درباره موفقیت و انسانهای موفق و راههای رسیدن به موفقیت درکسب و کار و بازاریابی شبکه ای
 

پیام تسلیت اقای نعمت اله پژوهنده دهبنه

بسم رب الشهدا و الصدیقین

آه از غمی که تازه شود با غم دِگَر

فاجعه انفجار تروریستی امروز در سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و شهادت جمع زیادی از مردم عزیز کشورمان، بار دیگر قساوت و ظلم آشکار دشمنان جنایتکار و سنگدل به ملت ایران را اثبات کرد.
این اقدام ناجوانمردانه که تصویری واضح از ضعف و خواری دشمنان ایران اسلامی است، نمی تواند ملت بزرگ ایران را از ایستادگی پای آرمان های انقلاب اسلامی بازدارد و باذن الله، انتقام سختی در انتظار دشمنان ملت ایران خواهد بود.
اینجانب با محکوم کردن این اقدام تروریستی جنایت‌بار و ابراز همدردی با خانواده‌های عزادار، این فاجعه ناگوار را به حضرت صاحب الزمان(عج) و به محضر مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) و تمام مردم عزیز ایران به ویژه مردم شریف کرمان، تسلیت عرض میکنم و از درگاه خدای متعال برای شهدای این حادثه، علو درجات و هم نشینی با حضرت زهرا سلام الله علیها و برای مجروحان، شفای عاجل مسألت دارم.
نعمت اله پژوهنده دهبنه

اقای_نعمت اله_پژوهنده  

نعمت اله پژوهنده دهبنه دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس رشته حقوق جزا و جرم شناسی و دارای ۳۵ سال سابقه کارکارشناسی و اجرایی و مدیریتی در سازمانهای دولتی و فعالیت‌های چندین ساله در حوزه های نظارتی در دستگاه‌ها و وزارتخانه ها در(گیلان و تهران) و هم اکنون مشاور قضایی و حقوقی دانشکده فیزیک و انرژی دانشگاه امیر کبیر مرکز و ...

#نعمت اِاله پژوهنده#گیلان#پژوهنده

متن فارسی ویرایش نهایی پیش‌نویس قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین + اسناد

متن فارسی ویرایش نهایی پیش‌نویس قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین + اسناد

متن تهیه شده توسط وزارت خارجه با تیتر «ویرایش نهایی / برنامه همکاری‌های جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» در فضای مجازی منتشر شده که مشتمل بر ۹ بند و ۳ ضمیمه است؛ ضمینه‌های این متن که توسط «دبیرخانه سازوکار عالی مشارکت جامع راهبردی ایران و چین» تنظیم شده مشتمل بر اهداف سیاسی، عناوین اصلی برای برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ ساله و اقدامات اجرایی است.

متن فارسی ویرایش نهایی پیش نویس قرارداد ایران و چین با تیتر «برنامه همکاری‌های جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» به همراه ۳ ضمیمه حاوی چهار نکته کلیدی است که نشان می‌دهد نگرانی‌ها درباره تبعات این قرارداد بی‌مورد است.

به گزارش «تابناک»؛ متن تهیه شده توسط وزارت خارجه با تیتر «ویرایش نهایی / برنامه همکاری‌های جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» در فضای مجازی منتشر شده که مشتمل بر ۹ بند و ۳ ضمیمه است؛ ضمینه‌های این متن که توسط «دبیرخانه سازوکار عالی مشارکت جامع راهبردی ایران و چین» تنظیم شده مشتمل بر اهداف سیاسی، عناوین اصلی برای برنامه همکاری‌های جامع ۲۵ ساله و اقدامات اجرایی است.

آنچه ویرایش نهایی متن این قرارداد تنظیم شده در خرداد ۱۳۹۹ تحت عنوان «برنامه همکاری‌های جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» مشهود است، اگر هر نسخه فارسی، انگلیسی و چینی آن دقیقاً با همین متن به تصویب برسد و اجرایی شود، حاوی چهار نکته کلیدی است که برخی نگرانی‌ها را نسبت به تبعات چنین قراردادی به شکل قابل ملاحظه‌ای رفع می‌کند.

نکته نخست اینکه، دست‌کم مطابق با این پیش‌نویس چین در ایران در همه بخش‌های سرمایه گذاری و انتقال دانش خواهد نمود. این میزان سرمایه گذاری از سوی چین در حالی که در شرایط کنونی چین برای جلوگیری از تحریم حتی در صنایع عظیم نفتی ایران نیز سرمایه گذاری یا منابع ارزی چند ده میلیارد دلاری ایران را آزاد نمی‌کند، شگفت انگیز است و اگر اجرایی شود تحولی اساسی برای ایران خواهد بود.

نکته دوم اینکه، در قرارداد ایران به جز مشوق‌هایی برای سرمایه گذاری و ایجاد زیرساخت توسط طرف چینی و همکاری در خلق مجموعه‌های صنعتی و تجاری و مجموعه اقدامات سیاسی، امنیتی و نظامی مشترک، هیچ خدمات یا امتیاز ویژه‌ای نظیر واگذاری بخشی از خاک ایران به چین برای اجرای این پروژه‌ها یا واگذاری امتیاز‌های انحصاری نمی‌دهد؛ بنابراین، دست کم با اجرایی شدنِ متن مورد اشاره ایران، چیزی از دست نخواهد داد و قرارداد به شکل قابل ملاحظه‌ای در راستای منافع ایران است.

نکته سوم اینکه، این قرارداد عمدتاً حالت تفاهم نامه دارد و در آن ارقام و اعدادی درج نشده است. در واقع این سند همکاری، بیانگر راهبرد بلندمدت همکاری ایران و چین است و هر بند از متن اصلی یا ضمیمه‌های سه‌گانه نیاز به قرارداد‌های جداگانه‌ای برای اجرایی شدن دارد که آن قرارداد‌ها حاوی جزئیات این توافق است؛ بنابراین، اگر حساسیتی باشد، باید درباره قرارداد‌هایی صورت پذیرد که بعد‌ها پس از تصویب این قرارداد برای اجرای بخش‌های مختلف میان ایران و چین منعقد می‌شود.

نکته چهارم اینکه، در این قرارداد ۲۵ ساله ضمانت اجرایی برای هیچ یک از دو طرف ایران و چین در نظر گرفته نشده است؛ بنابراین، هدف گذاری‌هایی که در این قرارداد و ضمائم صورت پذیرفته در هر مرحله از سوی طرفین می‌تواند اجرا نشود و اجرایش متوقف شود، مگر آنکه بعد‌ها در چارچوب هر بند قرارداد‌های همکاری دارای ضمانت اجرایی تنظیم شود که قاعدتاً آن قرارداد‌ها نیاز به ارزیابی‌های جداگانه‌ای دارد.

 

متن و تصویر قرارداد ایران و چین و ضمائم آن بدین شرح است؛
برنامه همکاری‌های جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران

مقدمه

جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران که در این متن طرف‌ها نامیده می‌شود.

– دو تمدن کهن آسیایی و دو شریک نزدیک در عرصه های تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی هستند، با دیدگاه ها و منافع مشترک بسیار در عرصه دوجانبه و چندجانبه بوده و یکدیگر را شریک راهبردی مهم خویش تلقی می کنند.

– با به رسمیت شناختن مشترکات فرهنگی، چندجانبه گرایی، حمایت از حق ملت ها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و مدل توسعه بومی خود و اشتراک دیدگاه‌هایی مشابه در مورد مسائل مختلف جهانی که موجب گسترش روابط آنها به سطح راهبردی مبتنی بر منافع متقابل و رویکرد برد – برده شده است.

– با داشتن روابط عمیق و دوستانه از زمان برقراری روابط دیپلماتیک در ۱۹۷۱ با زمینه‌های مساعد برای همکاری در حوزه‌های انرژی، زیرساخت، منتم علوم و فن‌آوری و غیره، رهبران دو طرف قویا متعهد به گسترش روابط و درخواست برنامه برای تقویت روابط بوده‌اند.

– با اطمینان از اینکه این سند ترمیم کننده فصلی جدید در سپهر مناسبات دو تمدن بزرگ آسیایی چین و ایران و گامی موثر جهت تحقق اراده مشترک رهبران در جهت تعمیق روابط دوجانبه و تقویت همکاری‌های دوجانبه در زمینه‌های مختلف در چارچوب ابتکار «کمربند – راه» می‌باشد؛ – با هدف عملیاتی شدن بند ششم بیانیه مشارکت در خصوص ایجاد مشارکت جامع راهبردی بین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی که ژانویه ۲۰۱۶ میلادی منتشر شده و تاکید می‌کند بر ضرورت ایجاد مکانیزم و فراهم آوردن زیر ساخت‌های لازم برای توسعه همکاری‌ها در یک چشم انداز ۲۵ ساله.

