را انجام داد.

۴- بدهکاران

برخلاف خریدکنندگان این افراد با خرید کردن به‌دنبال ثابت کردنِ خود و تحت تاثیر قرار دادن دیگران نیستند. همچنین برای سرگرمی یا خوشنود کردن خودشان به فروشگاه‌ها نمی‌روند.

افرادی که در این گروه جای می‌گیرند، زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره پول نمی‌کنند و به همین دلیل هیچ‌گاه به این نکته دقت نمی‌کنند که چه میزان و برای چه چیزی خرج می‌کنند.

عموما بدهی این افراد بیش از درآمدشان است و برخی از آن‌ها درحالی‌که عمیقا در بدهی فرو رفته‌اند، به سرمایه‌گذاری هم فکر نمی‎کنند.


۵- سرمایه‌گذاران

سرمایه‌گذاران نسبت به پول خود کاملا آگاه هستند. آن‌ها موقعیت‌های مالی خود را به‌خوبی درک کرده و سعی می‌کنند از هر فرصتی برای رشد پول استفاده کنند.

فارغ از اینکه در حال حاضر وضعیت مالی‌شان چگونه است، هدف آن‌ها رسیدن به روزی است که با سرمایه‌گذاری غیرفعال درآمد کافی برای تامین نیاز‌ها و خواسته‌هایشان داشته باشند.

اقدامات آن‌ها با تصمیم‌گیری‌های دقیق انجام می‌شود و با پذیرش میزان خاصی از ریسک، سعی می‌کنند به اهدافشان برسند.

نکته: در سرمایه‌گذاری منفعل یا غیرفعال، سرمایه‌گذاران به نوسانات کوتاه‎مدت توجهی ندارند و رویکردی بلندمدت در نظر گرفته‌اند. کاهش‌ها و افزایش‌های کوتاه‌مدت آن‌ها را وادار به خرید و فروش نمی‌کند و تغییری در پورتفویشان به‌وجود نمی‌آورد. این افراد در برابر نوسانات بازار وسوسه نمی‌شوند و تمایل دارند، دارایی‌های خود را برای مدتی طولانی نگه دارند.

شما در کدام گروه قرار دارید؟

واکنش شما به پول چگونه است؟ ممکن است به‌طور کامل در یکی از این دسته‌ها جای نگیرید و ویژگی‌هایی از گروه‌های مختلف داشته باشید؛ اما حتما یکی از این دسته‌ها، ویژگی‌های بیشتری از شما را در بر دارد.

پس از آنکه گروه خود را مشخص کردید، می‌توانید تا حدودی رفتار‌های مالی‌تان را متعادل کنید. ایجاد تغییرات کوچک اغلب می‌تواند نتایج بزرگی به همراه داشته باشد.

خرج‌کنندگان: کمتر به خرید بروید و کمی بیشتر پس‌انداز کنید

اگر عاشق خرج کردن هستید، احتمال اینکه تا ابد همین عادت را ادامه دهید، بسیار زیاد است. اما سعی کنید به‌دنبال ارزش‎های بلندمدت باشید؛ و نه فقط رضایت کوتاه‌مدت.

پیش از آنکه کالایی گران‌قیمت بخرید و با خرید آخرین مدل موبایل و لباس به ریخت‌وپاش‌هایتان اضافه کنید، از خود بپرسید: «در طول یک سال چند بار از این وسیله استفاده خواهم کرد؟» اگر جواب شما «کم» است، از آن صرفنظر کنید. به این ترتیب می‌توانید هزینه‌های خود را به به مواردی که واقعا به آن‌ها نیاز دارید، محدود کنید.

زمانی‌که انرژی خود را به سمت پس‌انداز هدایت می‌کنید، فرصتی برایتان فراهم می‌شود تا کمی بر روی برنامه‌های بلندمدت تمرکز کنید. به جای سناریو‌های پرریسک و سریع، به‌دنبال دستاورد‌های پایدار و آهسته باشید. اگر واقعا می‌خواهید خود را به چالش بکشید، به‌تدریج از حجم خرید‌های خود بکاهید.

پس‌اندازکنندگان: اعتدال پیشه کنید

بزرگان بسیاری اعتدال در زندگی را توصیه کرده و معتقدند این روند می‌تواند وضعیت زندگی ما را بهتر کند.

اگر در دسته پس‌اندازکنندگان محافظه‌کار قرار دارید، اجازه ندهید تمام قسمت‌های لذتبخش و جذاب زندگی فردیِ شما فدای پس‌انداز و آینده شود. هرچند پس‌انداز خوب است، اما میانه‌وری پیشه کنید.

در عین حال، به حداکثر رساندن بازدهی در سرمایه‌گذاری یکی از کلید‌های موفقیت در این فعالیت مهم است. پس فقط به‌دنبال به‌حداقل رساندن ریسک‌ها نباشید.

خریدکنندگان: پولی را که ندارید خرج نکنید

یک گام مهم برای ایجاد تغییر در این دسته از افراد کنترل بدهی‌هاست. در استفاده از کارت‌های اعتباری احتیاط و تمرکز خود را به‌سوی پس‌انداز هدایت کنید. با مطالعه تئوری‌های مربوط به رویکرد پس‌انداز، سعی کنید از آن بهره ببرید.

برخی افراد برای جبران کمبود‌های مربوط به سایر بخش‌های زندگی‌شان خرید می‌کنند و از این طریق به رضایت می‌رسند. اگر در این دسته قرار دارید به این خلاء‌ها فکر کنید و اقدامات لازم برای تغییر آن‌ها را شروع کنید.

بدهکاران: برای برنامه‌ریزی امور مالی و سرمایه‌گذاری اقدام کنید

اگر بدهکار هستید، باید به امور مالی خود نظم دهید و طرحی را برای شروع سرمایه‌گذاری در نظر بگیرید. ممکن است نتوانید به‌تن‌هایی این کار را انجام دهید، بنابراین کمک گرفتن از دیگران ایده بسیار خوبی است. برای راهنمایی و کمک گرفتن از دیگران درست تصمیم‌گیری کنید؛ چون این انتخاب بسیار مهم است.

سرمایه‌گذاران: به فعالیت‌های خود ادامه دهید

تبریک! تصمیم‌گیری‌های مالی شما کاملا درست است، به همین فعالیت‌ها ادامه دهید و دست از آموختن برندارید.

سخن آخر: هر چند ممکن است نتوانید شخصیت خود را در مواجهه با پول به‌طور کامل تغییر دهید، اما با آگاهی از آن و پذیرشش، به‌طور قطع می‌توانید با چالش‌های مالی مقابله کنید. مدیریت پول مستلزم خودآگاهی است. اینکه بدانید در چه نقطه‌ای ایستاده‌اید، به شما این امکان را می‌دهد تا رفتار خود را اصلاح و تعدیل کرده و به اهداف مالی‌تان نزدیک‌تر شوید.

هرم مازلو چیست؟

هرم مازلو چیست؟ آشنایی با سلسله مراتب هرم نیازهای مازلو

هرم مازلو

هرم مازلو چیست؟ آشنایی با سلسله مراتب هرم نیازهای مازلو

هرم مازلو و سلسله‌ مراتب نیازهای مازلو، در سال ۱۹۴۳ توسط آبراهام مزلو (Abraham Maslow) معرفی گردید. در زمینه نیازهای انسانی، نظریات او را می‌توان از فراگیرترین و معروف‌ترین نظریات در مورد نیازهای انسان دانست.

نیاز را در حالت کلی احساس محرومیت تعریف می‌کنند. محرومیتی که فرد به‌موجب آن دست به تلاش می‌زند تا آن را برطرف سازد. از هرم مازلو می‌توان برای پیش‌بینی رفتار جوامع انسانی و افراد استفاده کرد. باآنکه در سالیان سال انتقادات زیادی به این نظریه و هرم مزلو واردشده است، بااین‌حال این نظریه، هنوز هم جزو نظریات درخشان در حوزه انگیزش و نیازهای انسانی است.

در این مقاله، ایران مدیر به سوال هرم مازلو چیست؟ پاسخ می‌دهد و به‌صورت کامل به بررسی نظریات مازلو در مورد نیازهای انسانی و تشریح هرم معروف او می‌پردازد. آشنایی با هرم مازلو می‌تواند به شما دید بهتری از علت و چرایی رفتار خود و دیگران ببخشد.

سلسله مراتب نیازهای مازلو در ۵ سطح مطرح شد. نیازهای انسان، محرومیت احساس شده است که فرد را به حرکت وا‌می‌دارد. برای مثال، گرسنگی و تشنگی را می‌توان نیازهایی دانست که فرد را به دنبال تأمین غذا سوق می‌دهد.

آبراهام مازلو و هرم مازلو

آبراهام مزلو روانشناس یهودی سی و پنج ساله روس تبار بود که از ابتدای فعالیت حرفه‌ای خود به دنبال چیزی نبود جز معنای زندگی. او روانشناسی را به عنوان نظم و انضباطی می‌دید که به او کمک می‌کرد به آرزوها و سؤالاتی که مردم می‌پرسند پاسخ دهد.

او برخلاف بسیاری از روان‌شناسان هم‌دوره‌اش، به انسان دیدگاهی مثبت دارد و انسان را موجودی خوش‌طینت می‌داند. به نظر وی حتی افرادی که دچار مشکلات روانی و ناهنجاری نیز هستند، در درون خود سرشت نیک دارند و درنهایت این جامعه و محیط اطراف است که فرد را به سمت بیراهه می‌کشاند و وجه مثبت انسانی را پایمال می‌کند.

مازلو، همچون مارتین سلیگمن (Martin Seligman)، معتقد است که روانشناسان به دنبال مطالعه افراد ناهنجار و دارای مشکلات هستند و از همین رو نظریات آن‌ها نمی‌تواند برای انسان‌های سالم جامعه، مفید باشد. شاید بیش‌ترین انتقاد وی به نظریه روانکاوی و شخص فروید باشد که در تحلیل خود، بر روی انسان‌هایی کار می‌کند که دچار مشکلات روانی و ناهنجاری هستند.

آبراهام مزلو را می‌توان پدر روان‌شناسی انسان‌گرایانه دانست و همچنین از پیشگامان روان‌شناسی مثبت‌نگر. در رویکرد انسان‌گرایانه به روان‌شناسی، انسان موجودی پاک‌طینت در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند سرنوشت خود را آگاهانه انتخاب کند و گام‌به‌گام در مسیر رشد و پیشرفت گام بردارد. دقیقاً همانند نوع حرکتی که افراد در طول هرم مازلو می‌توانند داشته باشند.

نظریه سلسله ‌مراتب نیازهای مازلو اینگونه است که فرد بعد از گذراندن مراحل مختلف و پس از رسیدن به رأس هرم مزلو، به انسانی کامل تبدیل می‌شود.

اهمیت هرم مازلو و کار وی، ارائه مدلی جامع و درعین‌حال قابل‌فهم از نیازهای انسانی است. آقای مازلو در اصل هرم خود را برای نشان دادن رشد شخصی توسعه داد. به عبارتی هرم مازلو نشانگر حرکت افراد و مراحل مختلفی است که آن‌ها در مسیر رشد برمی‌دارند تا سرانجام به رأس هرم برسند.

هرم مزلو بر این نکته تأکید می‌کند که مراحل رشد انسان ثابت است و هر فردی برای رسیدن به کمال و شکوفایی می‌بایست سلسله‌مراتبی را طی کند و نمی‌تواند از این سلسله‌مراتب، گریزی بزند. در هرم مزلو، فرد می‌بایست نیازهای هر مرحله را تأمین کند و سپس به مرحله بعدی برود.

دسته‌بندی مازلو از نیازها

آقای آبراهام مزلو دو نوع نیاز را از یکدیگر متمایز می‌سازد. دسته اول نیازهای کمبود (deficiency needs) و دسته دوم نیازهای وجودی یا بودن (being needs) هستند. از چهار سطح اول اغلب به عنوان نیازهای کمبود (D-needs) یاد می‌شود و سطح بالا به نیازهای وجودی یا بودن (B-needs) معروف است.

هرم مازلو از نیازها

نیازهای کمبود به دلیل محرومیت بوجود می‌آیند و زمانی که آن‌ها برآورده نمی‌شوند باعث ایجاد انگیزه در افراد می‌شود. قدرت نیازهای کمبود بسیار زیاد هست. این نیازها بدون هیچ‌گونه آموزش و تحت تأثیر غرایز انسان قرار دارند. برای مثال نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیت و دفاع از خود.

از طرفی نیازهای وجودی یا بودن، نیازهای سطح بالای انسان هستند که در صورت برآورده شدن و تأمین نیازهای سطح پایین، می‌توان این نیازها را برطرف نمود. بر اساس هرم مزلو، تنها زمانی نیازهای آگاهانه و سطح بالا ارضا می‌شوند که نیازهای غریزی سطح پایین انسان تأمین شوند. نیازهای وجودی یا بودن ناشی از کمبود چیزی نیست، بلکه از تمایل به بودن و رشد به عنوان یک فرد ناشی می‌شود. هنگامی که این نیازهای وجودی یا بودن به طور منطقی برآورده شوند، ممکن است فرد بتواند به بالاترین سطح همان خود شکوفایی برسد.

هر کسی آرزو دارد که این سلسله مراتب نیازهای مازلو را به سمت سطح خود شکوفایی سوق دهد. اما این پیشرفت اغلب با عدم تحقق نیازهای سطح پایین مختل می‌شود. تجربیات زندگی، از جمله طلاق و از دست دادن شغل، ممکن است باعث شود که فرد بین سطوح سلسله مراتب نوسان داشته باشد.

بنابراین، همه نمی‌توانند از طریق سلسله مراتب در یک جهت حرکت کنند بلکه ممکن است بین انواع مختلف نیازها به جلو و عقب حرکت کنند.

هرم مازلو چیست؟

مازلو (۱۹۴۳، ۱۹۵۴) اظهار داشت که مردم برای رسیدن به نیازهای خاص انگیزه دارند و برخی نیازها بر دیگران ارجحیت دارد. اساسی‌ترین نیاز ما برای بقای جسمی است و این اولین کاری خواهد بود که باعث ایجاد انگیزه در رفتار ما می‌شود. هنگامی که این سطح برآورده شود، سطح بعدی شکل می‌گیرد که چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در ما می‌شود و غیره.

بنابراین مازلو، نیازهای انسانی را به ۵ دسته تقسیم‌بندی می‌کند که این دسته‌بندی به ترتیب عبارت‌اند از:

نیازهای فیزیولوژیک (آب، غذا، خواب و شهوت)
• نیازهای امنیت (ایمنی، حفاظت، سرپناه)
• نیازهای تعلق (عشق، دوستی، پذیرش از جانب دیگران)
• نیازهای احترام (پرستیژ، موقعیت اجتماعی، دستاوردها)
• خودشکوفایی (خودکامیابی)

در زیر این نیاز های مازلو به‌صورت خلاصه تشریح می‌گردند:

نیازهای فیزیولوژیک (آب، غذا، خواب و شهوت)

نیازهای فیزیولوژیک انسان در پایین‌ترین سطح هرم مزلو قرار دارند و برای بقای انسان است. مازلو برای نیازهای سطح پایین ارزش و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و معتقد است تا زمانی که این نیازها تأمین نشوند، آدمی نمی‌تواند در مسیر رشد و موفقیت گام بردارد و به عبارتی و به تعبیری خودمانی، فرد گرسنه نمی‌تواند فردی موفق و خودشکوفا باشد.

نیاز های مازلو در این سطح شامل نیازهای جنسی، خوراک، پوشاک و مسکن هستند و تا زمانی که چنین نیازهایی تأمین نشوند، فرد نمی‌تواند به گام بعدی رشد و سطح بالای نیازها برود و اساساً تمام فکر و ذکر فرد، حول همین نیازهای اولیه خواهد بود.

نیازهای ایمنی (امنیت، حفاظت، سرپناه)

چنانچه نیازهای فیزیولوژیک تأمین شوند، شدت آن‌ها کاهش می‌یابد و به اعتقاد مازلو، نیازهای سطح بعدی یعنی نیازهای ایمنی فعال می‌شوند. ازجمله موارد نیاز ایمنی، نیاز به امنیت، سرپناه و همچنین ثبات است. این نیازها توسط خانواده و جامعه (به عنوان مثال پلیس، مدارس، تجارت و مراقبت‌های پزشکی) برآورده می‌شود. فردی که همواره ترس از اخراج شدن دارد اساساً در همین سطح نیازهای ایمنی قرار خواهد داشت و نمی‌تواند به سمت نیازهای متعالی‌تر قدم بردارد.

شاید بتوان نیاز به بقا و زنده ماندن را در همین سطح تعریف کرد. بسیاری از کارهایی که انسان انجام می‌دهد جهت تأمین نیاز امنیت و ثبات وی هست. شرایط اقتصادی و اجتماعی متزلزل، امکان اخراج شدن از محل کار و از دست دادن درآمد؛ همگی می‌توانند ارضای این نیاز را به تأخیر بیندازند.

نیازهای تعلق (عشق، دوستی، پذیرش از جانب دیگران)

بعد از تأمین نیازهای فیزیولوژیک و نیاز ایمنی، نیازهای سطح سوم هرم مازلو در انسان فعال می‌شود. این نیاز های مازلو شامل نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیاز به رفیق و همدم و به‌طورکلی نیازهای اجتماعی است. عضویت افراد در گروه‌های مختلف و رواج شبکه‌های اجتماعی گوناگون، پاسخی است برای تأمین نیازهای اجتماعی انسان.

در مطالعات سازمانی، اندیشمندانی همچون تیلور (Taylor)، بر تأثیر ۲ نیاز اولیه هرم مازلو (نیازهای فیزیولوژیک و نیازهای ایمنی) بر بهره‌وری کارکنان تأکید داشتند؛ اما با شروع مطالعات هاثورن (Hawthorne)، بر نیازهای تعلق و اجتماعی انسان تأکید شد و بعدازآن انسان صرفاً موجودی ماشینی در نظر گرفته نمی‌شد.

بر اساس نیازهای سطح سوم مازلو، انسان موجودی اجتماعی است که نیاز به معاشرت با دیگران دارد و بدون تأمین این نیازها، نمی‌تواند به نیاز سطح بالاتر برود. افرادی که این نیاز در آن‌ها پررنگ‌تر هست، نیاز بیشتری به پذیرش از سوی دیگران دارند و در برخی موارد پررنگ شدن این نیاز، فرد را به سمت مشکلاتی همچون مهر طلبی سوق می‌دهد.

نیازهای احترام (پرستیژ، موقعیت اجتماعی، دستاوردها)

پس از ارضای نیازهای اجتماعی، نیازهای احترام ظاهر می‌شود که مازلو آن را به دو دسته تقسیم می‌کند: عزت‌نفس به خود (عزت، موفقیت، تسلط، استقلال) و میل به شهرت یا احترام از دیگران (وضعیت، اعتبار).

در این سطح، فرد دوست دارد تا در ارتباطات خویش، دیگران برایشان احترام و قدر و منزلت قائل باشند که این امر خود موجب احترام به خود در فرد می‌شود.

نیاز به احترام عمدتاً بر مبنای مقایسه و جایگاه صورت می‌گیرد. به این معنا که فرد خود را با دیگران مقایسه کرده و رتبه نسبی خود در برابر آن‌ها را به‌صورت ذهنی محاسبه می‌کند. افراد برای بالا بردن جایگاه خویش و حداقل بالا نشان دادن آن، سعی می‌کنند با استفاده از نمادهای مادی، همچون اتومبیل گران‌قیمت، جواهرآلات، لباس شیک و خانه مجلل، گوشی هوشمند پیشرفته و مواردی ازاین‌دست خود را متمایز نمایند.
باید توجه داشت که ارزش‌های جامعه در تعیین جایگاه بسیار تأثیرگذار هستند و در هرزمانی ارزش‌های خاصی مبنای جایگاه افراد می‌شوند.

خودشکوفایی (خودکامیابی)

آخرین مرحله از هرم مازلو، نیاز به خودشکوفایی هست. نیاز به خودشکوفایی به معنای از قوه به فعل رساندن استعدادها و قابلیت‌های فرد است. تأمین این نیاز به این معنا است که انسان بتواند آن چیزی شود که باید بشود. بهترین خود بودن، شاید یکی از تعاریف خوب برای این سطح از نیازهای انسانی باشد.

به عنوان مثال، فرد ممکن است تمایل شدید برای تبدیل شدن به والدین ایده‌آل داشته باشد. در دیگری، این تمایل ممکن است از نظر اقتصادی، دانشگاهی یا ورزشی بیان شود. برای دیگران، این ممکن است به صورت خلاقانه، در نقاشی‌ها ، تصاویر و یا اختراعات بیان شود.

سطح های نیازهای هرم مازلو

علت اهمیت هرم مازلو

یکی از عللی که هرم نیازهای مازلو تا به این حد معروف است، همان دسته‌بندی ساده و قابل‌فهم آن است که به افراد و به‌خصوص بازاریابان این امکان را می‌دهد تا کالا و خدمات خود را متناسب با هر طبقه از نیازهای انسانی توسعه دهند.

شرکت‌ها به‌صورت هم‌زمان امکان تولید کالا و خدمات برای تمامی گروه‌های جامعه را ندارند و نمی‌توانند همه آن‌ها را هدف بگیرند، به همین دلیل آن‌ها نیازمند شناسایی مهمترین نیازهای انسان هستند.

انتقادات به هرم مازلو

یکی از بزرگ‌ترین انتقاداتی که به هرم مزلو می‌شود، بحث سلسله‌مراتبی بودن هرم اوست. به اعتقاد او تا زمانی که نیازهای سطح پایین تأمین نشوند، فرد نمی‌تواند به نیازهای سطح بالاتر برود. همچنین ایشان معتقد است فرد درصورتی‌که در یک سطح، تأمین نیازهایش با مشکل روبه‌رو شود، به‌احتمال فراوان به نیازهای سطح پایین‌تر نزول خواهد کرد.

این در حالی است که بسیاری از مشاهیر جهان، ارزشمندترین آثار هنری خویش را در اوج فقر و تنگدستی خلق کرده‌اند. به عبارتی باوجود عدم تأمین نیازهای فیزیولوژیک و نیازهای ایمنی و احترام، این افراد استعدادهای نهفته خود را شکوفا ساخته‌اند.

همچنین افراد همچون ماهاتما گاندی (Mahatma Gandhi)، در زمانی که بدون لباس و با حداقل غذا برای استقلال هندوستان مبارزه می‌کرد، سلسله‌مراتبی بودن هرم نیازهای مازلو را به چالش می‌کشد.

اما مازلو در طی چندین دهه (۱۹۴۳ ، ۱۹۶۲ ، ۱۹۸۷) به اصلاح نظریه خود بر اساس مفهوم سلسله مراتب نیازها پرداخت. وی خاطرنشان كرد: ترتیب نیاز های مازلو براساس شرایط خارجی یا اختلافات فردی قابل انعطاف است. به عنوان مثال برای برخی از افراد، نیاز به عزت‌نفس از نیاز به عشق مهم‌تر است. برای دیگران، نیاز به تحقق خلاق حتی اساسی‌ترین نیازها را برطرف می‌کند.

کاربردهای هرم مازلو در بازاریابی و ارتباطات

بر طبق هرم مازلو، انسان‌ها می‌توانند در هر زمان در یکی از سطوح این هرم قرار داشته باشند. بر همین مبنا بازاریابان اقدام به توسعه کالا و خدمات برای هر یک از این نیازها و طبقات نموده‌اند.