دو طرف در خصوص موارد زیر تفاهم نمودند؛

بند اول

چشم‌انداز

سوق دادن مشارکت راهبردی جامع چین – ایران، مبتنی بر رویکرد برد-برد در زمینه دوجانبه منطقه ای و روابط بین الملل

بند دوم

ماموریت

با در نظر داشتن ظرفیت‌های عظیم همکاری، طرفین در چارچوب این سند، برای دستیابی به اهداف زیر همکاری خواهند کرد؛

– گسترش همکاری‌های دوجانبه اقتصادی و تجاری

– تعامل موثر بین دستگاه های عمومی دولتی و بخش خصوصی و مناطق آزاد و ویژه

– افزایش میزان اثرگذاری در حوزه‌های اقتصادی، فناوری و گردشگری

– مشارکت راهبردی در حوزه های مختلف اقتصادی

– گسترش همکاری‌ها بین دانشگاه ها، بخش‌های فناوری و علمی

– بازنگری موثر و مستمر همکاری های مشترک اقتصادی به منظور فائق آمدن بر موانع و چالش‌ها

– حمایت از مواضع یکدیگر و همکاری در مجامع بین المللی و سازمان‌های منطقه‌ای

– تقویت اجرای قانون و همکاری‌های امنیتی در حوزه‌های مختلف از جمله مبارزه با تروریسم

– گسترش همکاری نظامی برای تقویت ظرفیت‌های دفاعی و راهبردی

– همکاری در زمینه‌های دیگر.

بند سوم

اهداف اساسی

طرفین، اهداف اساسی این سند را با در نظر داشتن سیاست‌های راهبردی دوجانبه، ظرفیت‌های همکاری و فرصت‌ها و شرایط واقعی به شرحی که در ضمیمه شماره (۱) آمده است، تدوین نموده‌اند.

بند چهارم

زمینه‌های همکاری

طرف‌ها برای گسترش و توسعه همکاری‌های جامع به شرح ضمیمه شماره (۲) همکاری خواهند نمود. برخی از حوزه‌های مرجح به شرح زیر می‌باشند:

انرژی شامل نفت خام (تولید، حمل، پالایش و امنیت تامین) پتروشیمی، انرژی‌های تجدیدپذیر و انرژی هسته‌ای غیر نظامی.

بزرگراه، خط آهن و اتصالات دریایی به منظور ارتقای نقش ایران در ابتکار کمربند-جاده.

همکاری‌های بانکی با استاندارد بالا، با تاکید بر استفاده از ارزهای ملی، با تصریح بر مقابله با پولشویی، تامین مالی تروریسم و جنایت‌های سازمان یافته.

همکاری‌های گردشگری، علمی- آکادمیک، فناوری و تبادل تجارب در آموزش نیروی انسانی ریشه کن کردن فقر و بهبود وضعیت معیشت مردم در مناطق کمتر توسعه یافته.

بند پنجم

اقدامات اجرایی

طرفین بر مبنای اصول و منافع مشترک، و منطبق بر اصول تجارت میان بنگاه‌های اقتصادی، همکاری‌های جامع راهبردی خود را در تمامی حوزه‌ها با اجرای اقدامات مندرج در ضمیمه ۳ این سند گسترش می‌دهند.

بند ششم

نظارت و اجرا

۱. برای هماهنگی و نظارت بر کاربرد مفاد این سند، طرفین یک سازوکار به سرپرستی مقامات عالی و ذیصلاح به نمایندگی از رهبرانشان ایجاد می‌کنند.

۲. در این راستا، نمایندگان عالی‌رتبه، دیدارهای سالانه خواهند داشت و در صورت نیاز مقامات مرتبط، جلسات مشورتی با همتایانشان خواهند داشت.

۳. وزارت خانه‌های امور خارجه دو کشور، به عنوان مقامات مسئول، با همکاری سایر وزارتخانه‌ها، از جمله وزارت بازرگانی چین و وزارت امور اقتصاد و دارایی ایران، وظیفه نظارت بر اجرای مفاد این سند و ارائه گزارش پیشرفت همکاری را به رهبرانشان در زمان‌های مناسب دارند.

بند هفتم

همکاری در کشور ثالث

با توجه به علایق مشترک در ابتکار کمربند – جاده، طرفین، همکاری دوجانبه و چند جانبه را از طریق برنامه‌های مشترک در کشورهای همسایه یا ثالث تشویق می‌کنند.

بند هشتم

نفی فشارهای خارجی

در راستای حمایت از اصل چند جانبه گرایی، طرفین در مقابل فشارهای غیرقانونی طرف‌های ثالث، از اجرای مفاد این سند حفاظت می‌نمایند.

بند نھم

مفاد نهایی

۱- هرگونه اصلاح در ضمائم این سند (موضوعات مطروحه در بندهای ۳، ۴، ۵) باید با رضایت متقابل طرفین و از طریق هماهنگی و مشاوره انجام شود.

۲- در صورت ضرورت، برای تسهیل در اجرای موضوعات مورد توافق طرفین می‌توانند با ارائه پیشنهادهای برای اصلاح یا به‌روزرسانی سند حاضر اقدام کنند. این امر نباید بر اجرای پروژه‌های توافق شده تاثیر بگذارد یا مانع شود.

۳- ضمائم ابن سند جزء لاینفک آن محسوب می‌شوند.

۴- این سند از تاریخ امضا به مدت ۲۵ سال اجرایی خواهد بود.

این سند در تاریخ … ( برابر با … تقویم ایرانی) در شهر … در سه نسخه به زبان چینی، فارسی و انگلیسی به امضاء رسید؛ هر یک از نسخ از اعتبار یکسان برخوردار است. در مواقع اختلاف، نسخه انگلیسی ملاک عمل می‌باشد.


[محل امضا] از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران / از طرف دولت جمهوری خلق چین
تصویر ضمائم برنامه همکاری‌های جامع

ساعت یک و بیست دقیقه بامداد به وقت ترور

از آن ۱:۲۰ لعنتی؛

ساعت یک و بیست دقیقه بامداد به وقت ترور

دقیقا یک سال قبل بود که خبری تلخ جهان را تکان داد.

به گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، دقیقا ۳۶۵ روز قبل بود که در سیزدهمین روز از زمستان سال ۹۸ خبری تلخ همه دنیا را در شوک فرو برد؛ خبری که هنوز هم باور آن سخت است و طاقت‌فرسا؛ خبر این بود: در حمله موشک‌های لیزری بالگردهای ارتش تروریستی آمریکا به فرودگاه بغداد که در ساعت "۱:۲۰ بامداد انجام شد، سردار سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس فرمانده بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) و تنی چند از یارانشان به شهادت رسیدند؛ خبری که باعث شد سه روز عزای عمومی در کشور برقرار شود. 

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

نکته جالب در انجام این ترور این بود که همه سیاستمداران آمریکایی از رئیس سنا تا رئیس مجلس نمایندگان و کلا هر کسی که مسئولیتی داشت اعلام کردند که ترامپ بدون هماهنگی با آنها دستور این عملیات تروریستی را صادر کرده و به نوعی خود را کنار کشیدند؛‌ مثلا پنتاگون در بیانیه‌ای با اعلام این که ترامپ دستور ترور این سردار ایرانی را صادر کرده بود، مدعی شد که این مقام ارشد ایرانی قصد حمله به دیپلمات‌های آمریکایی و دیگر نیرو‌های نظامی و منطقه‌ای را داشته است، این بهانه ها آورده می شد چون همه به این موضوع واقف بودند که ترامپ پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و خط قرمز محور مقاومت در منطقه را رد کرده است. آمریکایی ها باز هم نشان دادند که مرد جنگ رو در رو نیستند و فقط توانایی دارند از پشت بزنند. 

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

کابوس داعش

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی شخصیتی بسیار برجسته در جبهه مقاومت و از یادگاران دوران دفاع مقدس بود. هنگامی که خبر شهادت او در رسانه‌های اعلام شد شاید بسیاری از مردم هنوز باورشان نمی‌شد که چنین اتفاقی رخ داده است، او چهره درخشان و برجسته محور مقاومت به ویژه در دوران مبارزه با شجره خبیثه ملعونه داعش بود. این شهید بزرگوار توانست جبهه مقاومت را در سراسر جهان تشکیل دهد و به همین دلیل هم آمریکا و صهیونیست‌ها دست به این ترور وحشیانه زدند؛ زیرا هر چه نقش برای سوریه و عراق و لبنان و کل منطقه کشیده بودند؛ حاج قاسم ما پنبه کرده بود.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به کمک سردار شهید حاج حسین همدانی با تشکیل نیروهایی مانند جنبش النجباء و کتائب حزب الله و همچنین حشدالشعبی در عراق و گروه هایی نظیر بسیج مردمی سوریه و اتحاد آنها با مدافعان حرم از ایران و تیپ فاطمیون و زینبیون در مقابل داعش ایستادگی کرد. حتی روزهایی که داعش به پشت دروازه های کاخ ریاست جمهوری سوریه رسیده بود و هیچ کس فکر نمی کرد که دیگر امیدی به شکست داعش باشد؛ سردار سلیمانی به همراه مدافعان حرم ایستاد و مانع از گسترش و ظهور بیشتر داعش در منطقه غرب آسیا شد.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

وقتی وزیر خارجه آمریکا دوست دارد سردار سلیمانی را ببیند

روزی که حاج  قاسم در سال ۱۳۳۵ در روستای قنات‌ملک کرمان به دنیا آمد، دونالد ترامپ ده‌ساله در نیویورک برای هم‌کلاسی‌هایش رجز می‌خواند و فکر نمی‌کرد ۶۰ سال بعد کودکی از قنات‌ملک مقابلش بایستد و روزگارش را سیاه کند. شاید جالب باشد بدانید حاج قاسم آنقدر دوست‌داشتنی بود که مقام معظم رهبری عبای نماز شب خود را دادند تا حاج‌قاسم را با آن دفن کنند. فرمانده کل قوا با آن عبا چهارده سال نماز شب خواندند. این دومین عبای شب ایشان بود که شهیدی با آن دفن می‌شد. اولین بار سر شهادت حاج احمد کاظمی این گونه دفن شد.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

دشمن شایسته لفظی است که «ژنرال پترائوس» رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا و مدیر کل سابق سیا در مورد سرلشکر سلیمانی بکار می‌برد. باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا که دولتش نقش اول به وجود آمدن داعش بوده نیز در یکی از دیدارهایش با حیدرالعبادی نخست وزیر وقت عراق در سال  پیرامون سرلشکر سلیمانی گفت که او دشمن من است ولی من برای او احترام ويژه‌ای قائل هستم. جان کری وزیرخارجه سابق آمریکا هم در یکی از دیدارهایش با ظریف وزیرامورخارجه کشورمان، خطاب به او گفت که برای یکبارهم شده مایلم قاسم سلیمانی را از نزدیک ببینم.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

او می‌خواهد شهید شود

در می ۲۰۱۷ اردیبهشت ۹۶ روزنامه لوموند فرانسه طی یک گزارشی در حالی که عکس در حال نماز خواندن سردار قاسم سلیمانی را به صورت بزرگ منتشر کرده بود، به تعریف و تمجید از فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران پرداخت و وی را «قوی‌ترین مرد خاورمیانه» و «چه‌گوآرای ایران» نامید. «او می‌خواهد شهید شود»؛ این عبارتی بود که در گزارش لوموند پیرامون «قاسم سلیمانی» به نقل از یک چهره رسانه‌ای داخل ایران آمد.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

وقتی عین‌الاسد شخم زده می‌شود

اما این پایان بازی کثیفی که یانکی‌ها شروع کرده بودند نبود. بامداد چهارشنبه ۱۸ دی ماه بود که روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه‌ای از حملات سنگین موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه آمریکایی عین الاسد در انتقام از ترور ناجوانمردانه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش خبر داد. شواهد و مستندات نشان می داد که موشک‌های بالستیک ذوالفقار و قیام سپاه پاسداران از سمت کرمانشاه و لرستان به سوی پایگاه عین‌الاسد شلیک شده‌اند. به گفته برخی منابع منطقه‌ای، نیرو‌های مقاومت اسلامی عراق نیز همزمان با حمله موشکی سپاه، راکت‌هایی را به سمت این پایگاه شلیک کرده‌اند.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

عین الاسد یکی از ۱۴ پایگاه نظامی آمریکا در کشور عراق است که در راستای پروژه انتقام سخت از آمریکا مورد هدف قرار گرفت. پایگاه نظامی عین الاسد در واقع یک فرودگاه برای نیرو‌های نظامی است و به واسطه اینکه مسیر اصلی دسترسی نیرو‌های نظامی آمریکا از خارج عراق به داخل عراق و ارتباط با ۱۳ پایگاه نظامی آمریکا در عراق است، بسیار حائز اهمیت است.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

این پایگاه یک باند فرود آسفالت دارد و طول باند آن ۴هزار متر است که در ارتفاع ۱۸۸ متری از سطح دریا واقع شده‌است. این پایگاه در منطقه هیت واقع در استان عمدتا اهل سنت الانبار، حدود ۱۰۰ مایل (۱۶۰ کیلومتری) غرب بغداد و ۵ مایل (۸ کیلومتری) غرب روستای خان بغدادی قرار دارد. پایگاه عین الاسد در اصل قادسیه نام داشت که در پایان ۱۹۹۰ ساخته شد و از سال ۲۰۰۳ در اشغال آمریکایی‌ها قرار گرفت. این پایگاه بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا در عراق و مهم‌ترین پایگاه ارتش آمریکا برای ترابری و تأمین سوخت است.

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

یکی برای همه؛ همه برای یکی

حاج قاسم سلیمانی یک عمر برای ملت و اعتقاداتش جنگید و در آخر هم برای همین ملت جانش را تقدیم کرد؛ درست زمانی که ما در کنار گرمای بخاری خوابیده بودیم، حاج قاسم را ناجوانمردانه زدند.  اما مردم قدرشناس کشورمان قهرمانان خود را به خوبی می‌شناسند. زمانی که پیکر حاج قاسم به میهن بازگشت؛‌ این بار ملت باید خودی نشان می داد و الحق و الانصاف هم که نشان داد. تاریخ گواه است که ملت قهرمان‌پرور ایران بزرگ‌ترین تشییع پیکر تاریخ بشریت را رقم زدند و نشان دادند که حاجی قصه ما تنها نیست. 

ساعت ۱:۲۰ به وقت ترور

رهبر معظم انقلاب بارها و بارها فرموده‌اند که خیلی وقت است که دوران بزن در رو تمام شده است، اگر دشمن یکی بزند ده تا می خورد. باید دید که این قمارباز تاجر مسلک که رئیس‌جمهور آمریکا بود و به تازگی از کاخ سفید هم بیرون انداخته شد چه زمانی پی خواهد برد که قمار بسیار خطرناکی انجام داده، ترامپ به واقع نشان داد که نه تنها دیپلمات خوبی نیست، بلکه قمارباز خوبی هم نیست که اگر بود بر روی خون سپهبد سلیمانی شرط نمی بست، شرطی که به نابودیش منجر خواهد شد؛ نابود‌ای که از درون خود آمریکا شروع شد و او را به یکی از روسای جمهور آمریکا تبدیل کرد که مردم خیلی زود و بعد از یک دوره چهار ساله فهمیدند که این کاره نیست و در مورد او اشتباه کرده اند.

مدیر وبلاک :

زمانی امریکا به ما ضربه زده که در درون دچار اختلاف شدیم سال 98 با گران شدن بنزین باعث اختشاش در داخل کشور شد و این باعث شد که امریکا به این نتیجه برسه که بهترین زمان برای ترور سردار همین زمان است و این کار رو کردند خوب دوستان قضاوت با شما !!!!!

ای آنکه در این لحظه درآغوش خدایی

تو پرتو نورانی بزم شهدایی

 

ای جوهرۀ ناب وجودت صدف یار

سردار! بفرما که چنین خوب چرایی؟!

 

برگشته‌ای آرام اَلا نفس زکیّه!

هم راضیه هم مرضیه مهمان رضایی

 

هر قطعه‌ای از پیکر پاک تو که می‌سوخت

می‌شد به ره مادر سادات فدایی

 

از پایْ فتادی که علمدار نیفتد

قربانی فرماندهی کل قوایی

 

ای آنکه خروج تو من الظلمت، الی النّور

چون آیت کرسی سبب دفع بلایی

 

هر کس نشود لایق عنوان شهادت

حقّا که برازندۀ این نام، شمایی

 

ای نور، در آن شام سیه‌پوش نیفتاد

یک لحظه میان تو و مهتاب جدایی

 

شاید که تو داری پر پرواز فرشته

انگار کبوتر ز قفس یافت رهایی

 

ای سنگ صبورت حرم زینب کبری

تو چشم و چراغ و کرم کرببلایی

 

شوریده و شیدای حسینی خرد شام!

مشکاتی و آئینۀ مصباح هدایی

 

وقتی که بتابد به جهان مهر رخ یار

دلداری و فرماندۀ مردان خدایی!

 

دیوار و در افتاده، به جان دل مادر!

 برگرد که دل در طلبت گشته هوایی

 

داد از غم تنهایی تو ای شه خوبان!