برای مثال تأکید برخی شرکت‌ها همچون وولو بر امنیت سرنشینان، نشانی از هدف‌گیری نیازهای امنیت از سوی این شرکت است. بازاریابان موفق همواره با جایگاه‌یابی مناسب محصول خود در هرم نیازهای مازلو و با انتخاب پیام‌های مناسب که به مخاطب ارسال می‌کنند، می‌توانند تأثیرات شگفت‌انگیزی کسب کنند.

برای نمونه لاستیک‌های میشلن را می‌توان بیان کرد. به جای اینکه به سادگی مشخصات لاستیک‌های خود را ذکر کنند، در تبلیغات خود برای بیان ایمنی و امنیت و توانایی چسبیدن (چنگ زدن به زمین) از نوزادان که گویی از آن‌ها محافظت می‌شود، استفاده کردند.

 

از طرفی در حوزه ارتباطات و مهارت‌های ارتباطی، با استفاده از هرم نیازهای مازلو، می‌توان نفوذ و تأثیرگذاری بیش‌تری داشت. من و شما هر یک نیازهای خاصی داریم و شناسایی و تأمین این نیازها از جانب دیگران، می‌تواند آن‌ها را تبدیل به بهترین دوستان ما نماید.

سخن آخر

در این مقاله به سوال هرم مازلو چیست؟ پاسخ دادیم. مازلو یکی از روانشناسان پیشگام در حوزه روانشناسی مثبت‌نگر است که انسان را موجودی پاک‌سرشت و شایسته زندگی عالی می‌داند. از نظر او انسان دارای نیازهای مختلفی است که در هر زمان در تکاپوی تأمین گروه خاصی از این نیازها است.

چنانچه انسان این نیازها را تأمین کند، با موفقیت به سطح بعدی می‌رود و نیازهای سطح بالاتر وی فعال می‌شوند. هرچند به هرم نیازهای مازلو انتقاداتی وارد است اما نمی‌توان از تأثیر شگفت‌آور آن برای تشریح نیازهای انسانی غافل شد.

به نظر شما در جامعه کنونی ما، عمده افراد در کدام مرحله از هرم نیازهای مازلو به سر می‌برند؟ آیا انسان گرسنه و در پایین هرم مازلو، می‌تواند به نیازهای خودشکوفایی و احترام دست یابد؟ آیا سلسله‌مراتبی بودن هرم نیازهای مازلو، امری اجتناب‌ناپذیر است که نمی‌توان از آن گریزی داشت؟

منبع:

قدرت خلق پول بانک ها

«اثر آبشاری» تبیینی از اثرات توزیعی خلق پول

چگونه «قدرت خلق پول بانک ها» شکاف طبقاتی را افزایش می‌دهد؟

 کارشناس: محمد قائدامینی

۰

خلق پول، عدالت و نابرابری

وجود نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، امروزه به یکی از بزرگترین چالش‌های جوامع تبدیل شده است که نظام پولی نقشی ویژه و برجسته در آن دارد؛ چرا که خلق پول همواره در بطن خود توزیع درآمد و ثروت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. خلق پول بی‌ضابطه از طریق سازوکار «اثر آبشاری»، فقرا را فقیرتر و أغنیا را غنی‌تر می‌کند و این شکاف طبقاتی خود منشأ ده‌ها مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی دیگر می‌شود.

مقاومتی‌نیوز/ امروزه مسأله افزایش‌ «شکاف طبقاتی» به یکی از معضلات بزرگ کشور تبدیل شده است. در گزارش پیشین، به سایر عوامل موثر بر افزایش نابرابری اشاره گردید. در این گزارش با تمرکز بر نقش برجسته نظام پولی، به بیان سازوکار «قدرت خلق پول» در ایجاد شکاف طبقاتی پرداخته می‌شود.

در نظام بانکداری مدرن قدرت خلق پول و انتشار آن در اختیار بانک‌های تجاری قرار گرفته و این مسئله تأثیری بسزا بر ایجاد و تشدید نابرابری اقتصادی در جوامع داشته است؛ چرا که خلق پول همواره در بطن خود توزیع درآمد و ثروت را به همراه دارد. نکته حائز اهمیت در این میان، نحوه این توزیع است که برخلاف مدل‌های کلاسیکی، اثر توزیعی خلق پول به نحو یکسان و برابر برای همگان نیست، بلکه خلق پول «درآمد حقیقی را از دارندگان بعدی به سمت دارندگان قبلی آن بازتوزیع می‌کند» و به‌مثابه‌ی مالیاتی است که افراد انتهایی در زنجیره دسترسی به پول را جریمه می‌کند.

رابطه میان خلق پول، تورم و توزیع درآمد

اگرچه در رابطه با علیت میان حجم پول و تورم اختلاف نظرهایی میان اقتصاددانان وجود دارد، اما وجود یک رابطه‌ی بلندمدت بین این دو تقریباً قطعی تلقی می‌گردد. بنابراین اگرچه تأثیر عوامل دیگر نفی نمی‌شود اما عامل اصلی و بلندمدت تورم، رشد سریع‌تر نقدینگی (خلق پول) نسبت به رشد تولید یا رشد مبادلات است. از طرف دیگر اگر تورم بر توزیع درآمد تأثیر داشته باشد، بنابراین می‌توان علت اصلی این تأثیرات توزیعی را به ریشه‌ی اصلی تورم، یعنی خلق پول منتسب دانست.

در بیان اثرات توزیعی خلق پول، معمولاً به منفعت حاصل از خلق آن یا به عبارت دیگر، «حق‌الضرب» [۱] اشاره می‌شود. انتشار پول‌های کاغذی و الکترونیکی توسط دولت، هزینه‌های انتشار پول را به شدت کاهش داد و به تبع درآمد ناشی از خلق پول (حق‌الضرب) به شدت افزایش یافت؛ اما با این حال، این مسأله بیانگر تمامی اثرات توزیعی خلق پول نیست و پول خلق شده در فرآیند گردش خود، از طریق «اثر آبشاری»، منجر به تغییر در توزیع درآمد -به نحوی که در ادامه خواهیم گفت- می‌شود.

با خلق پول و به جریان انداختن آن، نهاد خلق کننده پول، خود را در کالاها و خدمات تولید شده و به طور کلی دارایی‌های مردم شریک می‌کند. در این میان از حیث وقوع بازتوزیع تفاوتی میان خلق پول توسط بانک مرکزی (دولت) و بانک‌های تجاری وجود ندارد و تنها تفاوت‌هایی از حیث ذینفعان وجود خواهد داشت. بنابراین خلق پول بانک‌های تجاری نیز مستلزم بازتوزیع در اقتصاد خواهد بود.

نقص تحلیل کلاسیکی اثرات توزیعی خلق پول در چارچوب نظریه مقداری پول

در یک مدل ساده، طبق نظریه مقداری پول (MV=PY) افزایش حجم پول در جامعه در بلندمدت منجر به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها (تورم) می‌شود؛ به عنوان مثال، فریدمن در نظریه «اثر چرخ‌بالی» [۲] بیان می‌کند که فدرال رزرو پول جدیداً خلق‌شده را با یک چرخ‌بال و متناسب با ذخایر پولی که دارند بر سر مردم می‌بارد.

اما برخلاف اقتصاددانان کلاسیک که تنها به اثر افزایش عرضه‌ی پولِ کشور در چارچوب «نظریه‌ی مقداری» توجه کرده‌اند، در واقعیت و با درنظر گرفتن پویایی‌های فرآیند، مشاهده می‌شود که وقتی پول جدید خلق می‌شود، در اختیار همه‌ی افراد جامعه به طور مساوی قرار نمی‌گیرد. همچنین اگرچه ورود پول جدید خلق شده به بازار و استفاده از آن در مبادلات، باعث افزایش قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید پول می‌شود اما این فرآیند به صورت یکباره و با اثر یکسان رخ نمی‌دهد، بلکه به صورت تدریجی و مرحله‌ای به وقوع می‌پیوندد.

اثر آبشاری، تحلیلی متفاوت از اثرات توزیعی خلق پول

وقتی پول جدید خلق می‌شود در اختیار همه‌ی افراد جامعه به طور مساوی قرار نمی‌گیرد، بلکه در وهله اول، اولین دارنده آن یعنی خلق‌کننده‌اش را منتفع می‌سازد. او می‌تواند مقدار کالا و خدمات بیشتری را نسبت به چیزی که در غیر این صورت می‌خرید، خریداری کند. هزینه‌ای که او روی این کالاها و خدمات انجام می‌دهد، سطح درآمد فروشندگان این کالاها را نیز افزایش خواهد داد. این روند اما عده‌ای را هم متضرر خواهد کرد، کسانی از حاضران در بازار که درآمد پولی‌شان در ابتدا افزایش نیافته، اما با افزایش مقدار پول و شیوع تأثیرات آن به تمام نقاط اقتصاد، باید قیمت‌های بیشتری را بپردازند؛ بنابراین خلق پول «درآمد حقیقی را از دارندگان بعدی به سمت دارندگان قبلی آن بازتوزیع می‌کند». به عبارت دیگر افزایش عرضه‌ی پول به‌مثابه‌ی مالیاتی است که کسانی که پول در آخر به دست آن‌ها می‌رسد را جریمه می‌کند.

این بازتوزیع نمی‌تواند از طریق انتظارات خنثی شود. حتی کسانی که از این موضوع آگاهی دارند نمی‌توانند جلوی اتفاق افتادن آن را بگیرند. آن‌ها صرفاً می‌توانند سعی کنند جایگاه نسبی‌شان را در این فرآیند کاهش قدرت خرید بهبود ببخشند، درواقع خود را به اولین دارندگان پول جدید و ترجیحاً خود خلق‌کننده پول نزدیک کنند. این موضوع تقریبأ دلیل اصلی تمام کشمکش‌های موجود در خلق پول است و اهمیتی اساسی در ارزیابی نهادهای پولی دارد [۳].

مثالی در تبیین اثر آبشاری

«بانک الف» در یک عملیات ترازنامه‌ای مبلغ ۵۰۰ میلیارد تومان برای «فرد ب» که یکی از انبوه‌سازان مسکن در تهران است، حساب سپرده ایجاد نموده و به همین مبلغ از این فرد، مسکن خریداری می‌نماید؛ بنابراین در دو طرف ترازنامه‌ی بانک (دارایی و بدهی)، سپرده و مسکن (هر یک به ارزش ۵۰۰ میلیارد تومان) به ثبت می‌رسد. فرد ب با آن پول حقوق مهندسان، کارگران و… را می‌پردازد و با بخشی از آن به‌عنوان سود کار خود، خودرو و… می‌خرد. بخشی از موجودی پول جدید اکنون از انبوه‌ساز به سایرین منتقل شده است. سایرین نیز لوازم خانگی، خودرو، مبلمان و… خریداری می‌کنند، در نتیجه پول جدید به فروشندگان جدید منتقل می‌شود و همین طور الی آخر.

به این ترتیب پول جدید در سرتاسر اقتصاد موج ایجاد می‌کند و در مسیرش منحنی تقاضا را بالا برده و قیمت تک‌تک کالاها را افزایش می‌دهد. پس عرضه‌ی پول ابتدا در بازار مسکن، منحنی تقاضا و قیمت محصولات را افزایش خواهد داد، سپس وقتی پول به طرف بیرون موج برداشت، ذخایر دیگر پول، سایرِ منحنی‌های تقاضا و قیمت‌ها را افزایش خواهد داد.

افزایش شکاف طبقاتی نتیجه قطعی خلق پول بدون ضابطه

خلق پول از چند جنبه، مکانیزمی جهت انتقال منافع بین گروه‌ها و دهک‌ها است: اولاً انتقال «از فقرا به ثروتمندان»؛ زیرا افراد دارای درآمد متوسط به پایین افرادی هستند که زنجیره‌ی بدهی به آن‌ها ختم می‌شود و در عمل آن‌ها بهره را می‌پردازند. ثانیاً «از بخش حقیقی به بخش مالی»؛ چون بخش مالی به جهت نیاز بخش حقیقی به اعتبار، قسمتی از عایدی حقیقی ایجادشده توسط آن‌ها را از آن خود می‌کند. ثالثاً «از شهرهای کوچک و روستاها به کلان‌شهرها»: زیرا بهره پرداختی توسط تمامی فعالان اقتصادی به بخش بانکی، درنهایت نصیب فعالان بخش مالی می‌شود که در کلان‌شهرها تمرکز دارند.

اثر آبشاری هنگامی اهمیت مضاعف می‌یابد که بدانیم یکی از ویژگی‌های نظام بانکداری ذخیره جزئی، تسلط بانک‌های تجاری بر حجم و مسیر ورود پول به اقتصاد است. بدین معنا که بانک‌ها هم خود خالق و اولین دارنده‌ی پول هستند و هم اینکه با توجه به بحث «جیره‌بندی اعتباری» در خصوص تخصیص اعتبارات بانکی، این بانک‌های تجاری هستند که در خصوص میزان وام‌های اعطایی و خرید دارایی تصمیم‌گیری می‌کنند. علاوه بر حجم اعتبارات و سرمایه‌گذاری‌های مستقیم (حجم پول خلق شده)، این بانک‌های تجاری هستند که تصمیم می‌گیرند از میان متقاضیان وام به چه بخش اقتصادی، یا بنگاه و یا فردی وام دهند و یا اقدام به خرید چه نوع دارایی‌هایی کنند.

به طور خلاصه می‌توان گفت که خلق پول بی‌ضابطه توسط نظام بانکی، نوعی مالیات تورمی است که به نحوه‌ یکسانی از همگان اخذ نمی‌شود، بلکه طبق سازوکاری که توضیح داده شد، همراه با بازتوزیع ثروت از انتهای زنجیره به ابتدای آن است. در این فرآیند، فقرا فقیرتر و أغنیا غنی‌تر می‌شوند و این شکاف به وجود آمده خود منشأ ده‌ها مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی دیگر می‌شود. اولین گام جهت اصلاح این فرآیند، ضابطه‌مند کردن و شفافیت خلق پول است.

پینوشت:

[۱] در ادبیات اقتصادی به درآمد ناشی از خلق پول حق‌الضرب (Seigniorage) گفته می‌شود که ریشه در ضرب سکه در گذشته دارد. ارزش اسمی سکه‌ها در گذشته بیش از محتوای فلزی آن بود، لذا ضرب سکه برای دولت منافعی داشت. البته میزان این تفاوت ارزش اسمی و ارزش محتوای فلزی به توان دولت و قدرت دولت‌ها بستگی داشت.

[۲] Helicopter Effect

[۳] کتاب «اخلاق تولید پول»  

اقلام آرایشی

اقلام آرایشی قاچاق در بازار را بشناسید/ کدام دستگاه ناظر فروش ۲ میلیارد دلار لوازم آرایشی قاچاق است؟!

بازار لوازم بهداشتی و آرایشی در ایران این روزها شاهد ورود اقلام برند اما قاچاقی است که از کمترین کیفیت برخوردارند.

///به گزارش خبرنگار صنعت، تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،  بازار خرید لوازم آرایشی در ایران به حدی داغ است که ایران  در جایگاه دوم خاورمیانه و هفتم دنیا قرار دارد.

لوازم آرایشی که جزو جدایی ناپذیر زندگی زنان و دختران کشورمان محسوب می شود و اصولا خانم‌های ایرانی بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان در سال برای خرید لوازم آرایش هزینه می‌کنند.

بر اساس آمارهای جهانی، ایران هفتمین کشور مصرف‌کننده لوازم آرایش در دنیا و دومین کشور خاورمیانه پس از عربستان سعودی است. ارزش سالیانه تجارت این لوازم در ایران، یک میلیارد دلار به صورت واردات و ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار به شکل قاچاق است.

برآورد میزان مصرف لوازم آرایشی در ایران در حالی اعلام شده که از خرداد ۹۷ و با بخشنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت، واردات لوازم آرایشی به دلیل قرار گرفتن در فهرست کالا‌های لوکس، ممنوع شد و عبدالعظیم بهفر مدیرکل فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو خبر داد که واردات لوازم آرایشی در کشور ۷۵ درصد کاهش یافته است.

به گفته صادقی نیارکی معاون امور صنایع وزارت صمت در سال ۹۶ حدود ۳ میلیارد دلار کالای اولویت ۴ به صورت رسمی وارد کشور شد که بعد از ممنوعیت واردات این کالا در سال ۹۷ بخش عمده‌ای از آن‌ها مانند بخش‌های پوشاک، صنایع غذایی، و لوازم آرایشی و بهداشتی تبدیل به ساخت داخل شده است.

(گزارش) بازار لوازم آرایشی تشنه ساخت داخل؛  دلایل آمار بالای قاچاق لوازم آرایشی

این ممنوعیت طی ۱۸ ماه گذشته، بدون توجه به نیاز بازار و حجم تقاضا اتفاق افتاد و علاوه بر گسترش قاچاق سلامت زنان این جامعه را به خطر می اندازد نیز قابل تامل است، چون قطعا در طول این مدت، میزان مصرف لوازم آرایشی در ایران کاهش نداشته بلکه به دلایل مختلف و از جمله تبلیغات شبکه‌های ماهواره‌ای درباره فرآورده‌های آرایشی بهداشتی جدید و بازاریابی برند‌های معروف دنیا، تقاضای بازار هم رو به افزایش گذاشته است.


بالا، ممنوعیتی که بدون محاسبه تقاضای مصرف‌کننده ایرانی و ظرفیت خط داخلی تولید لوازم آرایشی، به اجبار اعمال شده، قطعا در کوتاه‌ مدت به افزایش واردات قاچاق و تولیدات تقلبی زیر‌زمینی دامن خواهد زد، چون مصرف‌کنندگان لوازم آرایشی، نمی‌توانند و نمی‌خواهند به تبعیت از نظر‌های سلیقه‌ای دولت، روال تقاضای خود را تغییر دهند.

لوازم آرایشی مناسب در کشور تولید نمی شود

(گزارش) بازار لوازم آرایشی تشنه ساخت داخل؛  دلایل آمار بالای قاچاق لوازم آرایشیحمید مقیمی رئیس هیئت مدیره انجمن وارد کنندگان فرآورده‌های بهداشتی و آرایشی و عطریات ایران در گفت و گو با خبرنگار صنعت، تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،  با اشاره به افزایش قاچاق لوازم آرایشی در کشور، گفت: متاسفانه از اردیبهشت سال گذشته با زیرکی خاصی واردات لوازم آرایشی جزو ۵۵۰ ردیف کالایی قرار گرفت که واردات آن به کشور ممنوع شد که از این ردیف ۴۰ قلم ردیف آن شامل تعرفه گمرکی قرار گرفته است.

رئیس هیئت مدیره انجمن وارد کنندگان فرآورده‌های بهداشتی و آرایشی و عطریات ایران با بیان اینکه قاچاق لوازم آرایشی در کشور روند افزایشی دارد، بیان کرد: ممنوعیت واردات لوازم آرایشی به یک معضل بزرگ تبدیل شده و این ممنوعیت باعث افزایش قاچاق در کشور می شود در حالی که برخی از مسئولان بالادستی این موضوع را قبول ندارند.

مقیمی گفت: در حال حاضر منتظر این موضوع هستیم که مجلس جدید برای واردات لوازم آرایشی فکری کند. ایران جایگاه دوم را در استفاده از لوازم آرایشی دارد در نتیجه نیاز است فکری به حال این موضوع کنیم چرا که لوازم آرایشی مناسب در کشور تولید نمی شود و این موضوع کاملا مرتبط با سلامت افراد است.

به گفته این مقام مسئول، زمانی که سیاستی اعمال می شود باید دید این سیاست به نفع مردم است یا ضرر. باید دید باعث افزایش اشتغال می شود یا کاهش و همچنین باعث افزایش یا کاهش قاچاق می شود؟

او ادامه داد: هم اکنون به توافق رسیدیم که محصولاتی که در داخل تولید می شود وارد نشود اما تا زمانی که تولید نشده باید وارد شود در حالی که لوازم آرایشی در کشور تولید نمی شود و تنها موردی که داریم اغلب شامل کرم‌های دست و صورت، رنگ مو، پاک‌کننده‌های صورت، اسپری‌ها و خوشبو‌کننده‌های بدن هستند و لوازم آرایشی با آن تعریف جهانی که مجموعه بسیار متنوعی شامل لاک ناخن و رژلب و رژگونه و مداد چشم و انواع حجم‌دهنده‌ها و فوم‌ها را دربرمی‌گیرد، را در ایران تولید نمی کنیم.

(گزارش) بازار لوازم آرایشی تشنه ساخت داخل؛  دلایل آمار بالای قاچاق لوازم آرایشی

عدم ممنوعیت واردات لوازم آرایشی مشابه داخل

رئیس هیئت مدیره انجمن وارد کنندگان فرآورده‌های بهداشتی و آرایشی و عطریات ایران تشریح کرد: در حال حاضر اعلام کرده اند که لوازم خانگی که مشابه آن در داخل تولید می شود را وارد نکنیم اما باید به این نکته توجه کرد آیا محصولات ایرانی با کیفیت هستند؟ درست است که هم اکنون مشکلات مالی زیادی داریم اما این رویه باعث خواهد شد مشکلات بیشتر شود.

مقیمی گفت: در کنار واردات باید کیفیت مواد داخلی را افزایش دهیم تا بدین وسیله پیشرفت کنیم و بتوانیم از جدیدترین تکنولوژی روز دنیا استفاده کنیم.

آبان ماه سال گذشته قانون ممنوعیت ورود کالا به کشور با امکان تولید داخل به تصویب رسید که البته نقد‌هایی هم به آن وارد شد؛ همچنین قانون "حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی" که در سال ۱۳۹۱، در جهت حمایت از کالای داخلی و افزایش توان تولید کنندگان تصویب و ابلاغ شده بود، در سال ۱۳۹۸ در مجلس اصلاح شد.

این قانون می‌گوید که کننده کار و محل رجوع کار باید ایرانی باشد، اما اگر شرکتی ایرانی – خارجی بود، یعنی ۵۱ درصد ایرانی و ۴۹ درصد خارجی باید هیئت نظارت بر قانون آن را تایید کند و اگر سهم طرف خارجی بیش از ۴۹ درصد بود، علاوه بر تایید هیات نظارت باید نظر مثبت شورای اقتصاد نیز کسب شود.

(گزارش) بازار لوازم آرایشی تشنه ساخت داخل؛  دلایل آمار بالای قاچاق لوازم آرایشی

حجم مصرف محصولات آرایشی و بهداشتی در ایران، سالانه چهار میلیارد دلار

موسی احمدزاده عضو هیئت مدیره انجمن واردکنندگان محصولات آرایشی و بهداشتی در گفت و گو با خبرنگار صنعت، تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،کل حجم مصرف محصولات آرایشی و بهداشتی در ایران را سالانه چهار میلیارد دلار عنوان کرد و گفت: با وجود کاهش مبلغ واردات، مشاهدات میدانی از بازار نشان می‌دهد که حجم کالای خارجی در بازار تغییری نداشته است.

عضو هیئت مدیره انجمن واردکنندگان محصولات آرایشی و بهداشتی گفت: در سال ۱۳۹۶ حدود ۴۰۰ میلیون یورو محصولات آرایشی و بهداشتی به کشور وارد شد، اما در سال ۹۷ افزایش نرخ ارز باعث کاهش واردات این محصولات به ۱۱۲ میلیون یورو شد.