دل بی‌تو به جان آمده وقت است بیایی

 

آرامش برای انگلیس وحشت برای ایرانیان؛ از دروغ سازی تا ردپای سعودی ها در رسانه ملکه

آرامش برای انگلیس وحشت برای ایرانیان؛ از دروغ سازی تا ردپای سعودی ها در رسانه ملکه

رسانه‌های بیگانه ازجمله بی بی سی با پرداختن بیش از حد به انتشار ویروس کرونا در ایران، در جهت سیاه‌نمایی تلاش بسیار کردند.

bbc

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ماجرای هواپیمای اوکراینی و موج سواری رسانه های خارجی در این زمینه، این رسانه‌ها  به دنبال سوژه جدیدی بودند که با اخبار منفی که روح و روان مردم کشورمان را تحت تاثیر قرار دهند. در این میان خبر شیوع ویروس کرونا در کشور و جانباختن عده از هموطنان بر اثر ابتلا به این بیماری، بیش از دیگر موضوعات فضای عمومی کشور را تحت تاثیر قرار داد.

موضوعی که طی روزها و هفته اخیر  به صورت گسترده ای در بسیاری از رسانه های داخلی  به آن پرداخته شد اما توجه بیش از اندازه رسانه های خارجی به شیوع این ویروس در ایران و دروغ سازی های آن ها، به تدریج موجب ایجاد التهاب و نگرانی میان مردم شد.سناریو رسانه‌های خارجی نظیر بی بی سی، ایران اینترنشنال و منوتو ،جهت‌گیری‌های خاصی در انتشار اخبار مربوط به شیوع ویروس کرونا در ایران داشتند. این رسانه‌ها با پرداختن بیش از حد به انتشار این ویروس در ایران، در جهت سیاه‌نمایی و تشویش اذهان عمومی تلاش بسیار کردند.

bbc

اما آنچه اهمیت دارد این است که حدفاصل میان واقعیت کرونا در ایران تا روایت کرونا توسط برخی از رسانه ها را می‌توان مهندسی افکارعمومی در سطوح رسانه‌ای دانست، حدفاصلی که هرقدر شکاف و عمق بیشتری پیدا می‌کند خطر شایعه کرونا را از خود کرونا نیز بیشتر می‌کند، به گونه‌ای که پس از مدتی دیگر کارکرد اخبار از ماهیت اطلاع‌رسانی به سمت هراس‌آفرینی و بهره‌برداری‌های سیاسی می‌رود.در این میان انداختن نگاهی گذرا به خطوط خبری که در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور پیگیری می‌شود گواهی روشنی بر این امر دارد که تلاش‌های این رسانه ها معطوف به سلب اعتماد مردم از آمارهای رسمی اعلام شده ،افزایش هراس و ترس عمومی و تبدیل  کردن کرونا به یک غول کشنده و شکست ناپذیر است.

در ادامه به برخی از حواشی و شایعاتی و چالش هایی که این روزها در زمینه انتشار ویروس کرونا در کشورمان بوجود آمده است اشاره می کنیم.

آمارسازی به سبک رسانه ملکه !

روز جمعه در حالی که آمار رسمی گویای مرگ ۳۴ نفر از هموطنان‌مان بر اثر ابتلا به ویروس کرونا بود، بنگاه خبری بی‌بی‌سی از مرگ بیش از ۲۱۰ نفر بر اثر ابتلا به این ویروس خبر داد. بی بی سی برای القای بی اعتمادی نسبت به آمار و ارقام های رسمی دست به یک دروغ سازی آشکار زد. این رسانه انگلیسی در مطلبی به طور عجیب و براساس منابعی نامشخص عنوان کرد که تعداد کشته شدگان بیش از آن است که مقامات رسمی ایران می گویند. 

bbc

پس از دروغ سازی های آشکار بنگاه سخن پراکنی بی بی سی فارسیکیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، در توییتی به این رسانه پاسخ داد و نوشت:

«رسانه ملکه، بی‌بی‌سی فارسی نگران از اینکه از شبکه سعودی و آلبانی در مسابقه دروغ جا بماند، بدون ذکر منبع عددی افزون بر مرگ و میر سندرم‌های حاد تنفسی در ایران را به جای کرونا به مخاطب قالب می‌کند. کرونا و شفافیت مثال‌زدنی ایران در انتشار اطلاعات آن خیلی‌ها را آچمز کرده.»

bbc

شایعات و آمارسازی های دروغین از رسانه ای که با ادعای بی طرفی جنگ رسانه ای نا برابری را علیه مردم ایران هدایت می کند درحالی صورت گرفت که «تدروس آدانوم» مدیرکل سازمان بهداشت جهانی روز دوشنبه ادعای «پنهان‌کاری» ایران در ارتباط با آمار قربانیان ویروس کرونا جدید (کووید-19) را رد کرد.

آدانوم در مصاحبه با شبکه «سی‌ان‌بی‌سی»، در پاسخ به سؤال مجری در مورد ادعای مخفی کردن آمار واقعی ابتلا به کرونا در ایران، گفت: «من بدون داشتن دلیل یا مدرک، به هیچ کشوری اتهام نمی‌زنم.  ما ساز و کارهای خود را داریم و ما در ساز و کارهای خود چنین چیزی را شاهد نبوده‌ایم. اما اگر چنین چیزی را ببینیم، قطعا باید آن را حل کرده و برطرف کنیم.»

معمای صادرات کرونا توسط ایران در اتاق فکر بی بی سی

از سوی دیگر این رسانه انگلیسی سعی کرد که با خبرپراکنی های مختلف ایران را عامل شیوع بیماری کرونا در جهان معرفی کند. به طور مثال اولین خبرگزاری فارسی زبانی که از قول مقامات کانادایی اعلام کرد اولین مبتلای کرونا در کانادا یک زن ۳۰ساله است که به تازگی از ایران به کانادا سفر کرده، بی بی سی فارسی بود.

bbc

این خبر خیلی زود در شبکه‌های اجتماعی هم منتشر شد و شبکه‌هایی مثل ایران اینترنشنال هم به آن پرداختند، اما پیش از اعلام بی بی سی، در آمار سازمان بهداشت جهانی، نام کانادا به عنوان دارنده مبتلا به کرونا ثبت شده و این زن ۳۰ ساله اولین مورد نبود. شش روز بعد از خبر بی بی سی، مشرق با انتشار ویدئویی به نقل از دکتر عرفانی، رئیس اداره مراقبت مرکز بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت نوشت که «کشور کانادا رسما از ایران عذرخواهی کرده، زیرا هیچ ایرانی انتقال دهنده کرونا به کانادا نبوده است.»، اما از آن جا که تکذیب یک خبر حداقل ۲۰ برابر کمتر از خود خبر دیده می‌شود، این موضوع هم دیده نشد و در بسیاری از صفحات مجازی و گروه‌ها و کانال‌ها هنوز ایران را مقصر انتقال ویروس به کانادا معرفی می‌کنند!

یک کاربر فضای مجازی با انتشار پستی در صفحه توییترش نسبت به متهم کردن ایران توسط شبکه های خارجی درباره شیوع ویروس کرونا توسط ایران در کشورهای دیگر نوشت:

« ‏اينكه مسافر ايرانی كرونا را به کشورهای دیگر آورده، دروغی است فاحش. مسافر مريض دیگر مسافران هواپيما را آلوده ميكند. چرا مسافرينى كه همراه او بودند مریض نشدند؟ مگر نه اینکه کرونا بس مسری است؟ این هم بخشی است از جنگ روانی براى تحقير ايرانيها که توسط بی بی سی و منوتو در حال اجراست.»

bbc

واگذاری بی بی سی به اسپانسر سعودی تبار حقیقت دارد؟

اخیرا خبرهایی در فضای مجازی منتشر شد که بی بی سی فارسی به دلیل بحران مالی دولت بریتانیا و عدم حمایت مالی این دولت از شبکه بی بی سی فارسی ک با پول مالیات دهندگان انگلیسی اداره می شود و هیچ گونه عایدی نیز برای این دولت ندارد، به یکی از تاجران سعودی فروخته شده است.

این اخبار به شدت در فضای مجازی شایع شد و واکنش هایی را به دنبال داشت و از طرفی دیگر مدیران این رسانه هیچ عکس العملی در این قبال نداشتند و از آنجایی که به تنهایی قادر به موضع گیری در این خصوص نیستند و در صورت تخطی از قوانین از کار اخراج می شوند انتظار واکنش از سمت مدیران این پنگاه خبر پراکنی دولتی نمی رود تا این که یکی از فعالین رسانه ای در توئیتر و کانال تلگرامی خود از پشت پرده این فروش تلویزیونی به آل سعود پرده برداشت.

فرید مدرسی خبرنگار فعال در شبکه های اجتماعی با انتشار پستی در صفحه توییتری خود نوشت:

«بر اساس منابع رسانه‌ای در شبکه ‎بی‌سی‌سی فارسی، این شبکه توسط تاجری ‎سعودی خریداری شده و هفته گذشته قرارداد آن امضا شد. قرار است اوائل فرودین خبر آن اعلام شود تا بازتابش قابل کنترل باشد.
پس از خریداری ‎ایندیپندنت فارسی،این پیشنهاد به بنگاه رسانه‌ای بی‌بی‌سی داده شده بود.

bbc

‏وزارتخارجه بریتانیا، تحت فشار مالی دولت به دنبال پارتنر استراتژیک برای ‎بی‌بی‌سی فارسی بوده. با تاجرسعودی تفاهم‌نامه موقت نوشته تا ادامه حیات بی‌بی‌سی فارسی ممکن شود. فروش برند رخ نداده، بلکه مدیریت مالی، با حق دخالت نامحسوس محتوایی است.»

bbc

لازم به ذکر است که چند ماه پیش هم خبری در رسانه ها منتشر شده بود که یک تاجر سعودی شبکه ایندیپندنت فارسی به سردبیری کاملیا انتخابی فرد را از شبکه ایندیپندنت خریداری کرده است تا مکمل شبکه ایران اینترنشنال در بمباران رسانه ای علیه ایران باشد.

دلسوزی روباه پیر برای مردم ایران!

ایجاد تشویش و نگرانی در ایرانیان در مقابل بیماری کرونا دیگر هدف این رسانه ضدانقلاب است که بی بی سی فارسی به طور آشکارا در حال اجرای آن است. این در حالی است که اگر چنین اتفاقی در خود انگلیس رخ دهد این رسانه ضدانقلاب سعی در آرامش بخشی به افکارعمومی برای گذر از چنین چالشی می کند. بر اساس آمار منتشر شده ‏تعداد مطالب اینستاگرام بی‌بی‌سی فارسی در یکماه گذشته چهار و نیم برابر مطالب بی‌بی‌سی انگلیسی بوده است! در ادامه نموداری از تعداد مطالب منتشر شده توسط بی بی سی به زبان های مختلف در یک ماه اخیر را مشاهده می کنید:

آرامش برای انگلیس وحشت برای ایرانیان؛ از دروغ سازی تا ردپای سعودی ها در رسانه ملکه

به هر جهت این رسانه در این بزنگاه حساس هم نشان داد که نه تنها خیرخواه مردم ایران نیست بلکه تلاش دارد در سایه دروغ پردازی و بزرگ نمایی  علیه افکارعمومی ایران به اهداف شوم خود دست یابد.

گزارش از معصومه شیری

نقش نریمان غریب (خائن وطن فروش) در بسته شدن برنامه‌های ایرانی توسط اپل

نقش نریمان غریب در بسته شدن برنامه‌های ایرانی توسط اپل

نقش نریمان غریب در بسته شدن برنامه‌های ایرانی توسط اپل

این روزها عکس یک نفر با سری بدون مو و به همراه کلی ناسزای مودبانه و غیرمودبانه در توضیحاتش، در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود. اگر زیاد از ماجرا خبر نداشته باشید اول شوکه می‌شوید ولی بعد از کمی تحقیق متوجه این حجم از عصبانیت کاربران ایرانی می‌شوید. این فرد شخصی است به نام نریمان غریب که از کارمندان شبکه ماهواره‌ای من‌وتو است.

بعد از اینکه خبر از کار افتادن برنامه های ایرانی توسط اپل پخش شد، نام فردی به نام نریمان غریب به عنوان متهم ردیف اول این ماجرا به سر زبان‌ها افتاد. در ادامه قصد داریم کمی با این فرد آشنا شویم و سپس مصاحبه وی با یک شبکه ‌ماهواره‌ای در همین مورد را گوش کنیم.

نریمان غریب

 

نریمان غریب کیست؟

نریمان غریب از کارمندان سابق شبکه ماهواره‌ای manoto است. او خود را متخصص رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌داند و در وبلاگ شخصی خود (که البته فیلتر است) مطالب آموزشی و سیاسی می‌نویسد. طبق شنیده‌ها، نریمان غریب فارغ‌التحصیل رشته کامپیوتر بوده و از سال 1382 از ایران خارج شده و سپس به کانال ماهواره‌ای من‌وتو پیوسته است. او کار تهیه‌کنندگی و ساخت برنامه و مستندهای کانال manoto را هم برعهده دارد و تا کنون کارهای مستند زیادی را برای این شبکه ماهواره ای انجام داده است. همچنین سایت اینترنتی این شبکه ماهواره‌ای را هم نریمان غریب پشتیبانی می‌کند. به گفته نریمان غریب اون به مدت 8ماه است که از شبکه من‌وتو خارج شده است.

 

مقاله نریمان غریب چه بود؟

نریمان غریب با انتشار مقاله‌ای به زبان انگلیسی، باعث از کار افتادن برنامه‌های ایرانی بر روی سیستم عامل iOS شده است. این موضوعی بود که همه مردم از آن صحبت می‌کردند و می‌کنند اما شاید کسی واقعا این مطلب را در سایت medium.com ندیده باشد. به همین منظور قبل از هر قضاوتی به سراغ مقاله مذکور رفتم.

دقیقا در این مقاله نریمان غریب بسیاری از برنامه‌های ایرانی که به کمک Enterprise Certificate اپل نصب شده بودند را معرفی و به اپل گزارش داده است. نریمان غریب علت این گزارش را آگاه‌سازی اپل و مردم نسبت به خطری که حریم شخصی آنها را تهدید می‌نموده، اعلام کرده است. اما اگر کمی منصفانه به این موضوع نگاه کنیم پی می‌بریم که برنامه‌های ایرانی با توجه به محدودیت‌های اپل جهت قرارگیری در مارکت رسمی اپل (AppStore) مجبور به استفاده از این روش شده‌اند و حرف‌های نریمان غریب در این مورد واقعا خنده‌دار و بچه‌گانه بود.

 

مصاحبه نریمان غریب با شبکه ایران اینترنشنال

نریمان غریب در یک مصاحبه تصویری در شبکه ایران اینترنشنال قصد داشت به دفاع از خود بپردازد که این کار اون اصلا موفقیت‌آمیز نبود. توجیح کردن کار غیراخلاقی خود در مورد گزارش دادن برنامه‌های ایرانی به اپل، کاملا کار بیهوده‌ای بود. نریمان غریب با حمله به آقای جهرمی و معاون ایشان قصد داشت ذهنیت مردم را از کار خود فاصله دهد که در این کار هم موفق نبود.

ویدیو زیر مربوط به همین مصاحبه می‌باشد که می‌توانید آنرا مشاهده کنید.

 

آخر داستان نریمان غریب

قطعا نریمان غریب نقش پررنگی در بسته شدن برنامه‌های ایرانی داشته است. بسته شدن برنامه‌های ایرانی و گزارش دادن آن به اپل، از نظر من نمونه‌ای کامل از وطن‌فروشی است. زندگی بسیاری از مردم با نبود این برنامه‌ها دچار اختلال می‌شود. با بسته شدن این برنامه ممکن است برخی از شرکت‌ها مجبور به تعدیل نیرو شوند. آدم‌فروشی، وطن‌فروشی یا هر چیز دیگری که نامش را بگذاریم، کاری است که نریمان غریب با انتشار آن مقاله جنجالی کرد. آتشی که جرقه‌اش را نریمان غریب زد.

حالا این اولین کسی است که فیلم شلیک موشک به هواپیما اوکراینی  توسط یک فیلم بردار ازایران باخبر میشه و فیلم بردار فیلمو براش ارسال میکنه و اونم این فیلم  در اختیار امریکا میزاره ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!فقط کافیه فیلموببینید متوجه خواهید شد !!!!!!

حاج اسماعیل قاآنی فرمانده جدید سپاه قدس

روایت‌های از فرمانده جدید نیروی قدس؛ "حاج اسماعیل" از جنس"حاج قاسم" است

سردار نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه، سردار قاآنی را همان حاج قاسم رسانه‌ای نشده معرفی می‌کند و می‌گوید: "ایشان زودتر از حاج قاسم وارد نیروی قدس سپاه شد و سوابق و تجربیات و روابطش با نهضت های آزادیبخش قدیمی‌تر از حاج قاسم شکل گرفته است."

تاریخ انتشار: ۰۱:۱۹ - ۱۸ دی ۱۳۹۸

پ

موقعیت ویژه سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه

اسماعیل قاآنی 12 سال جانشین سردار سلیمانی در نیروی قدس بود

فرارو- روز جمعه ۱۳ دی ماه ساعاتی پس از اعلام خبر شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، رهبر معظم انقلاب در حکمی سردار سرتیپ اسماعیل قاآنی را به عنوان فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران منصوب کردند. اسماعیل قاآنی پیش از این سال‌ها جانشین سردار سلیمانی در نیروی قدس بود.