او با اشاره به ممنوعیت واردات بیش از ۸۰ درصد کالا‌های این بخش در سال گذشته، گفت: رقم دقیق واردات محصولات آرایشی و بهداشتی در سال گذشته هنوز مشخص نیست، اما احتمالا رقم ناچیزی بوده، این در حالی است که در سطح عرضه اثری از کاهش محصولات خارجی نیست.

احمد زاده با بیان اینکه آمار‌های جهانی حاکی از میزان بالای واردات و مصرف محصولات آرایشی و بهداشتی در خاورمیانه است، تصریح کرد: کل حجم واردات قانونی، قاچاق و تولید محصولات آرایشی، یعنی کل مصرف این محصولات در ایران سالانه معادل چهار میلیارد دلار است و ایران دومین مصرف‌کننده محصولات آرایشی در خاورمیانه و در برخی محصولات اولین مصرف‌کننده است.

او در پایان از وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) و وزارت بهداشت درخواست کرد که در بخشنامه محدودیت واردات محصولات آرایشی و بهداشتی بازنگری شود، چرا که این ممنوعیت باعث افزایش کالای قاچاق در سطح بازار شده است.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

در گزارش زیر با ویژگی‌ها و تاریخچه اولین خودرو‌های تولید شده توسط بنز، پژو، آئودی و ... در سالروز اختراع نخستین خودروی جهان آشنا می‌شوید.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نهم مارس سال ۱۸۸۵ بود که ثمره سال‌ها تلاش شبانه‌روزی و پشتکار «گوتلیب دایملر» به بار نشست و اولین موتور بنزینی کاربراتوردار (انفجاری) اختراع شد. این مهندس، مکانیک و صنعت‌گر آلمانی با کمک دوستش مهندس ویلهلم مایباخ در کارگاه کوچک‌شان واقع در جنوب آلمان، موفق به ساخت اولین موتور بنزینی جهان شدند و آن را روی بدنه‌ای با چهارچرخ بستند، سپس مردم تماشا کردند و آن را «ارابه بدون اسب» خواندند.

این خودرو که نخستین خودروی جهان بود و تصویر آن را درکنار همین مطلب می‌بینید در آن روز‌ها صدا‌های گوشخراش زیادی تولید می‌کرد، زیرا که هنوز ساخت اکزاست (اگزوز) آن کامل نشده بود. با گذشت زمانی کوتاه از این رونمایی، چندین و چند شرکت تصمیم به سرمایه‌گذاری در حوزه صنعت خودروسازی گرفتند که بیشترشان این روز‌ها جزو غول‌های این صنعت به حساب می‌آیند.

در پرونده امروز و در سالروز ساخته شدن نخستین خودروی جهان، برای آشنایی با اولین خودروی تولید شده برند‌های مختلف و بزرگ خودروسازی همچون مرسدس بنز، بی‌ام دبلیو، فورد، فولکس واگن، سیتروئن و ... با ما همراه باشید.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

فروش ۴۵ دستگاه خودرو در سال اول تولید
نام برند: مرسدس بنز
سال ساخت: ۱۸۹۱
حداکثر سرعت: ۱۷ کیلومتر بر ساعت
مرسدس بنز به عنوان شرکتی خودروساز در سال ۱۸۹۱ یعنی شش سال بعد از ساخت اولین خودروی جهان، وارد این صنعت شد. اولین خودروی مرسدس بنز به سه چرخ و پیشرانه ۹۵۴ سی‌سی با قدرت ۰.۷۵ اسب‌بخار مجهز بود. در همین سال، بنز اولین خودروی چهارچرخ موسوم به ویکتوریا را طراحی کرد. ویکتوریا از پیشرانه ۱۷۴۵ سی‌سی با قدرت ۳ اسب‌بخار استفاده می‌کرد. حداکثر سرعت ویکتوریا ۱۷ کیلومتر‌بر‌ساعت بود که با فروش ۴۵ دستگاه در سال ۱۸۹۳ به موفقیتی نسبی رسید. مرسدس بنز در یک قرن گذشته، تغییرات زیادی کرده و طبق جدیدترین آمارها، سالانه بیش از دو میلیون و ۳۱۰ هزار دستگاه خودرو را در جهان عرضه می‌کند.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

خودرویی با ۲ دنده
نام برند: فورد
سال ساخت: ۱۹۰۳
حداکثر سرعت: ۲۵ کیلومتر بر ساعت
هنری فورد، اولین خودروی آزمایشی خود موسوم به چهارچرخه را در سال ۱۸۹۶ طراحی کرد که هیچ وقت به مرحله تولید نرسید. پس از تولید این مدل آزمایشی تک‌نمونه، در سال ۱۸۹۹ شرکت خودروسازی دیترویت بنیان نهاده شد که سپس در سال ۱۹۰۱ به شرکت هنری فورد تغییر نام داد. یک سال پس از تغییر نام شرکت، فورد قرارداد خود با سهام‌داران را فسخ کرد تا اتحاد جدید شرکت خودروسازی فورد را تشکیل دهد. اولین محصول این شرکت مدل A با تولید ۷۶۰ دستگاه در سال ۱۹۰۳ بود. مدل A از پیشرانه ۲ سیلندر و جعبه‌دنده ۲ سرعته استفاده می‌کرد. هم اکنون، فورد یکی از برند‌های خودروسازی مهم و بزرگ است و در سال ۲۰۱۸ این شرکت با فروش شش میلیون و ۲۵۰ هزار دستگاه خودرو در جهان به ششمین شرکت خودروساز بزرگ جهان تبدیل شد.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

صاحب موفق‌ترین خودروی تاریخ
نام برند: فولکس واگن
سال ساخت: ۱۹۳۶
حداکثر سرعت: ۷۵ کیلومتر بر ساعت
اولین محصول سازمان کرف دوش هیتلر سال ۱۹۳۶ تولید شد، اما اولین خودروی تولید انبوه تا سال ۱۹۴۵ رونمایی نشد. پس از این‌که نیرو‌های ارتش بریتانیا کارخانه فولکس واگن در ولفسبورگ را اشغال کردند، طرح به غنیمت‌گرفتن خودروی تیپ یک برای خودروسازان انگلیس مطرح شد، اما دولت انگلیس معتقد بود تیپ یک، خودروی موفقی نخواهد شد. تیپ یک که به بیتل هم شهرت دارد، در خانه ماند تا با تولید بیش از ۲۱ میلیون دستگاه تا سال ۲۰۰۳، موفق‌ترین خودروی تاریخ شود! فولکس واگن پس از ورشکستگی، دوباره به خودروسازی برگشت. بعد از دهه‌ها تلاش و سودآوری، غول خودروسازی آلمان با تولید میلیون‌ها خودرو در سال و دراختیارداشتن برند‌های بزرگی مثل آئودی، لامبورگینی، دوکاتی، بوگاتی، اشکودا، پورشه و بنتلی همچنان در حال رشد و توسعه است.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

توجه به سرعت از همان ابتدا
نام برند: رنو
سال ساخت: ۱۹۰۳
حداکثر سرعت: ۳۲ کیلومتر بر ساعت
سال ۱۸۹۹ برادران رنو یعنی لوئیس، مارسل و فرناند، شرکت خودرویسازی سوسیته رنو فره را تأسیس کردند. اولین خودرو رنو که نامش CV۱ بود، سرعتش به ۳۲ کیلومتر بر ساعت هم می‌رسید و هر سال، ارتقای چشمگیری می‌یافت. شعار آن‌ها از همان ابتدا، توجه بیشتر و بیشتر به سرعت بود. اولین نمونه رنو CV۱ محصول سال ۱۹۰۳ با قدرت ۵ اسب‌بخار بود. مدل ۱۸۹۹ که به تولید انبوه نرسید، فقط یک اسب‌بخار قدرت داشت. شرکت رنو در سال‌های گذشته، همواره از شرکت‌های مطرح تولیدکننده خودرو‌های اقتصادی، شهری و خانوادگی بوده است. این برند فرانسوی امروز در قالب اتحادی بزرگ با شرکت‌های نیسان و میتسوبیشی همکاری مستقیم و نزدیک دارد.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

در تلاش برای خاص نشان دادن خود
نام برند: بی‌ام دبلیو
سال ساخت: ۱۹۲۷
حداکثر سرعت: ۵۳ کیلومتر بر ساعت
خودروساز مشهور باواریا سال ۱۹۱۶ با تولید موتور‌های هواپیما، فعالیت رسمی‌اش را با نام BMW آغاز کرد. همچنین در سال ۱۹۲۳، اولین موتورسیکلت و در سال ۱۹۲۷، اولین خودروِ تاریخ بی‌ام‌و تولید شد. این شرکت از همان ابتدا، کارش را با تغییر مکان فرمان و صندلی راننده از راست به چپ اتاق، شروع کرد تا خاص بودن خودش را به مخاطب نشان دهد. بی‌ام دبلیو این روز‌ها و پس از پشت‌سرگذاشتن رویداد‌های تاریخی، یکی از پرچم‌داران دنیای خودرو‌های اسپرت و لوکس با فروش حدود سه میلیون دستگاه است.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

خودرویی شبیه ادوات جنگی
نام برند: سیتروئن
سال ساخت: ۱۹۱۹
حداکثر سرعت: ۶۵ کیلومتر بر ساعت
آندره سیتروئن در دوران جنگ جهانی اول، یک کارخانه تولید ادوات جنگی راه‌اندازی کرده بود، اما در سال ۱۹۱۶، سیتروئن به صنعت خودرو وارد شد؛ اولین محصول این برند فرانسوی، سال ۱۹۱۹ ساخته شد. تنها چهار ماه پس از پایان جنگ جهانی اول، سیتروئن تیپ A را با پیشرانه ۴ سیلندر ۱۳۲۷ سی‌سی و نهایت سرعت ۶۵ کیلومتر‌برساعت تولید کرد. خودرویی که شبیه ادوات جنگی بود! تا سال ۱۹۲۱ و پایان عمر تیپ A، سیتروئن ۲۴ هزار دستگاه از این مدل را عرضه کرد. سیتروئن در سال ۱۹۳۴ ورشکسته شد تا دراختیار میشلن، بزرگ‌ترین بستانکار خود قرار بگیرد. یک سال بعد، بنیان‌گذار این برند یعنی آندره سیتروئن درگذشت. سرانجام در سال ۱۹۷۶، پژو برند سیتروئن را خرید که حاصل آن، شکل‌گیری اتحاد خودروسازان فرانسوی در قالب گروه خودروسازی PSA شد.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

عاقبت اخراج از شرکت
نام برند: آئودی
سال ساخت: ۱۹۱۰
حداکثر سرعت: ۳۸ کیلومتر بر ساعت
بنیان‌گذار برند آئودی ابتدا با شرکت هورچ در سال ۱۹۰۴ وارد صنعت خودروسازی شد. آگوست هاف پس از مشاجره با اعضای هیئت‌مدیره، این شرکت را ترک کرد تا شرکتی جدید تأسیس کند. او در سال ۱۹۱۰، آئودی را با مدل A بنیان نهاد. مدل A آئودی که ۱۴۰ دستگاه از آن تولید شد، به پیشرانه ۴ سیلندر ۲۶۱۲ سی‌سی مجهز بود. دومین خودروی آئودی مدل B بود که سال ۱۹۱۱ عرضه شد. امروزه، برند آئودی دراختیار غول خودروسازی آلمان یعنی گروه فولکس واگن قرار دارد. آئودی با تولید بیش از دو میلیون دستگاه در سال ۲۰۱۸، یکی از تولیدکنندگان بزرگ جهان در کلاس خودرو‌های لوکس است.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

خودرویی برای لاکچری‌ها
نام برند: رولز رویس
سال ساخت: ۱۹۰۴
حداکثر سرعت: ۳۱ کیلومتر بر ساعت
سال ۱۹۰۴، هنری رویس پیش از آشنایی با چارلز رولز، اولین خودروی خود را تولید کرد. رولز، اشراف‌زاده ثروتمندی بود که پس از دیدن توانایی‌های رویس به او پیشنهاد کاری هیجان‌انگیزی داد. درحقیقت، رولز پیشنهاد کرد تا زمانی‌که نام او هم روی خودرو در کنار رویس وجود داشته باشد، تمام محصولات را پیش خرید می‌کند. طولی نکشید که اولین خودرو با نشان رولز رویس مجهز به پیشرانه ۲ سیلندر تولید شد. پیشرفت رولز رویس به‌قدری سریع بود که اولین خودروی خود با پیشرانه ۸ سیلندر را در سال ۱۹۰۶ یعنی تنها دو سال بعد تولید کرد. سرمایه‌گذاری آلمانی‌ها در این برند انگلیسی باعث شد تا نام رولز رویس همواره یادآور برندی با خودرو‌های باکیفیت و لوکس و گران‌قیمت در دنیا باشد.

تاریخچه خودروهای مشهورترین برندهای جهان + تصاویر

از ساخت آسیاب تا خودرو
نام برند: پژو
سال ساخت: ۱۸۹۱
حداکثر سرعت: ۱۵ کیلومتر بر ساعت
برند پژو سال ۱۸۴۲ بنیان گذاشته شد و پیش از تولید دوچرخه، عرضه‌کننده انواع آسیاب‌های کوچک نمک و فلفل بود. این برند فرانسوی در سال ۱۸۹۱ همچون مرسدس بنز، اولین خودروی خود را با ۴ چرخ و پیشرانه ۲ سیلندر تولید کرد. تولید این مدل در سال اول عرضه فقط به پنج دستگاه محدود بود، اما تیراژ آن در سال ۱۸۹۲ به ۲۹ دستگاه افزایش یافت. در سال ۱۹۰۰، پژو هر سال ۵۰۰ دستگاه خودرو تولید می‌کرد که با استقبال مشتریان رو به رو بود.

کدام مشاغل با شیوع ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟

کدام مشاغل با شیوع ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟

با شیوع ویروس کرونا در کشور برخی مشاغل رونق بیشتری پیدا کردند.

کدام مشاغل با شیوع ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟

 

 

به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان،  برخی مشاغل با بروز کرونا رونق زیادی کردند در حالی که هر روز اخبار گوناگونی در مورد کشف ژل‌های ضدعفونی، ماسک و ... در سراسر کشور به گوش می‌رسد، اما همچنان بازار این محصولات داغ است، هر چند پشت شیشه‌های داروخانه‌ها دست نوشته‌هایی مبنی بر اینکه ژل داریم، ماسک نداریم و ... دیده می‌شود.

داروخانه‌ها

داروخانه‌ها در این روز‌ها وضعیت اقتصادی فوق العاده‌ای دارند. با وجود اینکه قفسه ماسک، ژل‌های ضدعفونی کننده، دستکش و مواد ضد عفونی در فروشگاه‌های زنجیره‌ای خالی است، اما داروخانه‌ها به عنوان یکی از پرمراجعه‌ترین و پردرآمد‌ترین واحد‌های صنفی در این روز‌ها تبدل شده‌اند. فروشنده یک داروخانه که به محض ورود هر مشتری تاکید می‌کرد فقط الکل یک لیتری داریم، در پاسخ به این سئوال که این روز‌ها چقدر با افزایش فروش مواجه شده اید، گفت: واقعیت این است که نمی‌توانم آمار را بگویم، اما مشتری وقتی می‌بیند مواد ضدعفونی کننده نیست به خرید صابون آنتی باکتریال یا صابون‌های خاص و ژل‌های شستشوی دست که غیر الکلی هستند می‌پردازد و به همین علت ما با افزایش فروش مواجه هستیم. فروش کدام اقلام در داروخانه‌ها افزایش یافته است؟ دستمال‌های مرطوب، پنبه، فروش انواع ویتامین و شوینده‌های غیر الکلی در این شرایط افزایش یافته‌اند البته فروش الکل سفید با رشد فزاینده‌ای روبروست.

کدام مشاغل با بروز ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟

عطاری‌ها

با بروز ویروس کرونا عطاری‌ها این روز‌ها بیش از هر زمان دیگری سود می‌کنند. برای مثال خرید اسپند، پودر زنجبیل، عنبرنسا، چهار تخم، میخک و ... با افزایش قابل توجهی روبرو شده است. در این میان داغ شدن بازار بعضی کالا‌ها مانند کود الاغ و ... نه فقط در عطاری‌های سطح شهر بلکه در صفحات مجازی شیوع زیادی پیدا کرده است. به گونه‌ای که در سایت دیوار هر یک کیلوگرم کود الاغ بین ٧٥ تا ١٥٠‌هزار تومان به فروش می‌رسد. در یکی از این آگهی‌ها گفته شده که کود‌ها متعلق به الاغ جوان و ماده است که خاصیت ضدعفونی قوی‌تری دارد و از طالقان برای مشتریان ارسال می‌شود. در آگهی دیگری که دیده شده به این نتیجه رسیدیم کود الاغ در بسته‌های ٣٠٠ گرمی بسته بندی شده است و هر بسته ٣٠٠ گرمی ٥٠‌هزار تومان فروخته شده است. هرکیلوگرم اسفند هم که تا پیش از این در بازار تهران حدود ١٠ تا ١٢‌هزار تومان فروخته می‌شد، حالا به کیلویی ٢٥ تا ٣٠‌هزار تومان رسیده است.

کدام مشاغل با بروز ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟


www.abibaran.com


میوه فروشی‌ها

هر چه قنادی‌ها و رستوران‌ها خلوت‌تر می‌شوند، میوه فروشی‌ها شلوغ‌تر شده و قیمت پرتقال، لیمو شیرین، لیمو ترش، سیر و زنجبیل افزایش یافته است. حالا زنجبیل حتی به قیمت‌هایی بالاتر از ۱۲۰ هزار تومان در هر کیلو فروخته می‌شود و قیمت لیموشیرین نیز در برخی واحد‌های صنفی بین ۱۸ تا ۲۰ هزار تومان شده است. سیر به ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان افزایش یافته است. این در حالی است که متخصصان تغذیه تاکید دارند مصرف زیاد ویتامین c شانس ابتلا به کرونا را افزایش خواهد داد.

کدام مشاغل با بروز ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟

فروشندگان لوازم بهداشتی

یک فروشنده لوازم بهداشتی در منطقه ولیعصر گفت: هیچ فردی به خرید لوازم آرایش نمی‌پردازد، اما هر چه شوینده صورت، دست و ... داشتیم تمام شده است، حتی شوینده‌هایی هم که الکلی نبودند.

او گفت: این روز‌ها مشتریان زیادی دارم که با قیمت‌های بالا ژل دست و ... را برای فروش می‌آورند و ما هم به علت اینکه خریدار دارد آن‌ها را می‌خریم کسانی که محصولاتشان را در داروخانه پیدا نمی‌کنند، سراغ ما می‌آیند، اما شاید باور نکنید حتی شیرپاک کن‌ها و پاک کننده‌های آرایشی ما با افزایش فروش مواجه شده اند.

کدام مشاغل با بروز ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟


www.abibaran.com


سوپرمارکت‌ها

سوپرمارکت‌ها و مغازه‌های سطح شهر با افزایش قابل توجه مشتری از یک سو و افزایش حجم خرید کالا‌های اساسی و شوینده‌ها از سوی دیگر مواجه شده اند. این رشد در شرایطی اتفاق افتاده است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای و ... نیز با افزایش فروش همراه هستند.  ویروس کشنده کرونا با اینکه اغلب واحد‌های تولیدی، صنعتی و اصناف را با بحرانی ناخواسته مواج کرده، اما سبب شده است تا تولید کنندگان لوازم بهداشتی سه شیفته مشغول فعالیت باشند. در این میان فروش سایر لوازم بهداشتی نظیر دستمال‌های مرطوب، پد الکلی و ... نیز با افزایش قابل توجه قیمت همراه شده است.

کدام مشاغل با بروز ویروس کرونا در ایران داغ شدند؟

انتهای پیام/

وضعیت اقتصادی چه می‌شود؟ / پیش‌بینی آینده اقتصاد ایران از نگاه ۴ اقتصاددان

وضعیت اقتصادی چه می‌شود؟ / پیش‌بینی آینده اقتصاد ایران از نگاه ۴ اقتصاددان

وضعیت اقتصادی چه می‌شود؟ / پیش‌بینی آینده اقتصاد ایران از نگاه ۴ اقتصاددان

ریسک‌های سیاسی با افزایش تنش‌های بین‌المللی بالاتر رفته و موجب بیشتر شدن نگرانی‌ها از روند برخی از شاخص‌های اقتصادی شده است. در این گزارش چهار اقتصاددان به ارزیابی و پیش‌بینی روند سه متغیر پرداخته‌اند.

به  گزارش تجارت نیوز، حدود یک هفته است فضای سیاسی جهانی، خاورمیانه و ایران با التهابات فراوانی همراه است. در ساعات ابتدایی بامداد روز جمعه ۱۳ دی ماه سردار قاسم سلیمانی در فرودگاه بین‌المللی عراق هدف حمله نظامی آمریکا قرار گرفت و شهید شد.

پس از این واقعه، تنش‌ها و اظهارات تهدیدآمیز میان ایران و آمریکا بالا گرفت، افزایش ریسک‌های سیاسی بازارهای مالی را با التهابات فراوانی مواجه کرد.

بازار سرمایه که در روز پیش از حمله آمریکا، تا سطح ۳۸۴ هزار واحدی بالا آمده بود، از شنبه هفته جاری با ریزش‌های متوالی همراه شد و در روز چهارشنبه با ایستادن روی سطح ۳۵۳ هزار واحدی به کار خود در این هفته پایان داد که نشان از افت حدود هشت درصدی در این بازار دارد.

اما بازار ارز با افزایش مواجه شده وقیمت دلار رشد بیش از سه درصدی در این هفته داشت؛ همچنین بازارهای طلای ۱۸ عیار و سکه نیز با افزایش قیمت مواجه شده و بدین ترتیب  قیمت طلا رشد بیش از شش درصدی و قیمت سکه نیز رشد بیش از ۹ درصدی داشته‌اند.(قیمت‌ها تا ساعت ۱۵ روز چهارشنبه ۱۸ دی ماه منظور شده است)

بنابراین در فضای تحریک‌آمیز و افزایش ریسک‌های سیاسی، بازارهای طلا و ارز با افزایش بازدهی و بازار سرمایه با افت شدید ارزش مواجه شده است؛ وضعیت بازارها نگرانی‌هایی را به دنبال خود آورده است؛ بنابراین پرسش از آینده شاخص‌های اقتصادی و پیش‌بینی روند متغییر‌هایی مثل نرخ‌های تورم، بیکاری و نرخ رشد اقتصادی به جاست.

نگاه به آخرین نرخ‌ شاخص‌های اقتصادی نیز امیدوارکننده نیست.

براساس آمارهای مرکز آمار ایران از شاخص قیمت مصرف‌کننده در آذر ماه سال جاری، تورم نقطه‌ای و سالانه ماه مذکور به ترتیب معادل ۲۷٫۸ درصد و ۴۰ درصد است که نشان می‌دهد تورم نقطه‌به‌نقطه کشور نسبت به آبان ماه افزایش و تورم سالانه نیز رشد داشته است.

نرخ بیکاری نیز در فصل پاییز امسال به رقم ۱۰٫۶ درصد رسیده، آخرین نرخ رشد اقتصادی کشور نیز توسط رئیس کل بانک مرکزی کمتر از یک درصد اعلام شده است.

برای رسیدن به تحلیلی از وضعیت این شاخص‌های اقتصادی در چند ماه آینده، ارزیابی چند اقتصاددان از روند این متغیر‌ها می‌تواند تا حدودی تصویر روشن‌تری ارائه دهد. در این خصوص داود سوری، عضو سابق هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف؛ مرتضی افقه، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اهواز؛ کامران ندری، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) و لطفعلی بخشی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه تهران به اظهارنظر پرداخته‌اند.

آینده تورم چه می‌شود؟

در تشریح روند نرخ تورم این اقتصاددانان علاوه بر ریسک‌های سیاسی موجود به کسری بودجه نیز به عنوان فاکتور تاثیرگذار اشاره کرده‌اند.

داود سوری در این خصوص گفت: ریسک‌های سیاسی موجب افزایش نااطمینانی و سایه جنگ را روی اقتصاد کشور ما آورده است. نرخ تورم به این موضوع بستگی دارد که دولت چه سیاستی را اعمال کند. به نظر می‌رسد در سال آینده نیز کسری بودجه بالایی خواهیم داشت که بدون شک به تورم منتقل می‌شود و باید دید دولت از چه ابزاری برای تامین کسری بودجه استفاده می‌کند و یا چه کارایی را در اعمال هزینه‌هایش اعمال کند. اگر رویه همان قبلی باشد که این کسری بودجه به تورم منتقل می‌شود که حتی اگر نرخ آن را افزایش ندهد در همین نرخ‌ها نگه می‌دهد.

افقه نیز با اشاره به کسری بودجه تاکید کرد: براساس آنچه از بودجه می‌توان تشخیص داد، تورم بیشتر خواهد شد.

وی افزود: محور تورم و اشتغال تولید است، چون افق مثبتی در این خصوص نداریم، در آینده اگر این روند ادامه یابد هم نرخ رشد تشدید می‌شود و هم اشتغال ضربه محکمی می‌خورد و طبیعی است که تورم و رکود به طور همزمان خواهیم داشت.

اما کامران ندری ریسک‌های سیاسی را موثر خواند و گفت: در آینده نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه افزایش می‌یابد مگر این که بتوانیم ریسک‌های سیاسی را کنترل کنیم.

لطفعلی بخشی نیز معتقد است: با توجه به اوضاعی که وجود دارد هیچ چشم‌انداز روشنی وجود نخواهد داشت و نور امیدی در آن نیست. هر سیاست اقتصادی و سرمایه‌گذاری نیاز به ثبات دارد و الان نمی‌توانیم اصلا روی آن ثبات حساب کنیم. در مجموع با توجه به ریسک‌های سیاسی و کسری بودجه سنگین کشور به نظر نمی‌رسد در آینده هیچ یک از این فاکتورها وضعیت بهتری نسبت به الان داشته باشند.

آینده نرخ بیکاری چه می‌شود؟

در خصوص نرخ بیکاری هم اقتصاددان نظرات کاملا متفاوتی دارند.

اگرچه کامران ندری معتقد است نرخ بیکاری تغییر خاصی نخواهد داشت، اما مرتضی افقه به بیشتر شدن رقم این شاخص تاکید دارد.

وی در این خصوص گفت: به نظر می‌رسد رقم غیررسمی بیکاری خیلی بیشتر از ۱۰٫۶ خواهد شد احتمالا تا ۲۰ درصد هم می‌رود که متاثر از رشد اقتصادی است.

داود سوری اما به بهتر شدن این نرخ امیدوار است و در این خصوص گفت: اگر نرخ رشد بتواند روند کاهنده خود را ادامه دهد، این انتظار وجود دارد افزایش نرخ بیکاری متوقف شود و در این سطح باقی بماند. نرخ بیکاری دیرتر عکس العمل نشان می‌دهد.

آینده نرخ رشد اقتصادی چه می‌شود؟

آینده نرخ رشد اقتصادی کشور را سه اقتصاددان در وضعیت بدتری پیش‌بینی کردند.

لطفعلی بخشی عنوان کرد: منطقا رشد اقتصادی وضعیت بدتری نسبت به دو متغیر دیگر خواهد داشت.

ندری نیز معتقد است این شاخص اقتصادی تا چند ماه آینده رقم منفی بزرگ‌تری را رقم خواهد زد.

مرتضی افقه از پیش‌بینی‌های بین‌المللی درباره نرخ رشد ایران گفت که این پیش‌بینی‌ها می‌گویند این نرخ روی منفی ۹ درصد است که رقم بالایی است.

سوری با اشاره به این که طی یک سال اخیر اتفاق مثبتی در اقتصاد کشور ماه نیفتاده که توقع داشته باشیم نرخ رشد اقتصادی داشته باشیم، بیان کرد: برخی از پیش‌بینی از نرخ رشد اقتصادی منفی است؛ اما صحبت‌های برخی از مسئولان نرخ رشد صفر یا مثبت را بیان کردند که البته اطلاعات تا پایان سال نیز باقی مانده است. به نظر من نرخ رشد مثبت منطقی‌تر و خوشحال‌کننده‌تر است چون ما تحت شرایط تحریم توانسته‌ایم به این نرخ‌ها برسیم و به نوعی تاییدکننده این تئوری اقتصادی است که تغییرات نرخ ارز توانسته تاثیراتی را روی صنایع داخلی بگذارد. خیلی از صنایعی که تا به حال سود آور نبودند در حال رشد هستند.

تحلیل این چهار اقتصاددان از آینده سه شاخص نرخ رشد اقتصادی، تورم و بیکاری این گزاره را می‌رساند که نامطلوب شدن وضعیت اقتصاد کشور در این حوزه‌ها دور از ذهن نیست.

نظر مدیریت وبلاک :

به نظر بنده در سال 99 سرمایه گزاری در بخش خدمات بیشتر می تواند سود ده باشد برای کسانی که دنبال ایجاد یک کسب کار یا کار آفرینی هستند . بخش خدمات بسیار متنوع و گسترده است؛ از این‌رو فرصت‌های شغلی زیادی در این بخش برای دانش‌آموختگان دانشگاه وجود دارد. بخش خدمات طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها را شامل می‌شود؛ از آموزش، بهداشت، ورزش، گردشگری، بازرگانی و عمده‌فروشي و خرده‌فروشی گرفته تا خدمات مالی، بیمه‌ای، حقوقی، فنی و مهندسی، کامپیوتر و فناوری اطلاعات، حمل‌ونقل، تعميرات، واسطه‌گری املاک، انبارداری، بسته‌بندی، بازاریابی و… .
در کشورهای پیشرفته حدود هفتاد درصد اشتغال در بخش خدمات ایجاد شده است و در ایران این نسبت حدود ۵۰ درصد است؛ ولی کماکان این بخش پتانسیل خوبی برای ایجاد اشتغال، به‌ویژه اشتغال دانش‌آموختگان خلاق و نوآور دارد.
مزیت‌های بخش خدمات
نیاز به سرمایه و امکانات کمتر برای ایجاد اشتغال در بخش خدمات نسبت‌به بخش‌های صنعت و کشاورزی مهم‌ترین مزیت این بخش است؛ به‌طوری‌که تقریباً با صرف پنج تا ده درصد سرمایۀ موردنیاز برای ایجاد یک شغل در بخش صنعت می‌توان یک شغل در بخش خدمات ایجاد کرد.
به‌جز این مزیت، بخش خدمات مزیت‌های دیگری نیز دارد. ورود به کسب‌وکار در بخش خدمات به‌نسبت راحت‌تر از ورود به کسب‌وکار در بخش صنعت یا کشاورزی است. برای مثال انجام فعالیت خدماتی به مجوزهای کمتری نیاز دارد یا اینکه در ابتدای کار با تخصص و تجربۀ کم می‌توان وارد شد. ایجاد شغل در بخش خدمات عموماً به زمین، کارگاه، ماشین‌آلات، ابزار تولید و مواد اولیه زیادی نیاز ندارد. آنچه در ابتدای کار برای ایجاد اشتغال در بخش خدمات مهم است، وجود ایده‌ای خلاقانه متناسب با نیازهای جامعه و انتظارات مشتریان است. ازسوی‌دیگر خروج یا تغییر کسب‌وکار در بخش خدمات راحت‌تر از سایر بخش‌هاست. اگر بعد از مدتی یک کارآفرین در بخش خدمات به هر دلیلی تصمیم به خروج از کار یا تغییر آن گرفت، می‌تواند با هزینۀ کمتری از کسب‌وکار خارج شود؛ ولی یک کارآفرین در بخش صنعت یا کشاورزی که با خرید یا اجارۀ زمین، کارگاه، ماشین‌آلات، ابزار و مواد اولیه، موجودی کالای داخل انبار و طلب از مشتریان قصد خروج از کسب‌وکار را داشته باشد، به‌مراتب با فرایند سخت‌تر و ضرر بیشتری مواجه خواهد بود.

کدام کشور اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟

کدام کشور اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟

کدام کشور برای اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟ چه سالی بود؟ نتیجه چه شد؟ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همه حواشی تاریخی اش با داستان قلدری انگلیسی‌ها در تحریم نفت ایران همراه بود.

کدام کشور اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟

مجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: تحریم اقتصادی ایران فقط به این زمانه اختصاص ندارد؛ هرگاه ملت حق قانونی و مشروعش را خواستار شده و دست زورمندان را از کار و زندگی خویش کوتاه کرده قلدری‌ها هم آغازشده و تهدید تحریم‌ها از راه رسیده است. اسفندماه سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت ایران تصویب شد تا عملیات اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری از نفت در سراسر ایران در اختیار دولت قرار گیرد؛ حقی آشکار برای رها شدن از قراردادهای تحمیلی که چند دهه بود با نام‌های مختلف تمدید می‌شد. آن زمان طبق «قرارداد ۱۹۳۳» که در سال ۱۳۱۲ شمسی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد شده بود انحصار نفت ایران به مدت ۶۰ سال در اختیار آن شرکت قرار داشت بدون اینکه ملزم باشد به دولت ایران لااقل صورت عملکرد بدهد!


انگلستان چه کرد؟

دولت انگلستان اعلام کرد موضوع را در محاکم بین‌المللی پیگیری می‌کند و البته نه همین‌قدر خشک‌وخالی؛ تهدیدهای تندوتیزی هم چاشنی کار کرد. شهریورماه ۱۳۳۰ دولت انگلستان خرید نفت ایران را تحریم کرد و اعلام کرد که هر شرکتی هم نفت ایران را بخرد تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرد! علاوه بر آن فروش تجهیزات نفتی به ایران را ممنوع اعلام کرد. هر کار دیگری هم از دستش برآمد انجام داد: ذخایر ارزی ایران را توقیف کرد، دستور داد شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت بدهی‌های خود به ایران امتناع کند، اموال بازرگانان ایرانی و کالاهایی که از شرکت‌های انگلیسی خریده بودند توقیف شد، دولت ایران از استفاده از استرلینگ (واحد پول بریتانیا) محروم شد، تانکرهای ایران در بنادر کشورهای تحت‌الحمایه انگلستان توقیف شد و از ورود آهن، فولاد، شکر، چای و دیگر کالاهای اساسی به ایران جلوگیری شد.

 

تحریم با چاشنی تهدید نظامی

برای تهدید بیشتر و البته جلوگیری از ورود کالا به ایران یک رزم‌ناو انگلیسی در آبادان پهلو گرفت و ماجرا ابعاد جدیدی یافت. به ۴ هزار چترباز انگلیسی در پایگاه‌های نظامی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس آماده‌باش داده شد و چند روز بعد ناوهای جنگی فلامینگو و ورِن نیز وارد آب‌های خلیج‌فارس شدند تا انگلستان ۹ ناو نزدیک آب‌های سرزمینی ایران داشته باشد. آمریکا نیز به انگلستان پیوست تا این تحریم نخستین تحریم جامع علیه ایران باشد؛ تحریمی که در دوران جولان ابرقدرت‌های نظامی و فاتحان جنگ جهانی در عرصه سیاست بین‌الملل، اقتصاد تک‌محصولی ایران را هدف گرفت. ایران با «هفت‌خواهران» درافتاده بود؛ ۷ شرکت بین‌المللی نفتی که بیش از ۸۵ درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار داشتند. و حسرت‌بار اینکه ۴ شرکت از این ۷ شرکت در ایران متولد شده بودند؛ ازجمله همان شرکت نفت ایران و انگلستان که بعدها شد شرکت نفت بریتیش پترولیوم یا همان بی پی. نتیجه اینکه صادرات نفت ایران از ۶۶۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۳۳۰ رسید به صفر بشکه در روز در سال ۱۳۳۲؛ سال کودتا.



ایران چه کرد؟

ایران با کمبود کالا، گرانی و تورم مواجه بود. در چنین شرایطی دولت ایران به نخست‌وزیری مصدق برای مقابله با گرانی شروع به انتشار اوراق قرضه کرد. دولت درخواست کرد هر ایرانی که توان مالی دارد ۱۰۰ ریال به دولت کمک کند و اوراق بگیرد. خیلی‌ها پول را دادند و اوراق را نگرفتند؛ پولشان را هدیه کردند به دولت. مردم و تجار بازار و سرشناسان جامعه حدود ۵۰ میلیون تومان اوراق قرضه را خریدند تا قلدرها بفهمند تحریم اقتصادی به جایی نمی‌رسد. درواقع فروش این اوراق قرضه به یک پیروزی ملی تبدیل شده بود. پس‌ازآن بود که دشمنان حربه دیگری به کار گرفتند و با اشتباهات مصدق ازجمله جدایی‌اش از بخش بزرگی از مردم به‌سرعت شرایط برای کودتای نظامی مهیا شد و وضعیت تغییر کرد. در دولت مصدق قوانینی هم برای بهبود سریع اقتصاد و کسب درآمد دولت با فوریت تصویب شد ازجمله قانونی برای سرمایه‌گذاری بانک‌ها در حوزه کشاورزی و قانون تسویه مالیات‌های معوقه. چنین بود که مصدق بعدها در کتاب خاطراتش نوشت که همان موقع می‌توانستند کشور را بیش از ۲ سال بدون کمک خارجی و بدون درآمد نفت اداره کنند. روزی که دولت مصدق سقوط کرد ۸۰ میلیون تومان پول نقد و ۱۲۰ میلیون تومان مطالبات و دارایی کالایی در اختیار دولت بود؛ آن روز دلار ۹ تومان بود!

۱۵ موردی که افراد کم‌درآمد در آن ولخرجی می‌کنند

هدف این مقاله روشن کردن اشتباهات احتمالی شماست که در زندگی روزانه مرتکب می‌شوید و مانع پیشرفت‌تان است. خصوصاً در زمینه مسائل مالی.

آیا ثروتمندان به شکل متفاوتی پول خرج می‌کنند؟ و بیشتر کم‌درآمدها پول‌هایشان را صرف کارهای غیرضروری می‌کنند؟

این مسئله باعث آزار بسیاری از مردم می‌شود اما راهکار عملی برای آن نداریم و عادت‌ کرده‌ایم گاهی خود را عصبانی نشان دهیم.

ما هم مثل بسیاری از مردم گاهی حس می‌کنیم که نمی‌دانیم پول‌هایمان کجا خرج می‌شود. همزمان که موارد این لیست را دنبال می‌کنید از خودتان بپرسید: آیا من هم مرتکب چنین اشتباهاتی می‌شوم؟ این‌ها مواردی‌ست که افراد کم‌درآمد در خرج کردن مرتکب می‌شوند و باعث می‌شود نتوانند در زندگی‌شان رو به جلو حرکت کنند.

۱- کارت اعتباری

کارت اعتباری آخرین چیزی‌ست که مردم کم‌درآمد باید در دستشان بگیرند! درست مانند این است که خودتان را در یک حفره‌ی عمیق قرار دهید و راه فرار نداشته باشید.

کارت‌های اعتباری برای انجام معاملات موقت مالی و صرفه‌جویی در زندگی و زمان است. وقتی که مقروض می‌شوید دیگر برای خودتان کار نمی‌کنید بلکه در خدمت بانک هستید. تا زمانی که قرض‌هایتان را کامل نپردازید زندگی متعلق به شما نیست.

افراد کم‌درآمد طوری کارت‌شان را خالی می‌کنند که انگار مشغول سرگرمی‌ ماهانه هستند و در بیشتر موارد پول‌شان صرف چیزهای غیرضروری می‌شود. دقیقاً مثل آب خوردن است که خودتان را گرفتار این گردباد مالی کنید و نتوانید از آن خلاص شوید. مراقب باشید!

۲- جذاب بودن و زیباسازی

آیا می‌بینید بعضی از آدم‌ها چقدر برای آرایش مو و یا مدل ناخن خرج می‌کنند؟ این یکی از چیزهایی‌ست که شما را از زندگی عقب می‌اندازد. فکر کنید دو هفته تمام مشغول کار کردن هستید و پول آن را صرف مدل‌ موهای‌تان می‌کنید. آن هم برای چه؟ برانگیختن تحسین مردمی که هیچ کمکی به زندگی شما نمی‌کنند؟!!

نگاهی به مدل موی پول‌دارها بیندازید. اکثر آنها ظاهری مشابه دارند و سرمایه‌شان را برای تاثیر لحظه‌ای دور نمی‌اندازد. این بحثی جدی درباره اولویت‌های شماست. هر وقت در زندگی‌تان آنقدر پول داشتید که مقداری از آن را صرف ظاهرتان کنید اشکالی ندارد اما در این شرایط باید یاد بگیرید پول را مدیریت کنید.

۳- هوس خرید

نگاهی به وسایل اطراف‌تان بیندازید. شما واقعا نیازی به آیفون ۶، وسایل مد روز یا ابزارهای آشپزخانه که فقط یک‌بار از آن استفاده می‌کنید، ندارید.

شما می‌دانید که به چه چیزهایی در زندگی نیاز دارید. بنابراین سعی کنید تنها چیزهایی که واقعا به آن نیاز دارید را تهیه کنید. خیلی وقت‌ها ما تفاوت بین چیزهایی را که نیاز داریم و چیزهایی را که می‌خواهیم، نمی‌دانیم. هر زمان فرق بین این دو را متوجه شدید، امیدوار باشید که می‌توانید اختیار زندگی‌تان را در دست بگیرید.

۴- اسراف مواد‌غذایی

احتمالاً فکر کرده‌اید که چه مقدار مواد‌غذایی را در طول روز هدر می‌دهید. مردم فکر می‌کنند۹۰ درصد چیزهایی را که می‌خرند مصرف می‌کنند اما باوری اشتباه است.

افراد روزانه ۴۰ درصد از سبزیجات، ۱۷ درصد لبنیات و ۱۴ درصد گوشت را هدر می‌دهند.

نسبت اتلاف مواد‌غذایی در طبقات مختلف برابر است. فرقی ندارد پولدار باشید یا کم‌‎‌درآمد اما به افراد کم‌درآمد آسیب بیشتری می‌زند.

۵- رژیم‌های معجزه‌گر غذایی و محصولات عجیب تناسب اندام

چاقی شما حاصل پنجاه سال زندگی است. چطور فکر می‌کنید در طول سه هفته می‌توانید نیمی از وزن‌تان را کم کنید؟ واقعا به کلیپ‌های معجزه‌گری که در اینستاگرام یا تلویزیون می‌بینید باور دارید؟! کسانی که در این کلیپ‌ها هستند بازیگر هستند و از این راه زندگی می‌کنند.

شما برای لاغری نیازی به صرف هزینه‌های هنگفت ندارید؛ یا باید چاقی خود را بپذیرید یا اقدامی ضروری انجام دهید؛ راه لاغر شدن هم کم‌خوری یا پیاده‌روی است؛ به این صورت شما یک ریال هزینه اضافی پرداخت نمی‌کنید.

۶- اشیا یا وسایل شانس

چقدر تلخ است افرادی که هیچ پولی ندارند یا پول کمی دارند همان را صرف خرید اشیایی می‌کنند که برای آن‌ها پول بیشتر یا زندگی بهتری بیاورد.

واقعیت این است که سنگ‌ها نه شما را پولدار می‌کند و نه برای شما شانس می‌آورد. تنها بخت تولیدکنندگان آن را باز می‌کند که دعا می‌کنند شما این وسایل را بخرید.

۷- سلامتی

عده‌ای فکر می‌کنند اگر سلامتی‌شان را نادیده بگیرند برد کرده‌اند. هر چقدر آن را نادیده بگیرید مشکل بزرگ‌تری در آینده سر راه شما قرار خواهد گرفت.

اگر حاضر نیستید برای چکاپ ماهانه هزینه کنید باید هزینه بستری شدن طولانی مدت را بپردازید. هزینه پرداخت ویزیت دکتر از هزینه خاکسپاری بسیار کمتر است.

عده‌ای فکر می‌کنند اگر سلامتی‌شان را نادیده بگیرند مشکل خودبه‌خود حل می‌شود. درحالیکه بیشتر موارد این‌طور نیست.

۸- بازی‌های آنلاین یا درون‌برنامه‌ای

۷۰ درصد کسانی که بازی‌های آنلاین را انجام می‌دهند، برای آن هزینه می‌کنند. کندی کراش هرروز سه میلیون دلار درآمد دارد و افراد آیتم‌های مختلف را خریداری می‌کنند.

نکته مهم میزان پولی نیست که شما برای این کار هزینه می‌کنید بلکه وقت و زمانی‌ست که برای اینکار هدر می‌رود. حتی اگر گیمر حرفه‌ای هم باشید باز هم وقت‌تان را خیلی ارزان می‌فروشید!

۹- آخرین مدل تکنولوژی

عده‌ای با اینکه وضع مالی خوبی ندارند باز هم اصرار می‌کنند که آخرین تکنولوژی‌های روز را خریداری کنند.

شما نیازی به آیفون جدید ندارید با اینکه پول خرید آن را دارید اما نیازی به خرید آن نیست. سعی کنید این نکته را بفهمید.

خریدن آخرین تکنولوژی، عمر وسایل شما را کاهش می‌دهد چون مدام می‌خواهید آن را با چیزی جدیدتر عوض کنید. کسی که مدتی طولانی از یک وسیله استفاده می‌کند قدر آن را بیشتر می‌داند.

۱۰- مهمانی دادن مجلل

احساس خوبی‌ست که زود به زود دوستان‌تان را دعوت کنید و از آنها پذیرایی کنید. دوستان‌تان از سلیقه‌ی خوب شما تعریف کنند. اما چقدر بد است که این مهمانی‌ها سطح زندگی شما را کاهش می‌دهد و شما را در فشار می‌گذارد. شما مدیرعامل شرکت بین‌المللی نیستید و کسی هم از شما انتظار ندارد مثل مدیرعامل رفتار کنید. پس برای خودتان زندگی کنید و بس.

۱۱- شرط‌بندی

کم‌درآمدها سالانه مقدار زیادی پول را برای خراشیدن کارت‌های شانس هدر می‌دهند. آنها رویای زندگی جدید و بخت خوب را می‌بینند. فردی از طبقه متوسط در استرالیا سالانه هزار دلار صرف لاتاری می‌کند و هفتاد درصد از مردم انگلستان این کار را به عنوان فعالیت روزانه انجام می‌دهند. شما نه تنها بخت بزرگی را به دست نمی‌آورید بلکه با هر بار خرید آن را از دست می‌دهید.

۱۲- سیگار

حدود یک هفتم از جمعیت جهان سیگار می‌کشند. قیمت هر بسته سیگار نه چندان خوب حدود ۵۰۰۰ تومان است و اگر به صورت ماهانه حساب کنیم می‌شود ماهی ۱۵۰۰۰ تومان. اگر شریک زندگی‌تان هم همین مقدار سیگار بکشد این مبلغ دو‌برابر می‌شود. عجب مبلغ هنگفتی و چه کارها که نمی‌توان با آن کرد!