به گزارش فرارو، در حکم رهبر معظم انقلاب برای سردار قاآنی آمده است: �فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به سردار سرافراز سرتیپ اسماعیل قاآنی که در شمار برجسته‌ترین فرماندهان سپاه در دفاع مقدس بوده و در طول سالیان متمادی در نیروی قدس در کنار سردار شهید در منطقه خدمت کرده است می‌سپارم. برنامه‌ی آن نیرو عیناً همان برنامه‌ی دوران فرماندهی شهید سلیمانی است. از همه‌ی همکاران آن نیرو حضور و همکاری آنان را با سردار قاآنی خواهانم و توفیق و تأیید و هدایت الهی را برای ایشان مسألت می‌کنم.�

 

سرعت انتصاب سردار قاآنی به عنوان جانشین شهید سلیمانی از دید تحلیلگران نشان دهنده اهمیت این نهاد در شرایط کنونی است. سردار محمد دهقان وزیر پیشین دفاع و مشاور رهبر انقلاب در این باره گفته است: �شرایط امروز شرایطی است که اقتضائات خاص خود را دارد؛ به این معنا که کماکان ضرورت به حضور قاطع در صحنه، ادامه بخشی به عملیات و اقدامات و مانع شدن از ایجاد وضعیت‌های نامطلوب اقتضا می‌کرد که این انتصاب سریع صورت گیرد.�

 

امروز باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صداو سیما نوشت که "حاج قاسم در وصیت نامه خویش با اشاره به برجستگی‌های شخصیتی و اشراف فرماندهی حاج اسماعیل قاآنی پیشنهاد کرده بود تا ایشان فرماندهی سپاه قدس را عهده دار شود." براساس این گزارش "رهبر انقلاب ذیل این پیشنهاد مرقوم داشته اند: با تمام وجود موافقم..."


پس از انتصاب سردار قاآنی محمد جواد ظریف در پیامی اعلام کرد که وزارت خارجه آماده هر گونه همکاری با اوست. دیگر نهاد‌های سیاسی و نظامی نیز برای همکاری اعلام آمادگی کردند.

موقعیت ویژه سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه

سردار قاآنی کیست؟

سردار اسماعیل قاآنی متولد ۱۷ مرداد سال ۱۳۳۶ در مشهد است. او در جنگ ایران و عراق فرماندهی لشکر ۵ نصر و لشکر ۲۱ امام رضا را عهده‌دار بود. سردار قاآنی را در دوران دفاع مقدس با عنوان "آقا اسماعیل" یا "حاج اسماعیل" می‌شناختند. او و محمد باقر قالیباف از جمله فرماندهان خراسانی در جنگ با عراق بودند.


سردار قاآنی پس از پایان جنگ با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران به قائم مقامی واحد هشتم عملیاتی نیروی زمینی سپاه پاسداران واقع در مشهد منصوب شد. قاآنی برای مدتی نیز معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه بود.


سردار قاآنی از ابتدای تشکیل نیروی قدس در این نیرو فعال بوده است. او از سال ۸۶ به عنوان جانشین فرمانده نیروی قدس خدمت کرده است. آشنایی سردار قاآنی با سپهبد شهید قاسم سلیمانی به سال ۶۱ و در جلسات مناطق عملیاتی باز می‌گردد.


اطلاعات زیادی درباره حوزه فعالیت سردار قاآنی در نیروی قدس در دست نیست. آنچه که هست برخی روایت‌های رسانه هاست که شاید خیلی قابل استناد نباشد. به طور مثال گفته می‌شود سردار قاآنی به دلیل تسلطش بر مسائل سوریه، لبنان و اسرائیل به "سردار شامی" شهرت دارد. یا گفته می‌شود زمانی که شهید سلیمانی در ایران حضور نداشت او بوده که توانسته به خوبی نیروی قدس را مدیریت کند و مسائل لجستیکی جبهه مقاومت را حل و فصل نماید. روایت دیگر درباره سردار قاآنی این است که او به دلیل آشنایی با مجاهدان افغانستانی نقش مهمی در شکل گیری گردان لشکر فاطمیون ایفا کرده است. حتی برخی از خبرنگاران افغانستانی مدعی شده اند که پرونده افغانستان در نیروی قدس زیر نظر او بوده است.

موقعیت ویژه سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه

سردار قاآنی، فرمانده جدید سپاه قدس با لباس غیررسمی در بامیان افغانستان

اما روایت‌های رسمی هم درباره قاآنی وجود دارد. سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران گفته است: �خواص سپاه ایشان را به‌عنوان یکی از باتجربه‌ترین و شجاع‌ترین فرماندهانی می‌دانند که بسیار لایق و ولایتمدار هستند و به فضل الهی با این انتصاب مبارک و با پشتوانه همه بخش‌های سپاه، با عزمی مضاعف و مصمم راه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ادامه می‌یابد و هیچ خللی در مأموریت‌های سپاه قدس ایجاد نمی‌شود.�

 

یا سردار نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه، سردار قاآنی را همان حاج قاسم رسانه‌ای نشده معرفی می‌کند و می‌گوید: "ایشان زودتر از حاج قاسم وارد نیروی قدس سپاه شد و سوابق و تجربیات و روابطش با نهضت های آزادیبخش قدیمی‌تر از حاج قاسم شکل گرفته است."

 

سردار محمد دهقان نیز درباره ویژگی‌های سردار قاآنی گفته است: �از ویژگی‌های سردار قاآنی این است که از ابتدای تشکیل نیروی قدس در این نیرو بوده‌ است و در دوران فرماندهی سردار سلیمانی هم بوده‌اند و تولیت و مدیریت بخش‌هایی از فعالیت‌های برون مرزی نیروی قدس را هم بر عهده داشته؛ لذا ارتباطات کماکان برقرار خواهد بود چرا که شبکه انسانی مرتبط با نیروی قدس و شخص سردار سلیمانی این ارتباط و پیوستگی را با سردار قاآنی هم دارند. سردار قاآنی کاملا در متن فعالیت های نیروی قدس بوده و طبیعتا نیروی قدس و الزامات و نیازهای فعالیت این نیرو را به خوبی می شناسد.�

 

اما سید حسن قاضی زاده هاشمی وزیر پیشین بهداشت نیز درباره فرمانده جدید نیروی قدس روایت جالبی دارد "حاج اسماعیل قاآنی از جنس حاج قاسم سلیمانی و بهترین جانشین برای حاج قاسم بود؛ او دانش و تجربه نظامی فراوان دارد. در دوران دفاع مقدس ایشان فرمانده تیپ امام رضا از مشهد و بعد هم فرمانده لشگر نصر بود. نزدیک به یک ربع قرن در سپاه قدس بی‌سر و صدا اقدامات بزرگی انجام داد. در آینده خواهیم دید که سردار قاآنی به کمک یاران حاج قاسم چگونه این راه را با صلابت دنبال خواهد کرد. سردار قاآنی بسیار کم حرف می‌زند و فقط عمل می‌کند. بسیاری از خصوصیات‌شان شبیه به سردار قاسم سلیمانی است."

موقعیت ویژه سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه

سردار قاآنی و سپهبد شهید سلیمانی

انتصاب سردار قاآنی در شرایط رخ داده که او را در موقعیتی ویژه قرار می‌دهد. این موقعیت به چند دلیل ویژه است:

 

اول؛ اینکه او جانشین سردار سلیمانی شده است، شخصیتی که ۵ روز است ایران در عزای از دست رفتنش است. قطعا جانشین شهید سلیمانی مسئولیت سنگینی است، انتظارات بالایی از سردار قآآنی وجود دارد و حالا خواسته یا ناخواسته، درست یا غلط او با سردار سلیمانی مقایسه می‌شود.


دوم؛ ایران به دنبال آن است که انتقام خون سردار سلیمانی را بگیرد، قاعدتا یکی از مهمترین بخش‌های نظامی که در این راه مسئولیت دارند نیروی قدس است. در واقع قاآنی در گرفتن انتقام سپهبد سلیمانی نقش کلیدی دارد و این اولین ماموریت جدی او در جایگاه فرماندهی نیروی قدس است.


سوم؛ پس از شهادت سردار سلیمانی موج عظیمی در جبهه مقاومت به راه افتاده و این جبهه به اتحادی نسبی رسیده است، حالا سردار قاآنی این میراث خون شهید سلیمانی را باید حفظ و مدیریت کند. او به خوبی می‌داند که این مسئولیتی دشوار است. او باید بتواند برنامه‌ای که پیشتر در عراق و لبنان دنبال شده، در شرایط تازه کنونی ادامه دهد.


چهارم؛ شهید قاسم سلیمانی در سال‌های اخیر به چهره‌ای شناخته شده و بسیار محبوب تبدیل شده بود، هر اظهار نظر و تصویری از او مورد اقبال شدید افکار عمومی قرار می‌گیرد، هر اقدام او جدی و مهم تلقی می‌شد. در کل می‌توان گفت سردار سلیمانی با وجود اینکه از حضور در رسانه‌ها خودداری می‌کرد، چهره‌ای به شدت رسانه‌ای داشت. تا یک دهه پیش کمتر کسی سردار سلیمانی را می‌شناخت، اما در ۵ سال اخیر حساسیت‌های رسانه‌ای درباره ایشان کنار گذاشته شد. شهرت سردار سلیمانی در جریان جنگ با داعش افزایش یافت.

قاعدتا نباید انتظار داشت که سردار قاآنی به سرعت به موقعیتی مشابه برسد. شاید هم اساسا در دوره فرماندهی او رویکرد رسانه‌ای دچار تحول شود و باز هم فرمانده نیروی قدس کمتر در رسانه‌ها دیده شود. اخیرا سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه در این باره گفته است سردار قاآنی "در تمام این سال‌ها تلاش شده که رسانه‌ای نشوند. ایشان هم در تمام این ۲۷، ۲۸ سالی که در سپاه قدس حضور داشته‌اند، هیچ گفت‌وگوی رسانه‌ای نداشته‌اند و به هر حال این فرهنگ خاص سپاه است که فرماندهانش کمتر دیده شوند."

سردار قاسم سلیمانی آسمانی شد .

دلیل عصبانیت روحانی به روایت اعداد

دلیل عصبانیت روحانی به روایت اعداد

روحانی این روزها می‌کوشد با ایجاد دوگانه‌های جدید، انتظارات را از حول مسائل اقتصادی دور سازد. گزارش حاضر به بررسی کارنامه عملکرد دولت در برخی شاخص‌های کلان اقتصاد ایران طی دوره 6 ساله پرداخته است.

دلیل عصبانیت روحانی به روایت اعداد به گزارش خبرگزاری فارس، در چهار دهه گذشته، انتخابات‌ها در ایران حول محورهای مختلفی ازجمله آزادی، عدالت، مقاومت-سازش و... شکل گرفته و دوگانه‌هایی در این زمینه به وجود آمده است. دوگانه‌سازی‌ها به‌خودی‌خود امری مذموم نیست و اگر دوگانه‌هایی واقعی و متناسب با نیاز اصلی کشور شکل بگیرد، چه‌بسا بتواند بهترین و متخصص‌ترین افراد را از سبد رای مردم بیرون بیاورد. در این زمینه و در حالی که به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک می‌شویم، تحرک گروه‌های سیاسی افزایش یافته و دوگانه‌ها در حال شکل‌گیری است. حسن روحانی نیز مانند سایر روسای گذشته دولت در نظر دارد با تاثیر‌گذاری در انتخابات آینده بتواند مجلسی همسو با سیاست‌های خود روی کار آورده و بتواند دوسال باقی‌مانده از عمر دولت خود را با مجلسی همراه ادامه دهد. در این زمینه و در حالی که دولت در موضوعات مربوط به معیشت و اقتصاد دست‌پایین را خواهد داشت، اما روحانی این روزها می‌کوشد با ایجاد دوگانه‌های جدید، انتظارات را از حول مسائل اقتصادی دور سازد. گزارش حاضر به بررسی کارنامه عملکرد دولت در برخی شاخص‌های کلان اقتصاد ایران طی دوره 6 ساله پرداخته است.

فاصله طبقاتی در دولت روحانی رکورد زد

شاخص ضریب جینی که درجه نابرابری موجود بین درآمد افراد یک کشور را توصیف می‌کند، طی سال 89 مقدار آن در ایران حدود0.4099 بود که به گواهی آمار و ارقام، پس از اجرای برنامه هدفمندی یارانه‌ها به‌طور محسوسی کاهش یافته و تا سال 92 به حدود 0.3650 رسیده است. با این حال این شاخص در سال‌های اخیر در شرایط بدتری نسبت به سال اول تصدی دولت روحانی قرار داشته و تا سال 97 به عدد 0.4093 رسیده که خود یک رکورد در میزان نابرابری و شکاف طبقاتی طی هشت‌سال اخیر است.

سهم ۷۵ درصدی دولت روحانی درخلق نقدینگی

در حالی که رشد اقتصادی کشور در چند سال اخیر به‌طور متوسط نزدیک به صفر بوده، رشد نقدینگی 25 درصد بوده است و همین مساله افزایش بی‌سابقه تورم در دولت روحانی را در پی داشته به‌طوری که دولت او بعد از دولت هاشمی‌رفسنجانی رکورددار تورم در چهار دهه گذشته است. در حالی که حجم نقدینگی با روی کار آمدن حسن روحانی 490 هزار میلیارد تومان بوده این عدد اکنون به اذعان وزیر اقتصاد به بیش از 2000 هزار میلیارد تومان رسیده و این یعنی بیش از 75 درصد نقدینگی کشور فقط در دولت حسن روحانی خلق شده است.

رشد 239 درصدی قیمت مسکن در دولت روحانی

در شاخص قیمت مسکن بررسی داده‌های آماری (مرکز آمار ایران و وزارت راه‌وشهرسازی) نشان می‌دهد طی دوره دولت روحانی، در شهر تهران قیمت مسکن از متری 3.8 میلیون تومان در تابستان 92 به 12.7 میلیون تومان در پایان تابستان سال 98 رسیده است. به‌عبارت دیگر، در دولت روحانی میانگین قیمت مسکن در شهر تهران در هر متر 9 میلیون تومان (سالی 1.5 میلیون تومان) یا به‌عبارتی، درمجموع 239 درصد افزایش یافته است. شاخص دیگر در بخش مسکن، وضعیت ساخت‌وساز است. در این شاخص نیز بررسی داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد تعداد پروانه‌های احداث ساختمان از 206 هزار و 372 فقره در پایان سال 91 با کاهش 31 درصدی به 142 هزار و 39 فقره در سال 97 رسیده است.

تضعیف ۱۱ پله ای ایران در فضای کسب‌و‌کار

آخرین آمار بانک جهانی، رتبه ایران در وضعیت کسب‌وکار بدتر شده است. بانک جهانی در گزارش کسب‌وکار 2020 رتبه ایران را میان 190 کشور بررسی‌شده 127 اعلام کرد. این یعنی اگر صاحب سرمایه‌ای بخواهد کشوری را برای کسب‌وکار انتخاب کند، ایران صدوبیست‌وهفتمین انتخاب وی خواهد بود. برای مقایسه بهتر براساس گزارش بانک جهانی، ایران میان 15 کشور همسایه خود بعد از کشورهای جنگ‌زده عراق و افغانستان دارای بدترین شرایط کسب‌وکار است. نکته قابل‌توجه آنکه طبق معیارهای گزارش اخیر بانک جهانی رتبه ایران سال گذشته 116 بوده که این مساله نشان‌دهنده بدتر شدن 11 پله‌ای فضای کسب‌وکار ایران در جهان است.

62 تن ذخایر طلا آب شد برای هیچ!

بررسی ها نشان می‌دهد در 14 مردادماه سال 92 که دولت روحانی بر سر کار آمد، قیمت هر گرم طلای 18 عیار حدود 103 هزار تومان بوده که این میزان با رشد 295 درصدی یا افزایش 304 هزار تومانی در هر گرم، به بیش از 407 هزار تومان در 19 آبان سال جاری (روز یکشنبه) رسیده است. همان‌طور که آمارها نشان می‌دهد، پس از شروع التهابات ارزی در پایان سال 96، قیمت طلا نیز در ایران به‌طور قابل‌توجهی اوج گرفت که در این زمینه ‌تنها اقدام دولت برای مدیریت بازار طلا، تبدیل 62 تن ذخایر طلای کشور در قالب 7.5 میلیون قطعه سکه برای عرضه در بازار بوده است، موضوعی که به اعتراف همه دولتمردان بدترین نوع مواجهه با موضوع افزایش قیمت طلا بوده است.

رشد 287 درصدی نرخ ارز در دولت روحانی

مطابق آمار نرخ دلار از حدود ۲۹۰۰تومان در مرداد ۹۲ با رشد ۲۸۷ درصدی به بیش از ۱۱ هزار و۳۰۰ تومان در روزهای اخیر رسیده‌است.

نتیجه گیری : واقعا به نظر شما انتخاب ما درجهت انتخا ب  همچنین دولتی کار درستی بوده ، به خودمان بیاییم ما به کسی رای دادیم که برادرش بنام فریدون اختلاس کرده توزندان بسر می برد  ،برادر معاون اولش بنام جهانگیری اختلاس کرده و...دو تابیعتی ها و حقوق های نجومی و.... 80درصد بودجه توسط دولت هزینه می شود و مدیرانش مثل سلطانی فر استاندار گیلان در برف 83 ، اهای گیلانیها برف 83 یادتون هست چه کاری کرد....و....نوبخت تمام شرکتهای گیلان را نابود کرد مثل الکتریک ،فرش گیلان و دامپروری سپید رود و....به خودمان بیام فکر کنیم از روی احساسات تصمیم نگیریم . الان هم این دولت در انتخابات مجلس می خواد فضا را دوقطبی بکند تا حقیقت گم بشود تا گند اقتصادیش پوشانده بشود هوشیار باشید یکبار با ترساندن و ریش و دیوار کشیدن خیابان و استین بلند تو تابستان ما رو گول زد دیگه خواهشا گول نخورید .