تنها فایده سیگار برای کارخانه‌های دخانیات است که می‌خواهند شما هر روز بیشتر مصرف کنید.

۱۳- بانک

بانک‌ پول شما را خرج می‌کند! شما برای باز کردن حساب کمیسیون می‌پردازید و همین طور برای بستن حساب‌تان. این روزها نرخ سود شبیه لطیفه است و با تورم روزانه مطابقتی ندارد. گذاشتن پول در بانک هم در کوتاه‌مدت و هم بلندمدت پول شما را هدرمی‌دهد. جامعه به سرعت در حال تغییر است و داشتن حساب پس‌انداز دیگر ایده خوبی نیست.

۱۴- مالیات

ثروتمندان مالیات کمتری نسبت به افراد کم‌درآمد می‌پردازند زیرا ارزش کمتری در بازار خلق می‌کنند. چه بخواهید چه نخواهید این حقیقت دارد. تصور کنید وقتی دولت مالیات را به شما برمی‌گرداند چقدر خوشحال می‌شوید. در صورتی که این پول مال خودتان است. افراد باهوش پول را در دستان‌شان حفظ می‌کنند تا اینکه در فعالیت‌هایی به جریان بیندازند که مشمول مالیات شود.

۱۵- کمک به شرکت‌های خیریه

صدها شرکت خیریه در اطراف‌تان وجود دارد که از شما تقاضای کمک برای نیازمندان می‌کنند بدون آنکه شما نیازمندان را بشناسید یا بدانید چه نیازی دارند. در واقع شما به جای کمک به نیازمندان به کارمندان خیریه برای دریافت حقوقشان کمک می‌کنید. شاید به جای این‌کارها بهتر باشد برای افراد نیازمند وسایل ضروری تهیه کنید یا برایشان فرصت زندگی یا شغلی فراهم کنید.

گرفته شده از سایت https://khodsakhte.ir

خط تولید گوشی‌های هواوی متوقف شد

خط تولید گوشی‌های هواوی متوقف شد

خبرها حاکیست که هواوی تحت تاثیر کاهش تقاضای بازار و مواجهه با تحریم‌های تجاری آمریکا خط تولید گوشی‌های هوشمند این برند را متوقف کرده است.

به گزارش ایسنا، تازه‌ترین اخبار و گزارش‌های منتشر شده از سوی South China Morning Post نشان می‌دهد که فاکسکان ، شرکت تولیدکننده تایوانی قطعات الکترونیکی و گوشی‌های برندهای مختلفی همچون اپل ، شیائومی و هواوی تصمیم گرفته است تحت تأثیر افت تقاضای بازار که به گفته کارشناسان و تحلیلگران متأثر از اعمال تحریم و محدودیت‌های جدید از سوی واشنگتن بوده است، خط تولید موبایل‌های برند هواوی را متوقف کند.

به گفته منابع آگاه به نقل از فوربس، این تصمیم که توسط شرکت فاکسکان واقع در شهر شنژن چین اتخاذ شده است، به منظور جلوگیری از زیان دهی کارخانه مذکور و همچنین شرکت هواوی بوده است چراکه روال معمول تولید گوشی‌های هوشمند همواره بر اساس تناسب میان عرضه و تقاضا محاسبه می‌شود و در صورت تداخل در این مساله، تولید به طور موقت تعطیل و متوقف اعلام می‌شود.

هواوی که بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده، دومین شرکت تولیدکننده و عرضه کننده موبایل در جهان به شمار می‌رفت، حالا در طول یک سال گذشته بخصوص اخیراً، از سوی دولت ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده و کشورهای هم پیمانش به اتهام جاسوسی از کاربران، نقض حریم خصوصی و همکاری با دولت چین تحت فشارهای سیاسی و تجاری متعددی قرار گرفته است و با اینکه بارها تمامی اتهامات وارده را رد و تکذیب کرده، نتوانسته جلوی بدبینی کاخ سفید و برخی از متحدانش را بگیرد.

بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان فعال در حوزه فناوری بر این باورند که با اتمام جنگ تجاری میان چین و آمریکا، هواوی نیز از وضعیت خطر ورشکستگی و زیان دهی خارج می‌شود و همه چیز به حالت قبلی بازمی گردد این در حالیست که برخی دیگر از آنها معتقدند که هواوی در هر صورت قربانی جنگ تجاری چین و آمریکا خواهد بود و حتی در صورت خاتمه یافتن تنش‌های سیاسی و لغو محدویت‌های تجاری، هرگز قادر نخواهد بود به دوران درخشش و شکوفایی خود یعنی دومین شرکت تولید و عرضه کننده موبایل در جهان بازگردد.

تقریباً دو هفته پیش بود که دولت ترامپ فهرست جدیدی از شرکت‌های ممنوعه برای تجارت و ایالات متحده را اعلام و منتشر کرد که در آن نام شرکت چینی هوآوی به عنوان بزرگ‌ترین توسعه دهنده تجهیزات مخابراتی و عرضه‌کننده گوشی‌های هوشمند در جهان نیز به چشم می‌خورد.

مشکلات و کشمکش‌های دولت آمریکا با هواوی از جنجال‌برانگیزترین و خبرسازترین اتفاقات سال ۲۰۱۸ میلادی بود که به نظر می‌رسد به این زودی تمام نخواهد شد. هواوی که بزرگترین تولیدکننده و توسعه‌دهنده تجهیزات مخابراتی و دومین سازنده و عرضه‌کننده موبایل در جهان محسوب می‌شود، پیش از این نیز در طول یک سال اخیر از سوی دولت ترامپ تحت فشارهای سیاسی و تجاری زیادی قرار گرفته بود و نگرانی‌های امنیتی خود را به سایر کشورهای هم پیمان آمریکا نظیر استرالیا، نیوزلند، کانادا، ژاپن و بریتانیا منتقل کرده بود تا آنها نیز به همکاری با این شرکت چینی خاتمه بخشند تا بدین ترتیب بتواند در ادامه جنگ تجاری با چین، ضربه مهلکی بر اقتصاد این کشور پهناور وارد کند و به عقیده بسیاری از تحلیلگران، جلوی رشد سرسام‌آور و شکوفایی سریع اقتصادی غول‌های تکنولوژی چینی را بگیرد.

بدون شک محدودیت‌های جدیدی که آمریکا برای هواوی وضع و اعمال کرده است، تأثیرات منفی و تبعات گسترده‌ای را در پی خواهد داشت و این بدان معناست که دیگر قادر نخواهد بود هرگونه سرویس اختصاصی ارائه شده توسط گوگل را استفاده کند و استفاده از سیستم عامل اندروید توسط هواوی تنها محدود به لایسنس‌های متن باز و AOSP خواهد بود. بعد از آن شرکت‌های بزرگی همچون گوگل، مایکروسافت ، کوالکام ، اینتل، برودکام ، پاناسونیک در کنار بسیاری از اپراتورهای مخابراتی فعال در کشورهای جهان اعلام کردند که به قطع همکاری با هواوی خواهند پرداخت تا شامل جریمه‌های سنگین واشنگتن نشوند.

از طرفی دیگر، جنگ تجاری چین و آمریکا نیز به نگرانی‌های امنیتی علیه هواوی در توسعه زیرساخت‌های مربوط به شبکه ۵G مزید بر علت شده و در حال حاضر آتش اختلافات آنها را شعله‌ورتر از قبل کرده است

«تقصیرِ تحریم است؟»| "بودجه"‎ای که مردم را فقیرتر می‌کند

«تقصیرِ تحریم است؟»| "بودجه"‎ای که مردم را فقیرتر می‌کند

این روزها مردم و کشور گرفتار مشکلات عدیده اقتصادی هستند که عوامل متعدد داخلی دارد، از جمله اشکالات اساسی در ساختار بودجه دولت که می‌تواند منشأ تورم مضاعف سال ۱۳۹۸ باشد و این عیب ساختاری هیچ ربطی هم به تحریم ندارد.

«تقصیرِ تحریم است؟»| "بودجه"‎ای که مردم را فقیرتر می‌کند

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، می‌دانیم که ایران اسلامی، علی‌رغم اقتدار در حوزه‌ی سیاسی، امنیتی و منطقه‌ای، با چالشهای متعددی در حوزه‌ی اقتصادی روبه‌‌رو است؛‌ مهمترین راه برون‌رفت از این شرایط اتکا به توان داخلی و رفع موانع و برساختن تولید ملی است. اما متأسفانه به نظر می‌رسد این مهم توسط مسئولان، مورد غفلت قرار گرفته است. به همین سبب، شاهد بیان آدرسهای غلط - مانند مقصر دانستن تحریم در ایجاد تمام مشکلات اقتصادی- در روزهای اخیر هستیم. این فرافکنی، می‌تواند شرایط اقتصادی سال 1398 را (خصوصاً در سه چالش مهم رکود، تورم و اشتغال) سخت‌تر از امسال رقم بزند. برای نمونه به نظر می‌رسد باز هم ساختار معیوب بودجه‌ریزی کشور، زمینه‌ساز عدم توازنهای اقتصادی در سال 1398 باشد. از این میان می‌توان به موضوع «انتشار اوراق» و تأثیر آن در ایجاد تورم در سال 1398 اشاره کرد.

انواع اوراق (ازجمله مالی اسلامی، اوراق بهادار و اوراق خزانه‌ی اسلامی) - که جایگزین شده و بدل اوراق قرضه در کشورهای غربی است - برای جبران کسری درآمد دولت در بودجه درج می‌شود؛ (بخشی از این اوراق جدید است و بخشی، استمهال اوراق منتشر شده‌ی قبل به‌شمار می‌رود.) انتشار اوراق تحت شرایطی (که اکنون نیز مهیاست) می‌تواند موجبات افزایش تورم را فراهم کند؛ کما اینکه پیش از این در سالهای گذشته نیز کشور از همین کانال، با افزایش نقدینگی غیرمولد، و در نتیجه با تورم مواجه شده است؛ به این ترتیب که 

1. مطابق تبصره‌ی 5 ماده‌واحده‌ی لایحه‌ی بودجه‌ی 1398، مجموع اوراق مجاز برای انتشار، 92 هزار میلیارد تومان است؛ این رقم از جمع اعداد زیر به‌دست می‌آید: 4.5 هزار میلیارد تومان (شرکتهای دولتی بند الف) + 29 هزار میلیارد تومان (عمومی بند ب) + 5.5 هزار میلیارد تومان (شهرداریها و سازمانهای وابسته بند د) + 13  هزار میلیارد تومان(موضوع ردیف درآمدی 310103 جدول شماره 5 بند ه) + 2 هزار میلیارد تومان (تسویه بدهی بند و) + 10 هزار میلیارد تومان (اوراق کمتر از یک سال ردیف ز) + 5 هزار میلیارد تومان (بازپرداخت اصل و سود سررسید شده ردیف ح) + 3.5 هزار میلیارد تومان (سرمایه‌گذاری در نفت و گاز ردیف ط) + 20  هزار میلیارد تومان (بدهی به بانکها ردیف 2 بند م)

این ارقام مجموعاً 92 هزار میلیارد تومان را نشان می‌دهد.

گذشته از اوراق ریالی، دولت مجاز است تا 3 میلیارد دلار اوراق ارزی منتشر کند (موضوع بند ی).

2. با توجه به رکود حاکم بر پروژه‌ها، مطابق سنوات قبل بخش مهم از این رقم، توسط دولت پرداخت نمی‌شود؛ اطلاعات این بخش منتشر نمی‌شود؛ بانکها، پرداخت به مردم را برعهده می‌گیرند.

3. اما بانکها منابع کافی برای این امر در اختیار ندارند! بنابراین برای پرداخت این کسری، به بانک مرکزی (با نرخ نجومی 36 درصد) مقروض می‌شوند. (بانکها هم‌اکنون افزون بر 77 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهی دارند) این یکی از منابع مهم افزایش «پایه‌ی پولی» است.

4. این «پایه‌ی پولی» ایجاد شده در عددی حدود 8 ضرب می‌شود که به «خلق نقدینگی» موسوم است. این رقم چون به‌واسطه‌ی فعالیتهای مولد ایجاد نشده، بطور قطع موجب «افزایش تورم» خواهد شد.

حال پرسش اینجاست: آیا پسندیده نبود دولت با ارتقاء پایه‌های تولید از جمله شفافیت، و ساماندهی درآمدهای مالیاتی (ازجمله جلوگیری از فرار مالیاتی حدود نیمی از اقتصاد کشور)، از انتشار این اوراق صرفنظر می‌کرد؟ آیا منشأ عدم اهتمام دولت به این امر، تحریم است؟

دارن هاردی

زندگینامه دارن هاردی مرد صنعت موفقیت

صنعت موفقیت و به طور کلی آموزش یکی از پر رونق ترین صنایع آموزشی میباشد که در سراسر جهان نویسندگان و سخنرانان بسیاری را به خود جذب کرده است. دارن هاردی (Darren Hardy) نویسنده و سخنران موفق آمریکایی یکی از افرادی است که صورت جدی در این صنعت فعالیت میکند و آثار فاخری را نیز به عموم مردم جهن معرفی کرده است. در ادامه به بررسی زندگی دارن هاردی میپردازیم.

بیوگرافی و زندگینامه دارن هاردی

با سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.

باید بدانید که دارن هاردی ، نویسنده آمریکایی در سطح جهانی، سخنران انگیزشی، مشاور و ناشر سابق مجله SUCCESS است.

او نویسنده کتاب های فروش شده مانند اثر مرکب (Effect Compound) و قطار کارآفرینی (The Entrepreneur Roller Coaster) میباشد. دارن هاردی همچنین یک کانال YouTube دارد.

با توجه به شخصیت جذاب و مهارت های عمومی صحبت های فوق العاده، به عنوان یک سخنران انگیزشی و مربی اوج عملکرد محبوب شد.

دارن هاردی در تاریخ ۲۶ فوریه ۱۹۷۱ در کشور ایالات متحده آمریکا متولد شد. وقتی تنها یک ساله بود، والدینش طلاق گرفتند.

مادرش نمی خواست سرپرستی او را قبول کند بنابراین دوران کودکی خود را با پدرش سپری کرد.

دارن هاردی فقط یک ترم در کالج درس خواند و بعد در سن ۱۸ سالگی کسب و کار شخصی خود را آغاز کرد.

دارن هاردی در سن ۲۷ سالگی به یک میلیونر تبدیل شد. او برای تحصیل رسمی و کسب دانش از طریق خواندن کتاب ها و استفاده از دانش آکادمیک برای توسعه یک کسب و کار انتخاب نشده بود.

 در سال ۲۰۰۱، او با جورجیا ازدواج کرد که تا امروز زندگی خوبی را در کنار هم سپری میکنند.

فعالیت های دارن هاردی

در سن ۱۸ سالگی، دارن هاردی اولین کار خود را آغاز کرد. دارن با موفقیت سه شبکه تلویزیون در صنعت موفقیت را مدیریت کرده است.

او در سال ۲۰۰۷ ناشر Media Success و مجله SUCCESS شد. همچنین مدیر عامل و ناشر مجله SUCCESS بود.

دارن هاردی همچنین توزیع کننده اصلی شبکه شبکه (TPN) و رئیس شبکه آموزشی موفقیت (TSTN) بود.

در این دوره او فرصتی برای مصاحبه با موفق ترین افراد جهان مانند الون ماسک، استیو جابز، هوارد اشولتز، بیل گیتس، مارک زوکربرگ و بسیاری دیگر داشت.

او در سال ۲۰۱۵ مجله SUCCESS را به عنوان یک ناشر ترک کرد. دلیل آن این بود که زمان خود را برای فرصت های جدید خرج میکرد.

به غیر از یک مدیر عامل، دارن یکی از بزرگترین و بهترین نویسندگان در جهان است.

همسر دارن هاردی

در سال ۲۰۱۰، کتاب اثر مرکب را نوشت. این کتاب در مورد چگونگی دستیابی به اهداف و نحوه تصمیم گیری روزمره است.

او بهترین سال زندگی خود را در سال ۲۰۱۱ نوشت. در سال ۲۰۱۵ او کتاب فوق العاده ای به نام قطار کار آفرینی را به رشته تحریر درآورد.

این کتاب در مورد مشکلات پیش روی کارآفرینان است. به این ترتیب، او یک شخصیت شناخته شده و همچنین یک سخنران بسیار حرفه ای میباشد.

میزان ثروت دارن هاردی

ارزش خالص دارایی دارن هاردی تقریبا ۴٫۵ میلیون دلار است. او همچنین یک کانال فعال در سایت YouTube دارد.

ویدیوهای وی در یوتیوب و همچنین رسانه های اجتماعی دارای هزاران بار در روز نمایش داده میشوند که خود منبع درآمد فراوانی برای او به ارمغان میآورد.

او این ثروت را از طریق سمینارها، برنامه های آموزشی، کتاب ها و رویدادهای سخنرانی انگیزشی اش، تولید کرده است.

او همچنین یک وب سایت  به آدرس darrenhardy.com دارد که یکی دیگر از عوامل فروش محصولاتش میباشد.

دارن هاردی برای آموزش های انگیزشی و مهارت های ارتباطی معروف است.

میلیون ها نفر از راه های پیشنهادی او پیروی می کنند، فیلم های او را تماشا می کنند و در برنامه های آموزشی دارن شرکت می کنند. در نتیجه او شخصیت برجسته ای در موفقیت و توسعه صنعت شخصی است.

از زبان دارن هاردی

من و خانواده در Tahoe در حال اسکی کردن بودیم. اون موقع ۶ ساله بودم و آخرای روز بود، و من نمی توانستم صبر کنم تا پدرم را ببینم.

پدرم در پایین تپه در حال درآوردن کفش اسکی خواهرم بود. من هم کفش اسکی ام را باز کردم و به سمت او دویدم.

زندگینامه دارن هاردی

صداش میزدم “پدر! پدر! ” و با افتخار گفتم: در تمام طول روز در حال اسکی کردن بودم و حتی یک بار نیوفتادم.

پدرم بدون نگاه کردن به من به سادگی گفت: خب، پس اصلا رشدی نداشتی و بهتر نشدی. در حالی که ایستاده بودم به او خیره شدم. این پاسخی نبود که من انتظار داشتم.

چند ثانیه گذشت، او به من نگاه کرد و گفت: نگاه دارن، اگر خودت را تحت فشار قرار ندهی و توانایی کنونیت و افزایش ندی نمیتونی رشد کنی. تو باید سقوط کنی تا بهتر بشی. افتادن بخشی از پیشرفت است

در طول رشدم این جمله را بارها و بارها از پدرم شنیدم. در دیوار گاراژ خونه ما  با حروف بزرگ بلوک سیاه رنگ شده بود:

نا برده رنج گنج میسر نمیشود. من بسیاری از موفقیت هایم را به این نوع دید پدر مدیون هستم

 تا حالا در مرکز صنعت موفقیت بوده ام. من در حال حاضر سه شبکه تلویزیونی مختلف در این صنعت رهبری کرده ام و تقریبا یک دهه را به عنوان ناشر و سردبیر مجله SUCCESS گذرانده ام.

این سیستم های محرمانه به من دسترسی بی سابقه ای برای مطالعه، مصاحبه، صرف وقت و انتشار داستان های موفق ترین افراد در این سیاره داده است.

دستاوردهای باور نکردنی مانند ریچارد برانسون، استیو جابز، الون ماسک، جف بیسوس، مارک زاکربرگ، هوارد شولتز، استیو وین، جک ولش و بسیاری دیگر.

بدون شک با وجود سن کم، دارن هاردی یکی از تاثیر گذارترین افراد بر زندگی میلیون ها نفر در سراسر جهان بوده است که امیدواریم به این راه با قدرت بسیار ادامه دهد.

خواندن کتاب های دارن هاردی را به تمامی شما عزیزان توصیه میکنیم، چرا که وی با تکیه بر تجربه و دانش خود و گرد آوری آنچه موفق ترین افراد جهان در چنته داشته اند آثار خود را در جهت معرفی راه های کسب موفقیت تدوین کرده است.

کتاب های دارن هاردی

فارس گزارش می‌دهد «وضعیت قرمز» در صورت‌های مالی ۱۶ بانک بورسی/ کاهش ۶۱ درصدی سوددهی و حرکت به سمت زی

فارس گزارش می‌دهد

«وضعیت قرمز» در صورت‌های مالی ۱۶ بانک بورسی/ کاهش ۶۱ درصدی سوددهی و حرکت به سمت زیان+جدول

خبرگزاری فارس: «وضعیت قرمز» در صورت‌های مالی ۱۶ بانک بورسی/ کاهش ۶۱ درصدی سوددهی و حرکت به سمت زیان+جدول

سود خالص بانک‌های بورسی از سال ۹۲ تا ۹۴ در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۶۱ درصد، بدون در نظر گرفتن زیان‌دهی ۲ بانک ملت و تجارت، ۶۸.۵ درصد و با احتساب این ۲ بانک ۱۳۹ درصد کاهش یافته و تبدیل به زیان شده است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مشخص شدن جزئیات و ابعاد صورت‌های مالی بانک‌های غیردولتی و خصوصی نتایج قابل تاملی را ارائه می‌دهد.

در سال 94 از مجموع 18 بانک مورد بررسی، 5 بانک زیان‌ده و 9 بانک دیگر با کاهش سود خالص مواجه شده‌اند. این کاهش سود در برخی بانک‌ها در سطح 30 تا 50 درصد است.

همچنین برخی بانک‌ها در سه ماهه اول یا 6 ماهه اول امسال در سراشیبی کاهش شدید سود‌دهی افتاده‌اند. سود 17 بانک در سال 92 در مجموع 6 هزار و 897 میلیارد و 592 میلیون تومان بوده اما سود 18 بانک در سال 93 با 1401 میلیارد تومان کاهش، 5 هزار و 496 میلیارد تومان بوده است.

اما سود بانک‌ها در سال گذشته با احتساب زیان بانک‌های ملت، تجارت، گردشگری و سرمایه منفی 2 هزار و 672 میلیارد تومان است.

در صورتی که بانک‌های ملت و تجارت را از این فهرست حذف کنیم، سود خالص 16 بانک کشور در سال گذشته 2 هزار و 185 میلیارد تومان خواهد بود.

اگر تاثیر منفی بانک‌های زیان‌ده را از بازدهی بانک‌ها سود حاصل شده در نظر نگیریم، سود 14 بانک‌ کشور در سال گذشته 2 هزار و 697 میلیارد تومان است.

* انصار

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم پس از کسر مالیات درصد تغییر
6 ماهه اول 95 108 میلیارد و 337 میلیون تومان 45- 135 ریال 46-
6 ماهه اول 94 198 میلیارد و 483 میلیون تومان 79+

248

78+

سال 94 310 میلیارد و 934 میلیون 4- 389 ریال 3-
سال 93 322 میلیارد و 333 میلیون 24+ 407 ریال 37-
سال 92 260 میلیارد و 72 میلیون تومان 25+ 650 ریال 25+

بانک انصار در سال 94 توانست 310 میلیارد و 934 میلیون تومان سود خالص به دست آورده که فقط 4 درصد نسبت به سال 93 کاهش داشته است اما صورت‌های مالی این بانک در شش ماهه اول امسال افت 45 درصد را ثبت کرده است.

*بانک پاسارگاد

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم پس از کسر مالیات درصد تغییر
سال 94 1163 میلیارد تومان 8- 231 ریال 23-
سال 93 1264 میلیارد تومان 19- 301 ریال 42-
سال 92 1566 میلیارد تومان _ 552 ریال _

 

*بانک آینده

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 109 میلیارد و 937 میلیون 1.7- 69 ریال 50.7-
سال 93 111 میلیارد و 896 میلیون 7.4- 140 ریال 7.2-
سال 92 120 میلیارد و 761 میلیون تومان _ 151 ریال _

 

* بانک گردشگری

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
6 ماهه منتهی به 31 خرداد 95 478 میلیارد و 802 میلیون تومان (زیان) 9- 798- ریال 9-
سه ماهه منتهی پایان به سال 94 274 میلیارد تومان (زیان) 212+ 457 ریال 213 درصد+

 

سه ماهه منتهی به پایان سال 93 87 میلیارد و 851 میلیون تومان (زیان) 151- 146- ریال 38-
سه ماهه منتهی به پایان سال 92 26 میلیارد و 303 میلیون تومان 282+ 66 ریال 284

 

*بانک قوامین

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 44 میلیارد و 76 میلیون تومان 52- 110 ریال 52-
سال 93 91 میلیارد و 278 میلیون تومان 43.5- 228 ریال 43.5-
سال 92 160 میلیارد و 3 میلیون تومان 70- 400 ریال 70-

 

*بانک سرمایه

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
6 ماهه اول 94 237 میلیارد و 219 میلیون تومان 2066- 593- 2076-
6 ماهه اول 93 12 میلیارد و 75 میلیون تومان 81- 30 ریال 81-
سال 93 5 میلیارد و 692 میلیون تومان 96- 14 ریال 96-
سال 92 135 میلیارد و 51 میلیون تومان 8- 338 ریال 19-
سال 91 146 میلیارد و 565 میلیون تومان _ 415 ریال _

 

*بانک سامان

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سه ماهه اول 95 15 میلیارد و 279 میلیون 32- 19 ریال 32-
سال 94 50 میلیارد و 275 میلیون تومان 50- 63 ریال 59-
سال 93 101 میلیارد و 134 میلیون تومان 50.5- 154 ریال 50.4-
سال 92 204 میلیارد و 295 میلیون تومان _ 310 ریال _

 

* بانک کارآفرین

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
6 ماهه اول 95 94 میلیارد و 262 میلیون تومان 78+ 111 ریال 79+
6 ماهه اول 94 53 میلیارد و 11 میلیون تومان 67- 62 ریال 67-
سال 94 266 میلیارد و 786 میلیون تومان 28- 314 ریال 28-
سال 93 370 میلیارد و 199 میلیون تومان 8+ 436 ریال 6-
سال 92 338 میلیارد و 113 میلیون تومان 21+ 466 ریال 21+

 

* بانک پارسیان

سود بانک پارسیان براساس صورت‌های مالی سال 94 با 137 درصد افزایش نسبت به سال 93 به میزان 266 میلیارد و 524 میلیون تومان تعیین شده اما بانک مرکزی قبل از برگزاری مجمع بانک پارسیان، در نامه‌ای اعلام کرد این بانک 70 میلیارد تومان کسری مطالبات غیرجاری دارد.

بنابراین بانک پارسیان باید 70 میلیارد تومان از سود خالص خود را برای کسری مطالبات غیرجاری کسر کند،بنابراین سود خالص این بانک در سال گذشته 196 میلیارد و 524 میلیون تومان است.

در جدول زیر رقم به دست آمده برای سود هر سهم براساس نسبت قبلی تعیین شده است.

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 196 میلیارد تومان 75+ 82 ریال 76+
سال 93 112 میلیارد تومان 79- 47 ریال 88-
سال 92 535 میلیارد و 818 میلیون تومان  _ 406 ریال  _

 

*بانک ملت

بانک ملت در صورت‌های مالی سال 94 خود هزار و 238 میلیارد تومان سود پیش‌بینی کرده بود که نسبت به سال 93 حدود 600 میلیارد تومان کاهش داشت،اما با نامه بانک مرکزی این بانک با زیان قابل توجهی مواجه شد.

بانک مرکزی در این نامه که مجوز برگزاری مجمع به چند شرط بود، نوشته بود:

* اعمال ثبت اصلاحی حسابداری برگشت 7773 میلیارد ریال از سود و وجه التزام تاخیر تادیه دین مطالبات دولت در صورت عدم اخذ تاییدیه،

* اعمال 15 هزار میلیارد ریال بابت کسری ذخایر مطالبات مشکوک الوصول.

* اعمال ذخیره حداقل 2500 میلیارد ریال از بابت کسری ذخیره اکچوئری.

* باتوجه به عدم ارائه مستندات کافی درخصوص سود شناسایی شده در رابطه با ارزهای مورد مطالبه از بانک مرکزی لازم است حداقل مبلغ 5552 میلیارد ریال از سود تسعیر شناسایی شده برگشت شود.

با این نامه، بانک ملت از سود 1238 میلیارد تومانی به زیان 1844 میلیارد و 500 میلیون تومانی رسید.

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 طبق محاسبات بانک مرکزی 1844 میلیارد تومان (زیان) 201- 462- ریال 201-
سال 94 طبق محاسبات بانک ملت 1238 میلیارد و 945 میلیون تومان 32- 310+ ریال 32-
سال 93 1830 میلیارد تومان 9+ 458+ ریال 9+
سال 92 1679 میلیارد تومان   420+ ریال  

 

*بانک دی

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سه ماهه اول 95 224 میلیارد تومان 408- 351- ریال 334-
سال 94 166 میلیارد تومان 28- 260 ریال 28-
سال 93 231 میلیارد تومان 71+ 361 ریال 34+
سال 92 135 میلیارد تومان _ 270 ریال _

 

* بانک اقتصاد نوین

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 239 میلیارد و 954 میلیون تومان 35- 212 ریال 35-
سال 93 367 میلیارد تومان 32- 325 ریال 32-
سال 92 539 میلیارد تومان 23+ 477 ریال 13-
سال 91 440 میلیارد تومان _ 550 ریال _

 

* بانک مهر اقتصاد

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سه ماهه اول سال 95 34 میلیارد و 980 میلیون تومان 24- 29 ریال 24-
سال 94 140 میلیارد و 990 میلیون تومان 11- 117 ریال 12-
سال 93 159 میلیارد تومان   133 ریال  

 

* پست بانک

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 یک میلیارد و 130 میلیون تومان 101 3 ریال #
سال 93 132 میلیارد تومان (زیان) 2670- 409- 545-
سال 92 5 میلیارد و 138 میلیون تومان   92 ریال  

 

*بانک تجارت

بانک تجارت در صورت‌های  مالی سال گذشته 604 میلیارد تومان سود خالص شناسایی کرد اما بررسی ذخیره گیری اکچوئری را به جلسه مجمع عمومی بانک موکول کرده بود. قبل از برگزاری مجمع بانک مرکزی در مجوزی که برای برگزاری مجمع ارسال کرد، چند شرط پیش پای هیات مدیره قرار داد. 

شروط اصلی بانک مرکزی برای برگزاری مجمع به این شرح بود: اعمال ثبت حسابداری در رابطه با برگشت حداقل مبلغ هزار و 210 میلیارد و 600 میلیون تومان از سود و وجه التزام تاخیر تادیه دین شناسایی شده درخصوص مطالبات از دولت، در صورت عدم اخذ تاییدیه کتبی از مراجع ذی‌صلاح و تایید حسابرس مستقل و بازرس قانونی تا قبل از برگزاری مجمع عمومی سالیانه.

اعمال ثبت حسابداری اصلاحی در رابطه با برگشت حداقل مبلغ هزار و 464 میلیارد و 300 میلیون تومان از سود حاصل از فروش سرمایه‌گذاری‌ها و دارایی‌های ثابت موضوع فروش شرکت‌های مولد نیروگاهی تجارت فارس و معادن فاریاب و ملک موسوم به مجتمع تجاری میلاد نور بندرعباس.

اعمال ثبت‌های اصلاحی لازم حداقل به مبلغ 353 میلیارد و 800 میلیون تومان بابت کسری ذخایر مطالبات مشکوک‌الوصول

 

با توجه به عدم احتساب ذخیره کافی برای محاسبات اکچوئری صندوق بازنشستگی کارکنان، اعمال ثبت‌های اصلاحی لازم حداقل به مبلغ 170 میلیارد و 900 میلیون بابت کسری ذخیره مذکور.

اعمال ثبت‌های اصلاحی لازم در رابطه با ذخیره کاهش ارزش سرمایه‌گذاری در اوراق سریع‌المعامله به مبلغ 412 میلیارد و 200 میلیون تومان.

به گزارش فارس، با این محاسبات بانک مرکزی سود خالص بانک تجارت به زیان 3007 میلیارد و 800 میلیون تومانی تبدیل شد.

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
سال 94 (براساس نظر بانک مرکزی) 3007 میلیارد و 800 میلیون تومان (زیان) # # #
سال 94 طبق محاسبات بانک 604 میلیارد تومان 51+ 123 50+
سال 93 399 میلیارد و 956 میلیون تومان 3.3- 88+ ریال 2.2-
سال 92 413 میلیارد تومان _ 90+ ریال _

 

*بانک خاورمیانه

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
6 ماهه اول سال 95 79 میلیارد و 540 میلیون تومان 43+ 199 ریال 43+
سال 94 136 میلیارد و 80 میلیون تومان 60+ 340+ ریال 60+
سال 93 84 میلیارد و 851 میلیون تومان 3+ 212+ ریال 3+
سال 92 82 میلیارد تومان _ 205+ ریال _

 

*بانک سینا

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
6 ماهه اول سال 95 68 میلیارد و 254 میلیون تومان 44- 68+ ریال 44-
سال 94 226 میلیارد و 901 میلیون تومان 4-

227 ریال

3-
سال 93 235 میلیارد و 147 میلیون تومان 51- 235 ریال 71-
سال 92 483 میلیارد و 810 میلیون تومان _ 806 ریال _

سینا

*بانک حکمت ایرانیان

دوره سود خالص درصد تغییر سود هر سهم درصد تغییر
6 ماهه اول 95 8 میلیارد و 101 میلیون تومان 22+ 20 ریال 18+
سال 94 32 میلیارد و 471 میلیون تومان 8+ 81 ریال 8+
سال 93 30 میلیارد و 57 میلیون تومان 32- 75 ریال 32-
سال 92 44 میلیارد و 228 میلیون تومان _ 111 ریال _

به گزارش فارس، به هر روشی سود خالص این 18 بانک در سال 94 را بررسی و با سال‌های 93 و 92 مقایسه کنیم، ماحصل آن روند شدید نزولی سود خالص در شبکه بانکی است. 

سود خالص بانک‌های بورسی از 6 هزار و 897 میلیارد تومان در سال 92 در خوش‌بینانه‌ترین حالت به 2 هزار و 696 میلیارد تومان رسیده و به‌عبارت دیگر 61 درصد کاهش یافته است.

در حالت دوم که از بین بانک‌های زیان‌ده فقط بانک ملت و تجارت حذف می‌شود، سود بانک‌ها در سال 94 نسبت به سال 92 حدود 68.5 درصد کاهش داشته است.

در حالت سوم که زیان بانک‌های ملت و تجارت هم اضافه می‌شود، سود خالص بانک‌ها 139 درصد افت کرده است.

این شرایط حاکی از سایه سنگین رکود بر عملکرد شبکه بانکی از یک طرف و بحرانی شدن وضعیت مالی تعداد قابل توجهی بانک‌های کشور است. 

یادآوری این نکته ضروری است که در سه ماهه و 6 ماهه اول سال جاری برخی بانک‌هایی که در سال گذشته سودده بوده‌اند، در سه ماهه اول یا 6 ماهه اول امسال منفی شده است.

همانطور که در گزارش‌های قبلی خبرگزاری فارس، به اختصاص بخش عمده سود و حتی مازاد سود به سپرده‌گذاران بانک‌ها پرداخت، در یکی از گزارش‌ها مشخص شد که بانک‌ها در سال گذشته 95 درصد از هر آنچه که از محل اعطای تسهیلات، وجه التزام و سود حاصل از سپرده‌گذاری و سرمایه‌گذاری به دست آورده‌اند را به سپرده‌گذاران اختصاص داده‌اند.

به‌عنوان نمونه بانک ملت برای پاسخگویی به سود تضمین شده به مشتریان خود، حق‌الوکاله را حذف کرده بود و بسیاری از بانک‌ها مازاد بر حق سپرده‌گذار، سود پرداخت کرده بودند.

در این میان باید امیدوار بود اقدام شجاعانه بانک مرکزی در شفاف‌سازی صورت‌های مالی بانک‌ها و سخت‌گیری نسبت به رعایت استاندارهای مالی در کنار تعیین مهلت سه ساله برای تطبیق با این استانداردها، به تدریج ساختار مالی آنها را اصلاح و سیستم بانکی را به سمت سود‌دهی منطقی هدایت کند.

* مرتضی ماکنالی

مایک ویتنی رای مردم انگلیس به خروج از «ریاضت اقتصادی»

مایک ویتنی

رای مردم انگلیس به خروج از «ریاضت اقتصادی»

خبرگزاری فارس: رای مردم انگلیس به خروج از «ریاضت اقتصادی»

رفراندوم بریتانیا نشانگر رد اساسی سیاست ریاضت اقتصادی برای طبقه کارگر و یارانه ها برای بازارهاست. سند محکومیت سیاست های مخربی است که اقتصاد جنوب اروپا را به کلی نابود کرده و آن را در رکودی همیشگی فروبرده است.

رای دهندگان انگلیسی ضربه مهلکی بر ابردولت شرکتی اتحادیه اروپا وارد آوردند، بازارهای جهانی را به لرزه انداختند و نخست وزیر دیوید کامرون را وادار کردند تا استعفای خود را اعلام کند. این پیروزی نزدیک که شگفتی ناظران را برانگیخت، قوی ترین نشانه دال بر این است که در سطح این قاره چشم های طبقات کارگری نسبت به فاجعه اقتصادی و سیاسی که به اسم یکپارچگی اروپا به وجود آمده در حال باز شدن است. این اتحادیه نه تنها در تحقق وعده خود مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی و گسترش رفاه ناکام مانده، بلکه این منطقه را به گورستانی با رشد پایین و بیکاری بالا تبدیل کرده که در آن بانکداران و متحدین شرکتی شان، ثروت های کشورهای ضعیف را در جهت بیشتر پر کردن جیب سفته بازان و دارندگان اوراق قرضه سیری ناپذیر به کار گرفته اند. در حالی که نتیجه این رفراندوم قطعا در ماه های آینده به چالش کشیده خواهد شد، این رفراندوم نشانگر نقطه عطفی مهم در نگرش جامعه نسبت به یک نهاد سراسر ارتجاعی و نفرت انگیز است که تنها مسئول وضعیت بسیار خطیر اقتصادی، فرسایش پیش رونده معیارهای زندگی و افزایش شدید افراط گرایی دست راستی است. رائول ایلاگری میجر در توضیح معنای واقعی این رفراندوم می نویسد:

«ظاهرا هیچ کس متوجه نیست که این رفراندوم درباره کامرون یا نایجل فاراگ یا مایکل گاو در برابر بوریس جانسون نیست؛ این رفراندوم درباره رای دادن له یا علیه اتحادیه اروپاست، له یا علیه یونکر و توسک و پنج رئیس غیرمنتخب دیگری که سرنوشت زندگی دیگران در دست آنها قرار دارد. این رفراندوم درباره تمام این ها هم نیست. درباره رای دادن به باقی ماندن یا خارج شدن از اتحادیه ای است که قبلا مرده و تنها پوسته ای از آن حفظ شده است. رفراندوم بریتانیا تنها یک رای است و به ناگزیر بسیاری از کشورهای دیگر نیز از آن متابعت خواهند کرد. انتخاباتی که قرار است در ماه جاری در ایتالیا و اسپانیا برگزار شود، پتانسیل تبدیل شدن به رفراندوم هایی مقدماتی برای خروج از اتحادیه اروپا از سوی ایتالیا و اسپانیا را دارند. سپس نوبت به کشورهای بیشتری خواهد رسید.

دلیل وقوع چنین اتفاقاتی در امروز و آینده این است که اقتصادهای تمام این کشورها به سرعت رو به وخامت می رود. یگانه دلیل اینکه مردم به حاکمیت بروکسل تن دادند این بود که نتیجه چنین کاری را در زندگی روزمره شان مشاهده کنند، به امید تحقق این وعده که زندگی آنها بهتر و راحت تر خواهد شد. وعده ای که نقش برآب شده است. اتحادیه اروپا نه تنها وضعیت اروپاییان را بهبود نبخشید، بلکه اوضاع را برای آنها بدتر نیز کرد. و زمانی که از این منظر به مسائل نگاه می کنیم، چرا مردم باید موافق تداوم این وضعیت باشند که کسانی که آنها رافقیرتر کرده اند به آنها بگویند چه کنند و چه نکنند؟ هیچ مدل دمکراتیکی در این اتحادیه وجود ندارد که اندک معنایی داشته باشد. اکنون تنها مدل های غیر دمکراتیک باقی مانده اند. یک اقتصاد رو به زوال به معنای پایان تمرکز گرایی و پایان ساختارهای قدرت سیاسی موجود است. این اجتناب ناپذیر است.»

رفراندوم بریتانیا نشانگر رد اساسی سیاست ریاضت اقتصادی برای طبقه کارگر و یارانه ها برای بازارهاست. سند محکومیت سیاست های مخربی است که اقتصاد جنوب اروپا را به کلی نابود کرده و آن را در رکودی همیشگی فروبرده است، در حالی که بانکداران در پاریس و برلن همچون راهزنان جیب خود را پر می کنند. حتی هم اینک نیز بانک مرکزی نالایق اروپا به بالا آوردن بدهی های گزاف(قریب ماهانه 80 میلیارد دلار) تنها در راستای پر کردن جیب مدیران عامل شرکت هایی ادامه می دهند که اوراق قرضه مسموم کننده شان را با نیت آشکار استفاده از این پول با هدف غنی تر کردن خودشان و ذینفع های سهامداران پلیدشان به بهای زیان سرمایه گذاران عادی قالب می کنند. این راهزنی آشکار چیزی است که تحت عنوان سیاست اقتصادی در اتحادیه اروپا جریان دارد. رفراندوم بریتانیا این تهدید را به وجود می آورد که مهر پایانی باشد بر این شیادی و کلاهبرداری. همانطور که در وب سایت ورلد سوشالیست می خوانیم:

«اتحادیه اروپا ابزار طبقات حاکم اروپا برای تحمیل سیاست های بی رحمانه ریاضت اقتصادی است؛ که مستقیم تر از همه بر کارگران یونان، اسپانیا، پرتغال و ایرلند تحمیل شده، اما بر کارگران دربریتانیا، فرانسه و آلمان نیز اثر گذاشته است ...نخست وزیر کامرون حتی فرارسیدن یک «عصر ریاضت اقتصادی» را اعلام کرد، در حالی که دولت او کاهشی 210 میلیارد پوندی معادل بیش از 10 درصد تولید ناخالص داخی بریتانیا را به بهای نابودی 20 درصد کل مشاغل بخش دولتی و میلیون ها شغل دیگر در بخش خصوصی و نابودی دیگر خدمات حیاتی انجام داده است.

اتحادیه اروپا دومین ابزار تهاجم نظامی محسوب می شود. این اتحادیه در تشدید تنش ها با روسیه و چین و در حالی که آمریکا و قدرت های اروپایی در پی کنترل تمامی بازارها و منابع جهان هستند، متحدی حیاتی برای ناتو به شمار می آید.»

رفراندوم بریتانیا همچنین دست ردی بر سیاست های مهاجرتی نامناسبی بود که با پذیرش میلیون ها قربانی جنگ افروزی آمریکا در خاورمیانه مخالفت می کنند. رهبران اتحادیه اروپا باید از هر تلاش از جمله تحریم های اقتصادی استفاده کنند تا مانع از تداوم سیاست واشنگتن در مسلح کردن و آموزش دادن به نیروهای نیابتی افراط گرایی که در حال حاضر در سوریه می جنگند و قریب 4 میلیون نفر را وادار به فرار به اروپا در جستجوی سرپناهی امن کرده اند، شوند. اروپا نباید به خاطر بازخوردهای سیاست خارجی خونریزانه آمریکا در قلمرو خود کسی را سرزنش کند. حتی با این وجود عدم تمایل بروکسل به ایستادن در مقابل واشنگتن در این زمینه، به عناصر رادیکالی امکان ظهور داده که بیگانه هراسی شان در حال دامن زدن به آتش هیستری مهاجرستیزی است. در آمریکا با تولید ناخالص داخلی نویدبخش آن، دونالد ترامپ با استفاده از انزجار ضد مهاجران  و طرح مسائلی چون کشیدن دیواری در امتداد مرز مکزیک، این مسئله را به یکی از اصول مرکزی کارزار خود تبدیل کرده است.

ترامپ اندکی بعد از اعلام نتایج رفراندوم اتحادیه اروپا طی اظهارنظری گفت: «مردم بریتانیا حق مقدس تمامی مردمان آزاد را به کار بستند. آنها استقلال خود را از اتحادیه اروپا اعلام کردند و به در اختیار گرفتن مجدد کنترل سیاست ها، مرزها و اقتصاد خودشان رای دادند.»

ترامپ محبوبیت خود را کاملا مدیون بی نظمی اقتصاد آمریکا است – که همچون اتحادیه اروپا- تریلیون ها دلار را در اختیار وال استریت قرار داده، در حالی که «خیابان اصلی» را به حال خود راه کرده تا به تنهایی گلیمش را از آب بیرون بکشد. گسترش نابرابری به موازات افزایش افراط گرایی سیاسی قرار دارد که به زوال ابردولت های اتحادیه اروپا و حرکت آن به سوی جنگ سرعت می بخشد. و بریتانیا تنها نوک این کوه یخی است. بر اساس مطالعه جدیدی که مرکز تحقیقاتی پیو انجام داده، تنها 38 درصد از مردم فرانسه دیدگاه مطلوبی نسبت به اتحادیه اروپا دارند که از 69 درصد سال 2004 بسیار پایین تر است ( که کمتر از سطح حمایت مردم در بریتانیاست). به همین ترتیب تنها 47 درصد از مردم اسپانیا نگاه مثبتی به اتحادیه اروپا دارند که به نسبت 80 درصد سال 2007 کاهش چشمگیری را نشان می دهد.

اتحادیه اروپا نشان داده که در انجام اصلاحات ناتوان است، در حالی که مسئولیت استمرار بخشیدن به یک بحران مالی که 7 سال پیش آغاز شد و امروز هنوز ادامه دارد بر عهده آن است. این اتحادیه همچنین مکررا نشان داده که در وارد آوردن رنج و مشقت اقتصادی بیشتر برای قربانیان خود تعلل نمی کند، مگر آنکه آنها خود را با منویات غیرمولد آن تطبیق دهند. بدتر از همه آنکه مقررات سختگیرانه اتحادیه اروپا، کار را برای نمایندگان کشورها غیرممکن کرده تا به شکلی عمل کنند که در خدمت منافع ملی خودشان قرار داشته باشند. هر انحرافی از اجماع های نئولیبرال بروکسل احتمالا از دیوان عدالت اروپا سردرمی آورد که در آنجا نیز ابرشرکت ها دست بالا را دارند. بریتانیا با ترک اتحادیه اروپا حق حاکمیت ملی اش را اعاده خواهد کرد و دمکراسی اش را تقویت خواهد کرد.

باید به احترام رای دهندگان بریتانیایی که جرات به خرج دادند و دست رد به سینه انقیاد شرکتی اتحادیه اروپا زدند و رای به آزادی دادند، کلاه از سر بر گرفت. شما الهام بخش تمامی ما هستید.

نوشته: مایک ویتنی[1]

ترجمه: هادی سعادت

منبع: http://www.counterpunch.org/2016/06/24/basta-ya-brussels-british-voters-reject-eu-corporate-slavestate/

[1] . Mike Whitneyاز مشارکت کنندگان در پروژه «نومیدی: باراک اوباما و سیاست های توهم زا» 

انتهای متن/

ابوالفضل نوروزی زمین و مسکن "لکوموتیو‌ی صنعت" یا "ام الفساد اقتصادی"

ابوالفضل نوروزی

زمین و مسکن "لکوموتیو‌ی صنعت" یا "ام الفساد اقتصادی"

خبرگزاری فارس: زمین و مسکن

به طور کلی بخش زمین و مسکن که می تواند به عنوان یکی از اصلی ترین "لکوموتیو‌های اقتصادی"، موجبات رشد و پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم کند در صورت حضور تقاضای سوداگرانه می تواند به عنوان یک "ام الفساد اقتصادی" ایفای نقش کند.

بخش زمین و مسکن یکی از بخش‌های مهم اقتصادی کشور است که تاثیر فراوانی بر رشد اقتصادی و اشتغال دارد. به طوری که علاوه بر تاثیراتی که در سطح اقتصاد خرد و در سبد هزینه خانوار دارد، به ازای تولید هر 100 متر مربع زیربنای مسکونی 1,44 شغل مستقیم و 1,008 شغل غیر مستقیم در یک سال در سطوح مختلف تحصیلی و در تمام مناطق جغرافیایی کشور ایجاد می شود. از طرفی به واسطه رابطه پیشین با 78 و رابطه پسین با 56 بخش اقتصادی و همچنین سهم 28 درصدی در تورمی عمومی کشور، ایجاد رونق پایدار غیر تورمی و توجه بیشتر به این بخش می تواند اثرات مطلوب اقتصادی درون و برون بخشی را به همراه داشته باشد. این نقش مهم بخش زمین و مسکن در اقتصاد آن را به یکی از اصلی ترین "لکوموتیو‌های اقتصادی" تبدیل کرده است.

از طرفی زمین و مسکن به عنوان یک کالای غیرقابل تجارت و بدون جایگزین به کالایی ویژه با خواصی منحصر به فرد در اقتصاد شناخته می شود که به همین دلیل همیشه دارای تقاضاهای سوداگرانه و غیر مصرفی است و از سوی دیگر به دلیل اینکه سوداگری در بخش زمین و مسکن با کمترین ریسک دارای بیشترین نرخ بازگشت سرمایه است، اکثر بانک ها، سازمان ها و سرمایه داران که به دنبال سود بیشتر هستند، به جای اینکه سرمایه های خود را در بخش تولید (صنعتی، کشاورزی، خدماتی، حتی تولید مسکن و...) وارد کنند، به دلالی گری در بخش زمین و مسکن یا لوکس سازی و برج سازی سوق می دهند که این شرایط باعث به هم خوردن توازن اقتصادی در بخش‌های مولد اقتصادی به نفع بخش‌های غیر مولد و سوداگرانه شده است.

به عبارتی دیگر تولید کنندگان ما علی رغم انجام فعالیت های تولیدی و اقتصادی و ایجاد ارزش افزوده باید هزینه‌های سنگینی چون هزینه های اولیه تولید مانند زمین، ساختمان، سوله، مواد اولیه، ماشین آلات، تامین سرمایه در گردش، تعامل با نیروی انسانی، تأمین مواد اولیه، بیمه کارگران و پیدا کردن بازار مناسب فروش محصولات، باید 25 درصد مالیات نیز بپردازند، در حالی که از سوداگران زمین و مسکن که فعالیت اقتصادی غیرمولد انجام می دهند، که همین امر موجب افزایش قیمت ها و تورم می شود، هیچ مالیاتی دریافت نمی شود، این مسأله باعث می شود که در جامعه تلویحا، فعالیت های تولیدی جریمه و فعالیت های غیرتولیدی و غیرمولد تشویق شوند که همین امر یکی از عوامل اصلی رکود اقتصادی و عدم تعادل در اقتصاد کشور است.

به طوریکه یکی از عوامل اصلی عدم سرمایه گذاری صنعتی و کشاورزی و تعطیلی کارخانه در کشور همین عامل به ظاهر ساده و ساختاری اقتصاد کشور است، شاید علت تعطیلی متوالی کارخانه ها و مزارع کشاورزی کشور در عدم توان رقابت محصولات آن ها با محصولات مشابه خارجی بوده است اما رقابت اصلی در تعطیلی کارخانه هایی که روزانه تعطیل می شوند و اراضی کشاورزی که هر روز تغییر کاربری می شوند و به برج و ویلا تبدیل می شود نه فقط رقابت اقتصاد مبتنی بر تولید داخل با واردات است که رقابت اصلی با اقتصاد غیر مولد است.

برای مثال کارخانه ارج با واقع شدن در منطقه 21 شهری تهران در زمینی به وسعت بیش از 10 هکتار واقع است، واقع شدن زمین کارخانه در کنار اتوبان های شیخ فضل الله نوری، شهید لشگری و آزادگان موقعیت مناسبی را در اختیار این ملک گذاشته است در صورتی که مالکان کارخانه که بتواند با تعطیلی کارخانه زمینه تغییر کاربری زمین آن را فراهم کنند ارزشی معادل 300 تا 500 میلیارد تومان بدون هیچ رنج و مشقت و درگیر شدن با کارگر بهره مند خواهند شد. در چنین شرایطی و با توجه به شرایط رکود اقتصادی کشور بسیار سخت است نگاه تجاری مالکان کارخانه تغییر و از درآمد حداقل 300 تا 500 میلیاردی کارخانه چشم فرو بندند.

در کشورهای مختلف دنیا برای پشتیبانی از تولید و جلوگیری از سوداگری در بخش زمین و مسکن، «مالیات بر افزایش ارزش زمین و مسکن غیر مصرفی» (CGT) که در ایران به عنوان «مالیات بر عائدی سرمایه» معروف است، گرفته می شود. دریافت مالیات بر عائدی سرمایه در بخش زمین و مسکن در واقع مالیات برسوداگری است که از فعالیت سواداگران جلوگیری می کند.

به طور کلی بخش زمین و مسکن که می تواند به عنوان یکی از اصلی ترین "لکوموتیو‌های اقتصادی"، موجبات رشد و پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم کند در صورت حضور تقاضای غیرمصرفی و سوداگرانه در این بخش و عدم جلوگیری از آن می تواند به عنوان یک "ام الفساد اقتصادی" ایفای نقش و در سیاست‌های اقتصادی دولت اختلال های جدی ایجاد کند که برای حمایت از تولید و جلو گیری از سوداگری اقتصادی، مالیات بر عایدی سرمایه در بخش زمین و مسکن اخذ می شود.

*ابوالفضل نوروزی- کارشناس مسکن و برنامه ریزی شهری

انتهای متن/

حرف های خواندنی یک شهروند لنگرودی

ورشکستگی غیررسمی شهرداری + عوامل

photo_2016-04-14_10-59-38

آیا اعضای محترم شورای اسلامی شهر و شهردار محترم ، راهکار موثری برای بیرون رفت از این وضعیت قرمز دارند یا نه ؟ آیا این وضعیت بسان باتلاقی است که لحظه به لحظه این مجموعه را به کام خود می کشاند؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر، یکی از مخاطبان لنگرخبر نامه ای را در خصوص وضعیت شهرداری و شورا در قالب تحلیل عوامل آن برای تحریریه لنگرخبر ارسال کرده است.
متن نامه در زیر امده است.

با نگاهی به مطالبی که در فضاهای مجازی قرارداده می شود و ایجاد گروهها و کانالهای خبری در این فضاهای مجازی، به متنها و نوشته هایی که فاقد سطح و عمق و بدون هیچ پشتوانه علمی و پژوهشی هستند روبرو می شویم. یکی از مواردی که چند صباحی است در فضاهای مجازی به علت ماهیت وجودی آن ، مردم همیشه از آن سخن به میان آورده اند، شهرداریها هستند مطلب ذیل سعی دارد نگاهی دیگر از دریچه ای دیگر در این قلمرو داشته باشد.

ورشکستگی، حالت یک تاجر یا شرکتی تجاری است که از پرداخت بدهی های خود ناتوان شده و نمی تواند تعهدات خود را عملی کند . این تعریفی است که از واژه ورشکستگی وجود دارد.

مردم از زمان تولد تا مرگ درگیر مدیریت شهری هستند و اگر بهبودی در شرایط مدیریت شهری رقم بخورد عملاٌ تأثیرات شگرفی در زندگی مردم روی خواهد داد.

اغلب شهرداریهای کشور به واسطه اینکه اتکا ی آنان در درآمدی های شهری  بر عوارض ساخت و ساز است دچار بی ثباتی درآمدی شده اند. شهرداری ها به دلیل رکود بازار مسکن با چالش جدی روبرو هستند و در معرض ورشکشتگی قرارگرفته اند. حتی برخی توان پرداخت هزینه های جاری خود را ندارند .

شهرداری لنگرود در چند سال گذشته با فراز و فرود هایی مواجهه بوده که عمده تاثیرات منفی آن بر روی عدم نارضایتی شهروندان ، کارمندان ، کارگران این مجموعه بوده است . درآمدهای شهرداری رو به کاهش است و محقق نشدن بودجه در شهرداری نشانه ای از بحران اقتصادی و مالی در شهرداری است . یکی از عواملی که باعث می شود پروژه های تعریف شده در شهر توسط شهرداری انجام نشود همین کم بودن درآمدهای شهرداری است . تشدید سیر نزولی پروانه های ساختمانی در لنگرود ، شهرداری را با بحران روبرو کرده است . این شرایط کنونی علامت سوال هایی را در ذهن  نخبه گان متبلور می سازد.

آیا شهرداری در وضعیت بحرانی به سر می برد؟ آیا این بحران به ورشکستگی منجر می شود؟

تبیین و واکاوی این پرسش ها آن چیزیست که مارا در راهکار درست و جلوگیری از این وضعیت قرمز کمک می کند .

بخشی از واقعیت های غیر قابل انکار شهرداری ، همین آخرین اطلاعات از عدم پرداخت حدود ۹ ماه از اضافه کاری پرسنل می باشد و پرداخت نشدن پاداش آخر سال به مجموعه شهرداری و بدهی شش ماهه حق بیمه کارکنان شهرداری به حساب تامین اجتماعی که هنوز واریز نشده و کارکنان این مجموعه مجبورند هزینه های سرسام آور درمانی خود را به صورت آزاد پرداخت کنند .این امر می تواند به جذب بی ضابطه و بدون دور اندیشی نیروهای روزمزد و خدماتی برگردد که سالیان گذشته و در زمان مدیریت های گذشته چه به نام شهرداران وقت و چه به نام سرپرستان وقت انجام گرفته است.

بدهکاری های بسیار بالا به پیمانکاران از سالیان گذشته تاکنون هم خود داستانی دیگر دارد که شهرداری با آن دست به گریبان است .

سوال اینجاست که این مجموعه درحال حرکت به کدام سمت است ؟

آیا اعضای محترم شورای اسلامی شهر و شهردار محترم ، راهکار موثری برای بیرون رفت از این وضعیت قرمز دارند یا نه ؟ آیا این وضعیت بسان باتلاقی است که لحظه به لحظه این مجموعه را به کام خود می کشاند؟

یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری ، چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری ، تصمیم سازی ، برنامه ریزی ، هدایت و نظارت است. فقدان مدیریت واحد شهری به شدت در مجموعه شهرداری به چشم می آید . امروزه تمامی نهادها و ادارات و دستگاههای شهری نگاه و چشمشان به شهرداری دوخته شده و در تمامی امور خود منتظر هستند که این قلک به ظاهر پرپول!؟ به زعم آنان ، به کمک آنان برای برنامه هایشان بشتابد.

برخی ادارات و نهادها می خواهند که شهرداری در همه امور از نظر مالی وارد بشود . و این خوب نیست . چون شهرداری هم مثل همه آن ادارات یک شرح وظایف دارد. و این شرح وظایف در قانون هم به صراحت بیان شده است . از طرفی درآمد حاصله شهرداری از بودجه عمومی دولت نیست بلکه حاصل جمع شده ریال به ریال عوارض ، پیرمرد و پیرزن و کارگر و کارمند ، پولدار و فقیری است که شامل من و تو می شود . و بایستی صرف شهرسازی، عمران، آبادی و مهیا نمودن فضا و مکان راحت و آسایش برای مردم ساکن در آن باشند.

باتوجه به اینکه شهرداری بحران اقتصادی دارد و این وضعیت خطرناک شهرداری را تهدید می کند ولی باز شاهد آن هستیم که در جلسات شورای اسلامی شهر مبالغ ریز و درشت به شکلهای مساعدت مالی و … به ادارات و نهادهای دیگر داده می شود.

مشکل ما مشکل نبود مدیریت واحد شهری در همه امور و نبود یکپارچگی در برنامه ها است . مشکل رودربایستی و تعارفات است . مشکل سر عدم توان “نه” گفتن ، آنجا که باید “نه ” بگوییم است. مشکل ورود برخی اشخاص در عرصه تصمیم گیری و تصمیم سازی است که با نیت دیگری غیر از اهداف اصلی و قانونی شورایی بر مسند  تصمیم گیری هستند .

سیاست شورا و شهرداری یک بام و دو هواست از یک طرف داعیه خدمت رسانی به مردم مطرح می شود و از طرف دیگر ….

منتخبین شورای اسلامی شهر لازم است پاسخ اعتماد مردم به خود را با دخیل کردن مناسبات و ملاحظات منافع شخصی ندهد.

این شهر را می توان ساخت اگر ………

بازارگرمی دولتی‌ها برای خودروهای «گران» و «بی‌کیفیت»/ پرونده‌ای که به نام خروج از رکود بسته شد

در شرایطی که فروش خودرو به دلیل کیفیت پایین و قیمت بالا با رکود شدید مواجه شده بود، طرح فروش شمار کمی از تولیدات سالانه خودروسازان، بازارگرمی دولت با هدف نجات خودروسازان از ورشکستگی بود که در آن توجه چندانی به حقوق مشتریان نشد.

خبرگزاری فارس: بازارگرمی دولتی‌ها برای خودروهای «گران» و «بی‌کیفیت»/ پرونده‌ای که به نام خروج از رکود بسته شد
 

خبرگزاری فارس - نرگس نیک ضمیر: اجرای تنها یک بند از چند بند اصلی بسته خروج از رکود توسط دولت، آن هم در 6 روز و با هدف نجات مقطعی خودروسازان از رکود به منزله نشان دادن در باغ سبزی به خریداران بازار خودرو بود تا از این طریق هم پارکینگ‌های شرکت‌های خودروساز خالی شود و هم حرکتی پوپولیستی در اقتصاد کشور صورت گیرد.

در این طرح نه تنها به موضوع «کیفیت» و «گرانی خودرو» که عوامل اصلی رکود بازار خودرو هستند توجهی نشد بلکه روشی برای تزریق منابع محدود بانکی به صنعت خودرو بود تا همچنان دولت نقش دایه مهربانتر از مادر را برای خودروسازان ایفا کند. این در خوشبینانه‌ترین حالت است و چنانچه این منابع از خطوط اعتباری بانک مرکزی تامین شده باشد، به بهای آوار شدن نقدینگی و تورم بر سر اقتصاد این حمایت مادرانه صورت گرفته است.

این اقدام دولت در شرایطی صورت گرفت که بسیاری از صنایع کشور با رکود سنگین روبرو هستند و علاوه بر این اگر هم قرار بود نگاه ویژه‌ای به صنعت خودرو شود، بهتر بود این توجه از طریق اعطای تسهیلات در جهت نوآوری و طراحی و تولید محصولات به روز صورت می‌گرفت تا از این طریق دولت به جای آنکه ماهی را مستقیماً در دهان خودروسازان قرار دهد، آنها را به ماهی‌گیری تشویق کند.

* سفر خارجی مسئولان خودرویی وزارت صنعت و طبل توخالی بسته دولتی

پرداخت وام بانکی بابت خالی کردن پارکینگ خودروسازانی که در فروش حداقل‌ تولید خود عاجز مانده بودند، برخلاف صدای بلندی که از دُهل دولت در اجرای «بسته رونق اقتصادی» شنیده شد، اقدام چندان بزرگی نبود و در نهایت به فروش 110 هزار دستگاه خودرو منتهی شد که سهم ایران خودرو از این عدد، حدود 53 هزار خودرو و سهم گروه سایپا  56 هزار و 700 دستگاه (پارس خودرو 8100 ، زامیاد 5300 و سایپا43300 دستگاه) تعیین شد.

در حال حاضر تولید روزانه خودروسازان در حداقل ارقام تولید خودرو توسط این شرکت‌ها قرار دارد به طوری که ایران خودرو روزانه حدود هزار دستگاه و سایپا نیز 800 دستگاه خودرو تولید می کنند.

به این ترتیب، خودروهای فروخته شده توسط ایران خودرو تنها به اندازه تولید 50 روز این شرکت بود و فروش سایپا نیز به اندازه 70 روز تولید این کارخانه بوده است.

فروش تولیدات 50 یا 70 روزه خودروسازان در شرایطی که در هر ماه 22 تا 25 روز کاری برای خودروسازان تعریف شده رقم چشمگیری نیست و فقط به منزله فروش 2 تا 3 ماه تولید خودروسازان آن هم در روزهای کم رمق و رکود تولید است.

خودروسازان در این طرح به اندازه 125 هزار دستگاه خودرو پیش فروش انجام دادند در حالی که بانک مرکزی سقف اعطای تسهیلات بانکی را 110 هزار دستگاه اعلام کرده بود، اما شرکت‌های خودروساز و وزارت صنعت توجهی به بخشنامه بانک مرکزی نکردند و تا امروز صبح همچنان به جذب مشتری ادامه دادند.

مشتریان بازار خودرو نیز که دو سالی است منتظر بهبود کیفیت و قیمت‌ها هستند و از تحقق این موضوع تقریباً نا امید شده‌اند، بدون اینکه در این بازار انحصاری چاره‌ای برای تأمین نیاز خود داشته باشند به سراغ نمایندگی‌ها رفتند و با وجود محاسبه سود مرکب تسهیلات، نسبت به خرید اقساطی خودرو اقدام کردند، رویدادی که شادی وصف ناپذیر نمایندگی‌ها که تا هفته پیش کسی سراغشان را نمی‌گرفت،هم بخشی از مزیت آن بود و آنان را با تمام توان به ادامه ثبت نام واداشت.

در نهایت، روز گذشته علی اصغر میرمحمدصادقی، مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی با انتقاد از عملکرد خودروسازان در فروش محصولات خود با عنوان خودروهای مشمول تسهیلات بانکی، گفت: وزیر صنعت، معدن و تجارت در تاریخ 22 مهر ماه امسال موجودی خودروهای انبار شده را به میزان 51 هزار دستگاه اعلام کرد و در جریان مذاکرات بعدی (پس از 22 مهرماه) در مجموع قرار شد این تعداد به 100 هزار دستگاه افزایش یابد.

وی تصریح کرد: با توجه به استقبال قابل توجه مردم در روزهای دوشنبه و سه‌شنبه هفته قبل، در پایان روز سه‌شنبه در جلسه شورای پول و اعتبار مراتب خدمت وزیر صنعت، معدن و تجارت اعلام شد که با توجه به سرعت نام‌نویسی باید دستورات لازم را به نحوی صادر کند که از سقف تعیین شده، فراتر نرود.

وی افزود: با توجه به ادامه فروش در نمایندگی‌ها در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه مراتب به صورت کتبی به مدیران ذی‌ربط در وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام شد ولی با کمال تعجب حتی روز جمعه را نیز به عنوان فروش فوق‌العاده در نظر گرفتند که به هیچ وجه به قرارهای قبلی تطبیق نمی‌کرد،  البته در مراحل بعدی تعداد 10 هزار دستگاه دیگر اضافه شد و در نهایت سقف کلی طرح به میزان 110 هزار دستگاه از محل منابع تخصیص داده شده می‌تواند تأمین مالی شود.

این صحبت در حالی مطرح شد که مسئولان خودرویی وزارت صنعت نه تنها توجهی به اعلام شورای پول و اعتبار نکردند، بلکه در زمان اجرای این طرح در سفر خارجی به سر می بردند و اصولاً نظارت دقیقی از سوی وزارت صنعت بر این کار صورت نگرفت.

به این ترتیب خودروسازان توانستند علاوه بر سهم خود برای فروش اقساطی خودرو با تسهیلات بانکی، نسبت به پیش فروش خودروهای تولیدی خود در ماه‌های آینده نیز اقدام کنند که فروش تندر 90 سایپا با موعد تحویل 60 و 90 روزه مؤید این مسئله بود.

در مجموع، برای 125 هزار دستگاه خودرو ثبت نام صورت گرفت که بانک مرکزی فقط 110 هزار مورد تسهیلات بانکی بابت آن پرداخت خواهد کرد.

میر محمد صادقی در این مورد معتقد است: آنچه مسلم است شرکت‌های خودروساز علاوه بر فروش موجودی‌ها، شروع به پیش‌فروش محصولات آتی کردند که به هیچ وجه از ابتدا مدنظر نبوده است.

* تشویق خودروسازان برای ادامه تولید بی‌کیفیت و گران

حمایت مالی دولت از صنعت خودرو در شرایطی برای خالی کردن پارکینگ‌ خودروسازان صورت گرفت که این خودروها ماه‌ها به دلیل کیفیت پایین و قیمت بالا در پارکینگ خاک می‌خوردند و با اجرای این طرح دولت توانست با بازارگرمی برای شرکت‌های خودروساز، تولیداتی را که کسی حاضر به خرید آن نبود به بهانه پرداخت وام بانکی از پارکینگ خودروسازان بیرون بیاورد که البته باید دید کیفیت این خودروها تا چه حد به کار تعمیرگاه‌های مجاز خودروسازان رونق خواهد داد.

این تسهیلات در واقع به منزله مشوقی برای خودروسازانی بود که در طول نیم قرن فعالیت خود نتوانسته‌اند به جایگاه مناسب و رقابتی در کیفیت و قیمت برسند و با وجود حمایت‌های تعرفه‌ای، هنوز هم در مدل‌های قدیمی و از رده خارج دنیا به مشتریان بازار انحصاری خود ارائه می‌شوند.

* وعده‌هایی که در اجرا تغییر کرد و بلاتکلیفی خریداران

علاوه بر این، در فروش اقساطی خودرو شاهد برخی تغییرات در اجرای طرح نسبت به مصوبه و وعده‌های ابتدایی دولت بودیم که کاهش مدت زمان بازپرداخت تسهیلات از 7 سال به 4 سال، عدم دریافت سفته به جای چک بانکی و فروش مدت دار خودرو به جای فروش فوری از آن جمله است. در ضمن در اجرای طرح دولت ابهاماتی مانند دریافت مالیات بابت تسهیلات و همچنین ثبت نام بیش از سقف تعیین شده وام اتفاق افتاد که وضعیت برخی خریداران را با بلاتکلیفی روبرو کرده است. اعطای تسهیلات بانکی به خودروهای چینی نیز از دیگر موارد قابل توجه در اجرای طرح دولت بود.

در نتیجه پس از گذشت یک ماه از رونمایی بسته دولت برای خروج از رکود فقط شاهد اجرای پر حرف و حدیث فروش اقساطی خودرو بودیم.

در چنین شرایطی فعالان بازار خودرو از تشدید رکود به دنبال اجرای بسته خروج از رکود دولت گلایه کرده و می‌گویند: طرح فروش قسطی خودرو باعث شد تا اندک مشتری که در بازار خودرو وجود داشت جذب وام بانکی و خرید اقساطی خودرو شوند.

به این ترتیب، پرونده فاز اول بسته خروج از رکود در حالی بسته شد که سایر صنایع کشور چشم انتظار تدبیرهای اقتصادی دولت برای رفع واقعی رکود از بازارهای اقتصادی هستند تا به دور از نگاه ویژه به یک صنعت، رونق تولید و فروش در همه بخش‌ها اتفاق بیفتد.

چرا بورس به بسته خروج از رکود بی‌اعتناست؟/ دولت به بانک‌ها بدهکارتر می‌شود

کارشناسان بازار سرمایه معتقدند؛ آنچه می تواند بازار سهام را به تحرک واقعی وا دارد عدم دخالت دولت در نظام قیمت گذاری نهاده ها و افزایش اطمینان نسبت به ثبات سیاست های اقتصادی است،از این رو بسته خروج از رکود فقط بر بدهی های دولت می افزاید.

خبرگزاری فارس: چرا بورس به بسته خروج از رکود بی‌اعتناست؟/ دولت به بانک‌ها بدهکارتر می‌شود
 

احسان مرادی در گفتگو با خبرنگار بورس خبرگزاری فارس با بررسی واکنش بازار سرمایه در برابر اجرای بسته خروج از رکود دولت، عنوان کرد: طی دو سال اخیر هدف اصلی دولت تمرکز بر کنترل تورم بوده و بنابراین می خواهد بر پایه همین اصل سایر سیاست های اقتصادی را اجرا کند.

وی افزود: طبیعی است بیماری که با تب 40 درجه دست و پا می زند برای عمل جراحی آماده نخواهد بود اما دولت در حالی اقدام به اجرای بسته خروج از رکود در کوتاه مدت با هدف تحریک تقاضا کرده که می خواهد با احتیاط واکنش اقتصاد به سیاست های کلان را مدیریت کند.

مدیر عامل سرمایه گذاری ایرانیان وابسته به بانک تجارت با بیان اینکه بازتاب های اقتصادی نسبیت به سیاست های کلان در کشورهای توسعه یافته شفاف و قابل اندازه گیری است ، عنوان کرد: این در حالی است که در ایران هنوز پایه های اقتصاد کلان کشور شکل نگرفته و دولت تلاش می کند با سعی و خطا گام های محتاطانه خود را در اجرای سیاست های مالی انبساطی بردارد.

بازار با احتیاط به بسته های دولت می نگرد

مرادی در ادامه درباره اثر طرح فروش اقساطی خودرو بر سودآوری شرکت های خودرویی گفت: با توجه به گزارش های مالی شرکت های خودرو ساز بورس حتی با افزایش 30 درصدی تقاضای خرید خودرو همچنان توان تولید وجود خواهد داشت و این موضوع منجر به تلاش برای افزایش قیمت خودرو از سوی این نهاد ها نخواهد شد.

بر همین اساس بازار سهام نیز با تکیه بر این جریان ، همراه با اجرای سیاست های محتاطانه دولت دست به عصا حرکت می کند. این در حالی است که به نظر می رسد پس از گذشت یک دوره سه ماهه بازار سهام می تواند تصمیم بهتری از نتایج سیاست های کلان اقتصادی بگیرد.

بنابراین انتظار می رود بازار سهام پس از ارایه پیش بینی بودجه های سال 95 شرکت ها در بهمن ماه امسال بتواند مسیر حرکتی خود را به سمت رونق تبیین و یک پوست اندازی جدیدی را برای خود داشته باشد.

وی براین باور است که شاید دولت اندکی برای اجرای بی محابای سیاست های انبساطی مالی خود دچار تردید است چرا که این نگرانی وجود دارد که با از دست دادن مهار تورم فزاینده همه تلاش های خود را بر باد رفته ببیند.

این مقام مسئول با اشاره به وضعیت صنایع بورسی کشور عنوان کرد: آنچه به عنوان راهکار ایجاد رونق در بخش مسکن مطرح بوده تلاش برای افزایش نقد شوندگی در این بازار و به دنبال آن تحرک سایر صنایع مرتبط از جمله فولاد سازان و سیمانی و دهها صنعت مرتبط با این بخش بوده است. در صنعت خودرو سازی نیز به همین ترتیب می توان در صورت رونق این بخش به منتفع شدن سایر صایع از جمله معدنی ها ، فولادی ها ، قطعه سازها و غیره امیدوار بود.

طی یک دهه گذشته صنعت و تولید کشور با صدمات بسیاری از جمله تحریم ها و نیز برخی بی تدبیری ها در نحوه تصمیم گیری ها مواجه بوده و بهبود این شرایط مستلزم صرف زمان و انرژی است.

شوک در اقتصاد برای تحریک تقاضا از طریق بازار پول پذیرفتنی نیست

فردین آقا بزرگی یکی دیگر از کارگزاران با سابقه بازار سرمایه است که در گفتگو با خبرنگار فارس با تبیین جایگاه بازار سرمایه و بازار پول معتقد است :فضای اقتصادی کشور به نحوی نهادینه شده که تجهیز منابع در کارخانجات و صنایع تولیدی اغلب بر مبنای تامین مالی از طریق بازار پول و بانک ها است در حالیکه مطابق با تعاریف،  تامین نقدینگی از طریق بانک ها باید  برای طرح های توسعه ای کمتر از یک سال تخصیص یابد و طرح های توسعه ای بلند مدت بنگاه های اقتصادی از طریق بازار سرمایه باید تامین مالی شوند.

وی افزود: ایجاد شوک برای تحریک تقاضا در اقتصاد از محل منابع مالی کوتاه مدت بانکی تنها به عنوان یک عامل تسکین دهنده موقتی و کوتاه مدت نتیجه داده و بنابراین می توان گفت بسته خروج از رکود دولت با این دیدگاه به اجرا درآمده تا با عبور از یک دوره کوتاه مدت بتوان در سال 95 به انتظارها از بابت دگرگونی سوداوری شرکت های بورسی دست یافت.

مدیر عامل کارگزاری بانک آینده با بیان اینکه اجرای بسته خروج از رکود دولت چیزی جز افزایش بدهی های دولت را در بر نخواهد داشت، عنوان کرد: با توجه به باطن دولتی خودروسازان کشور و بدهی متورم دولت به بخش هایی همچون بدهی 200 هزار میلیارد تومانی به صندوق بازنشستگی کشوری و یا بدهی 60 هزار میلیارد تومانی به شبکه بانکی می توان انتظار داشت که با اجرای بسته خروج از رکود دولت همچنان تعهدات دولت به سیستم بانکی افزایش یابد.

وی افزود: اینکه بورس هنوز نسبت به اجرای بسته خروج از رکود دولت واکنشی نشان نداده ناشی از موقتی بودن شوک اجرای این طرح بوده و این در حالی است که بطور معمول ایجاد و اعمال نرخ های دستوری برای سیاست های مالی نه تنها آثار مثبتی در بر نخواهد داشت بلکه به ایجاد شکاف و یا رانت بادآورده برای عده ای قلیل می انجامد.

بناباراین با اعمال نرخ های دستوری نمی توان وضعیت اقتصادی را آرایش کرد و شاید عدم واکنش فعالان بازار سهام به این بسته نیز ناشی از همین موضوع بوده است.

آقا بزرگی ایجاد شوک در اقتصاد برای تحریک تقاضا از طریق بازار پول را نامناسب دانست و گفت: به نظر می رسد بجای تعیین نرخ های دستوری می بایست برای سیاست های پولی و مالی کشور ثبات ایجاد کرد . عدم نرخ گذاری برای محصولات کارخانجات و صنایع تولیدی، عدم دخالت در تعیین قیمت مواد اولیه شرکت ها و ارایه تضامین به سرمایه گذاران داخلی و خارجی در زمینه سیاست های اقتصادی اصلی ترین نیاز هایی است که دولت باید برای خروج کسب و کار از رکود بکار ببندد.

از سویی دیگر با کنترل هزینه های دولتی می توان وضعیت اقتصادی کشور را ساماندهی کرد چراکه بیش از 85 درصد اقتصاد ایران در دست دولت بوده و بنابراین با اصلاح سیاست های مالی در دل شرکت های دولتی و شبه دولتی می توان به کاهش هزینه ها امیدوار بود.

وی افزود: دولت می تواند فرایند واگذاری شرکت های دولتی را به گونه ای سازماندهی کند که مدیریت به بخش خصوصی واقعی منتقل شود.

این کارشناس بازار سرمایه بر این باور است که بازار مالی ایران به مرور در حالی شکل خواهد گرفت که انتظار برای تحقق بازدهی های سه رقمی همچون در دوره های گذشته رخ نخواهد داد. بنابراین کسب بازدهی از بازار سرمایه در بازه 30 تا 40 درصدی انتظاری معقول پس از عیور از دوره گذار فعلی و با تحقق بودجه های برآوردی واقعی شرکت ها در سال 95 خواهد بود.

امیدی به رشد سودآوری خودرویی ها نیست

مدیر عامل یک شرکت کارگزاری در بورس تهران نیز در گفتگو با خبرنگار ما معتقد است: انتظار برای واکنش فوری بازارسهام با اجرای بسته خروج از رکود دولت بجا نبوده و بورس در حال بررسی آثار این بسته بر عملکرد شرکت های بورسی است.

محمد مهدی ناسوتی فرد درباره آثار بسته خروج از رکود دولت بر بازار سرمایه گفت: در حال حاضر سرمایه گذاران بازار سهام درانتظار تحقق آثار ناشی از اجرای این بسته بر عملکرد مالی شرکت های بورسی هستند . هم اکنون تضعیف تقاضا مشکل اصلی اقتصاد ایران بوده و باعث شده تا کارخانجات تولیدی با مشکل فروش مواجه باشند. بنابراین تحقق رونق انتظار بازار سرمایه از بسته های حمایتی دولت در شرکت های بروسی است.

مدیر عامل کارگزاری بورس بهگزین با اشاره به اجرای بسته خروج از رکود دولت از روز جاری عنوان کرد: بازار سهام هم اکنون در حال رصد آثار واقعی این طرح بر روی عملکرد مالی آندسته از شرکت هایی است که می توانند از این بابت منتفع و یا از انباشت کالا در انبارهای خود خلاص شوند. بنابراین انتظار از بازار سهام برای واکنش فوری به اجرای بسته خروج از رکود انتظاری زود زود هنگام بوده و هم اکنون بازار رفتار طبیعی خود را دنبال می کند.

وی در برابر این پرسش که با اجرای بسته خروج از رکود چه انتظاری از چشم انداز مالی و عملیاتی صنعت خودرو و مسکن می توان داشت؟ عنوان کرد: چنانچه از منظر سهامداری به صنعت خودرو نگریسته شود می توان گفت اجرای بسته خروج از رکود از لحاظ پیش بینی سود هر سهم پس از کسر مالیات شرکت ها اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.چرا که صنعت خودرو با هزینه های مالی و مشکلات بنیادی هنگفتی مواجه است اما از لحاظ ملی به دلیل سهم صنعت خودرو در اشتغال کل همواره دولت ها حمایت های بی دریغی از این صنعت داشته اند و اکنون بسته خروج از رکود دولت از لحاظ پابرجایی و زنده ماندن صنعت خودرو می تواند تاثیر گذار باشد.

وی افزود: اینکه تصور کنیم دولت همواره بر روی صنعت خودرو به منظور ایجاد و رشد اقتصادی اصرار و پافشاری می کند با واقعیت همسو نیست زیرا با وجود اینکه  صنعت خودرو در بخش اشتغال کشور از سهم بالایی برخوردار است اما دولت صرفاً برای ایجاد رشد اقتصادی در این بخش تمرکز نکرده است.

ناسوتی فرد در عین حال از تداوم رکود تورمی در بخش مسکن سخن گفت و افزود: تا وقتی مشکلات ساختاری مسکن حل نشود با هیچ بسته ای نمی توان به چشم انداز این بازار برای خروج از رکود خوشبین بود.

وی در خاتمه گفت:روند بازار سهام تا زمانی که متغییر های اصلی آن از جمله نرخ بالای بهره بانکی و نیز فروش واقعی بنگاههای اقتصادی حل و فصل نشود در شرایط رکود و رخوت آورنوسان خواهد کرد. این در حالی است که با نوسان گیری نیز در بازار سهام اتفاق خاصی رخ نخواهد داد.

بالا بودن نرخ سود بانکی شرایطی ایجاد کرده که تجار و سرمایه گذاران به دنبال سود بدون ریسک باشند . بازار سهام برای تغییر نیازمند لمس آثار متغییرهای واقعی از جمله نرخ بهره بانکی و فروش واقعی بنگاههای اقتصادی است.

چطور یک برنامه بازاریابی طرح ریزی کنیم

شرکت‌هایی که در بازاریابی موفق هستند با یک برنامه بازاریابی شروع می‌کنند. برنامه کمپانی‌های بزرگ شاید به صدها صفحه برسد؛ اما برای شرکت‌های کوچک شاید چند صفحه کفایت کند. حداقل سه ماه یکبار  به برنامه بازاریابی که می‌نویسید رجوع کنید اما بهتر است که اینکار را به صورت ماهانه انجام دهید. حتماً هربار گزارش ماهانه به آن اضافه کنید. اینکار باعث می‌شود بتوانید روند جلو بردن طرح‌تان را بررسی کنید.

این برنامه باید یکساله باشد. برای شرکت‌های کوچک، این معمولاً بهترین روش برای فکر کردن درمورد بازاریابی است. خیلی چیزها تغییر می‌کند، آدم‌ها می‌روند و می‌آیند، بازار تغییر می‌کند، مشتری‌ها عوض می‌شوند. بعداً پیشنهاد خواهیم کرد که قسمتی در برنامه‌تان طراحی کنید که به آینده متوسط نظر داشته باشد: دو تا چهار سال آینده. اما حجم اصلی برنامه‌تان باید روی همان سال جاری متمرکز باشد.

برای نوشتن این برنامه باید چند ماه به خودتان زمان دهید، حتی اگر چند صفحه باشد. نوشتن برنامه سخت‌ترین قسمت ماجراست. بااینکه اجرای آن سختی‌های خودش را دارد، اینکه تصمیم بگیرید چه بکنید و چطور آن را انجام دهید، بزرگترین چالش بازاریابی است. بیشتر برنامه‌های بازاریابی معمولاً با شروع یک سال جدید شروع می‌شوند.

چه کسی باید برنامه‌تان را ببیند؟ همه کارمندان شرکت. شرکت‌ها معمولاً برنامه‌های بازاریابی‌شان را خیلی خیلی خصوصی و محرمانه نگه می‌دارند که برای این کارشان یک تا دو دلیل دارند: یا این برنامه ها خیلی ضعیف هستند و مدیریت ازاینکه آن را به کسی نشان دهد، خجالت می‌کشد و یا خیلی قوی و مفصل است که باعث می‌شود برای آن رقابت بسیار ارزشمند باشند.

ولی شما نمی‌توانید بدون درگیر کردن افراد زیاد، یک برنامه بازاریابی را جلو ببرید. بزرگی شرکتتان هرچقدر که باشد، باید نظر همه قسمت‌های شرکت را جویا شوید: قسمت مالی، قسمت تولید، پرسنل، قسمت انبار و … ــ قسمت تبلیغات و بازاریابی که جای خود دارد. این مسئله اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا باعث می‌شود همه قسمت‌های شرکت برای جلو بردن این برنامه بازاریابی همکاری کنند. افراد اصلی‌تان می‌توانند نظر واقعبینانه درمورد چیزهایی که قابل‌حصول است و اینکه چطور می‌توان به آنها دست یافت ارائه کنند. اگر در شرکت شما مدیریت یک‌نفره حکمفرماست، آنوقت مجبور خواهید بود همه نقش‌ها را در آنِ واحد بازی کنید ولی حداقلش این است که جلسات کوتاه‌تر خواهد بود!

چه ارتباطی بین برنامه بازاریابی و برنامه کاری یا هدف و چشم‌انداز شرکتتان وجود دارد؟ برنامه کاری شما بیانگر این است که کار شما در چه حیطه‌ای است، اینکه چه می‌کنید و چه نمی‌کنید و چه اهدافی برای کارتان دارید. این برنامه مسائل خیلی بیشتری از بازاریابی را در بر می‌گیرد؛ می‌تواند شامل مسا‌ئل مربوط به محل شرکت، کارمندان، مسائل مالی، پیوندهای استراتژیک با شرکت‌های دیگر و از این قبیل را شامل شود. درواقع «چشم‌انداز» شرکت شماست، عباراتی که هدف طلایی شرکت و کار شما را بیان می‌کند. برنامه کاری شرکت شما محیطی را فراهم می‌آورد که در آن برنامه بازاریابی‌تان شکوفا شود. این دو باید با هم هماهنگ باشند.

فواید داشتن یک برنامه بازاریابی

یک برنامه بازاریابی فواید مختلفی برایتان به همراه خواهد داشت که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم.

سمبل وحدت: برنامه بازاریابی به پرسنل شما چیزی برای تکیه کردن می‌دهد. شما می‌خواهید آنها احساس اعتماد کنند که کاپیتان کشتی‌شان نقشه در دستش است، می‌داند چطور کشتی را هدایت کند و مقصدی در ذهن دارد. شرکت‌ها معمولاً تاثیر یک برنامه بازاریابی بر پرسنل خود را نادیده می‌گیرند، پرسنلی که می‌خواهند خود را عضوی از یک تیم احساس کنند که در تلاش‌ها و لذت‌ها با هم شریک باشند. اگر می‌خواهید کارمندانتان به شرکت احساس تعهد کنند، خیلی مهم است که چشم‌اندازتان از مقصد شرکت را با آنها در میان بگذارید. شاید خیلی‌ها یک طرح مالی را متوجه نشوند اما از یک برنامه بازاریابی نوشته‌شده و دقیق به هیجان می‌آیند. باید برنامه بازاریابی را البته به صورت خلاصه‌تر به اطلاع همه قسمت‌های شرکت برسانید و برای رویارویی با هیجاناتی که پیش رو خواهید داشت آنها را سر ذوق بیاورید. مطمئن باشید آنها از اینکه در این مسائل واردشان کرده‌اید خوشحال خواهند شد.

نقشه موفقیت: همه ما می‌دانیم که برنامه‌ها همیشه چیز کاملی نیستند. از کجا باید بدانید در ۱۲ ماه آینده یا پنج سال پیش‌رویتان چه اتفاقاتی قرار است بیفتد؟ آیا نوشتن برنامه بازاریابی کار بیهوده‌ای نیست… وقتی که برای آن می‌گذارید را بهتر نیست صرف ملاقات کردن با مشتری‌های جدید یا رونق تولیداتتان کنید؟ بله، اگر بخواهید سطحی فکر کنید به همین نتیجه می‌رسید. اما اگر برنامه‌ریزی نداشته باشید، مطمئن باشید که عاقبتتان شکست خواهد بود. داشتن یک برنامه درست بسیار بهتر از نداشتن برنامه است. اینکه جهت حرکتتان ۵ یا ۱۰ درجه از مقصدتان دور باشد بسیار بهتر از این است که هیچ مقصدی نداشته باشید. هدف دریانوردی مگر جز این است که به مقصدی برسید؟ و بدون یک برنامه بازاریابی مطمئن باشید که در دریا سرگردان خواهید شد و شاید به یک خشکی برسید اما در اکثر مواقع در اقیانوس بی‌پایان سرگردان خواهید بود. کاپیتان‌های کشتی بدون نقشه چیزی جز کف دریا را کشف نخواهند کرد.

دستورالعمل‌های عملکردی شرکت: اولین دوچرخه فرزندتان و دستگاه ضبط صوتتان همه یک دفترچه دستورالعمل دارند. شرکت شما هم بسیار پیچیده‌تر از آن است که بدون داشتن یک دستورالعمل کاری بتواند ادامه حیات دهد. برنامه بازاریابی یک راهنمای قدم به قدم برای موفقیت شرکتتان است. خیلی مهمتر از چشم‌انداز و هدف شرکت است. برای نوشتن یک برنامه بازاریابی عالی باید شرکتتان را از بالا تا پایین ارزیابی کنید و مطمئن شوید که همه قسمت‌ها و جزئیات آن در بهترین حالت کار می‌کنند. می‌خواهید در این سال جدید با این شرکت چه بکنید؟ آن را یک لیست انجام کار در مقیاس بزرگتر بدانید که کارهای خاص شما را برای سال جدید مشخص می‌کند.

تفکر نوشته‌شده: به مسئولان مالی شرکتتان اجازه نمی‌دهید اعداد و ارقام را فقط در ذهنشان نگه دارند. گزارشات مالی بخش حیاتی اقتصاد هر شرکت است، چه کوچک باشد چه بزرگ. نباید هیچ فرقی با بازاریابی داشته باشد. اسناد نوشتاری شما برنامه کار شما را مشخص می‌کند. اگر کسی برود، فرد جدیدی بیاید، اگر اتفاقات باعث تغییر داده‌ها شود، اطلاعات موجود در برنامه بازاریابی نوشته‌شده، دستنخورده باقی خواهد ماند تا به شما چیزهایی که با آن به توافق رسیده‌اید را یادآوری کند.

افکار سطح‌بالا: در دنیای پررقابت امروزی، منعطف کردن نگاهتان به سمت تصویر بزرگ کمی سخت است مخصوصاً آن قسمت‌هایی که مستقیماً به عملکردهای روزانه شما مرتبط نیست. باید چند وقت یکبار وقت بگذارید تا به خوبی درمورد کارتان فکر کنید - اینکه در جهتی که خودتان و کارمندانتان می‌خواهید پیش می‌رود یا نه، اینکه چیز دیگری می‌توانید به آن اضافه کنید یا نه، اینکه همه برداشتتان را از محصولاتی که دارید می‌کنید یا نه، همچنین درمورد پرسنل فروش و بازارتان. نوشتن برنامه بازاریابی بهترین زمان برای این تامل و فکر کردن است. خیلی‌ها کارمند مربوطه‌شان را برای نوشتن این برنامه به مرخصی می‌فرستند، خیلی‌ها ترجیح می‌دهند خودشان در خانه و در آرامش اینکار را انجام دهند و خیلی‌ها اتاق یک هتل را به دور از تلفن‌ها و فکس‌ها و امثال آن ترجیح می‌دهند تا بتوانند خودشان را به طو کامل بر روی این موضوع متمرکز کنند.

در ایدآل‌ترین حالت ممکن، بعد از چند سال نوشتن برنامه بازاریابی، آنوقت می‌توانید بنشینید و هر سال یکسری از آنها و روند پیشرفت شرکتتان را بررسی کنید. البته، گاهی‌اوقات وقت گذاشتن برای این کار کمی سخت است اما اینکار می‌تواند یک دیدگاه انتقادی درمورد فعالیت‌کاری‌تان در طول این سال‌ها به شما ارائه دهد.
 
  BLOGFA.COM