اندیشمند الجزائری: نصرالله اگر در میان غربی‌ها بود، تقدیسش می‌کردند

اندیشمند الجزائری: نصرالله اگر در میان غربی‌ها بود، تقدیسش می‌کردند

اندیشمند و روزنامه‌نگار الجزائری با اشاره به شخصیت والای سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان، تصریح کرد: او مرد بزرگی است که اگر در میان غربی‌ها بود تقدیسش می‌کردند.

اندیشمند الجزائری: نصرالله اگر در میان غربی‌ها بود، تقدیسش می‌کردند

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «یحیی ابوزکریا» اندیشمند و روزنامه‌نگار الجزائری در حساب توئیتری خود به بیان دیدگاهش درباره شخصیت سید حسن نصرالله پرداخت.

وی درباره او نوشت:«از من پرسیدند که نظرت درباره حسن نصرالله چیست؟ گفتم: مرد بزرگی است، اگر در میان صهیونیست‌ها بود او را رهبر خود می‌کردند، اگر در میان غربی‌ها بود او را تقدیسش می‌کردند، اگر در میان بودایی‌ها بود تا مقام قداست او را بالا می‌بردند اما او در میان اعرابی است که جدش علی بن ابی طالب (ع) را کشتند و جدش حسین (ع) را سر بریدند، اعراب دوستدار ذلت و خواری هستند نه عزت.»

 

 

این اندیشمند الجزائری همچنین به حضور سید حسن نصرالله در عرصه‌های جهاد و مبارزه در جنوب لبنان و البقاع اشاره کرد و نوشت: «زمانیکه او شخصا در پایگاه‌های جهاد علیه صهیونیست‌ها و تکفیری‌ها حضور داشت، در لبنان کسانی به او ناسزا می‌گفتند که خود ثروت ملت و بیت‌المال را به سرقت می‌بردند حال آنکه او از لبنان، ناموس و کرامت آن دفاع می‌کرد.»

شفافیت

کدام نمایندگان «میزان مشارکت در رای‌گیری‌» و «حضور و غیاب» را داوطلبانه منتشر کرده‌اند؟ برخی نمایندگان مجلس به صورت داوطلبانه میزان مشارکت در رای‌‌گیری‌ها و حضور و غیاب خود در پارلمان را منتشر می‌کنند. کدام نمایندگان «میزان مشارکت در رای‌گیری‌» و «حضور و غیاب» را داوطلبانه منتشر کرده‌اند؟ به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، پس از رد دوفوریت و یک‌فوریت طرح شفاف‌سازی آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برخی از وکلای ملت اعلام کردند که قصد دارند به صورت داوطلبانه میزان مشارکت در رای‌‌گیری‌ها و حضور و غیاب خود را منتشر کنند. براین اساس، از آبان‌ماه سال 97 تا مردادماه سال 98 میزان حضور و غیاب و آرای نمایندگان داوطلب منتشر شده است. برای میزان مشارکت در رای‌گیری‌ها 101 نماینده و برای میزان حضور و غیاب 106 نماینده داوطلب شدند که البته از این تعداد به دلیل حضور محمد دهقان نماینده سابق مردم طرقبه و شاندیز در شورای نگهبان یک نفر کاهش یافته است. به گزارش فارس، مخاطبان فارس هم در راستای ایجاد شفافیت، مطالبه‌ای در سامانه فارس من ثبت کرده‌اند که تاکنون نزدیک به 18 هزار نفر از آن حمایت کرده‌اند. لیست اسامی افراد داوطلب برای انتشار اطلاعات حضور و غیاب

نام و نام خانوادگی، حوزه انتخابیه

1 ابوالفضل سروش، تهران 54 عباسعلی پوربافرانی نائین 2 ابوالفضل حسن بیگی دامغان 55 عبدالحمید خدری بوشهر 3 احد آزادی‎خواه، ملایر 56 عبدالرضا مصری کرمانشاه 4 احمد امیرآبادی، قم 57 عبدالله رضیان قائم‎شهر، سوادکوه، جویبار 5 احمد سالک‌کاشانی، اصفهان 58 علاء الدین بروجردی بروجرد 6 احمد علی‌رضا بیگی، تبریز 59 علی ابراهیمی شازند 7 احمد مرادی، بندرعباس 60 علی اسماعیلی نور و محمودآباد 8 اسدالله عباسی، رودسر 61 علی اصغر یوسف نژاد ساری، میاندرود 9 اصغر مسعودی، نیریز 62 علی اکبر کریمی اراک، کمیجان، خنداب 10 اقبال محمدیان، رامهرمز 63 علی اکبری شیراز شیراز 11 اکبر رجبرزاده، اسدآباد 64 علی بختیار گلپایگانی گلپایگان خانسار 12 بشیر خالقی، خلخال 65 علی قربانی بجنورد، مانه، سملقان، جاجرم 13 بیت الله عبداللهی، اهر و هریس 66 علی محمد شاعری بهشهر، نکا، گلوگاه 14 پروانه مافی، تهران 67 علی نجفی خوشرودی بابل 15 جلیل رحیمی، تربت‎جام 68 علی نوبخت حقیقی تهران، ری، شمیرانات، اسلام شهر 16 جمشید جعفر پور، لارستان 69 علی وقف چی زنجان و تارم 17 حبیب الله دهمرده، زابل 70 علیرضا سلیمی محلات و دلیجان 18 حسن بهرام نیا، نهاوند 71 علیم یارمحمدی زاهدان 19 حسن سلیمانی، کنگاور 72 عین الله شریف پور ماکو، چالدران، شوط و پلدشت 20 حسن کامران دستجردی، اصفهان 73 غلامرضا حیدری تهران، ری، شمیرانات، اسلام شهر 21 حسن نوروزی رباط کریم، بهارستان 74 فردین فرمند میانه 22 حسین علی حاجی‌دلیگانی، شاهین شهر 75 محسن کوهکن ریزی لنجان 23 حسین علی شهریاری زاهدان 76 محمد ابراهیم رضایی خمین 24 حسین هاشمی تختی نژاد، بندرعباس 77 محمد اسماعیل سعیدی تبریز، آذرشهر ، اسکو 25 حمید بنایی، گناباد 78 محمد باقر سعادت دشتستان 26 حمید گرمابی، نیشابور 79 محمد بیرانوندی خرم آباد، دوره 27 حمیدرضا فولادگر، اصفهان 80 محمد جواد کولیوند کرج، اشتهارد، فردیس 28 داوود محمدی، قزوین 81 محمد حسن نژاد مرند، جلفا 29 رضا انصاری، داراب 82 محمد حسین فرهنگی تبریز، آذرشهر ، اسکو 30 رضا کریمی، اردبیل 83 محمد خدابخشی الیگودرز 31 روح الله بابایی صالح، بوئین زهرا 84 محمد عزیزی ابهر، خرمدره، سلطانیه 32 روح الله حضرت پور،ارومیه 85 محمد قمی، پاکدشت 33 زهرا سعیدی، مبارکه 86 محمد محمودی شاه نشین شهریار، قدس، ملارد 34 ژرژیک آبرامیان، مسیحیان 87 محمد وحدتی هلان بستان آباد 35 سکینه الماسی، کنگان 88 محمدرضا امیر حسن خانی فردوس، سرایان، طبس، بشرویه 36 سلام امینی، ایلام 89 محمدرضا ملکشاهی راد خرم آباد، دوره 37 سهراب گیلانی، شوشتر 90 محمود بهمنی ساوجبلاغ، نظرآباد، طالقان 38 سید ابوالفضل موسوی بیوکی یزد 91 محمود شکری تالش، رضوانشهر 39 سید احسن علوی سنندج 92 محمود صادقی تهران، ری، شمیرانات، اسلام شهر 40 سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی مشهد 93 مصطفی کواکبیان تهران، ری، شمیرانات، اسلام شهر 41 سید جواد حسینی کیا سنقر 94 نادر قاضی پور ارومیه 42 سید حسین نقوی حسینی، ورامین 95 نظر افضلی نهبندان و سربیشه 43 سید حمزه امینی، هشترود 96 هادی قوامی اسفراین 44 سید راضی نوری شوش 97 یحیی کمالی پور جیرفت، عنبرآباد 45 سید محمد جواد ابطحی خمینی شهر 98 یوناتن بت کلیا مسیحیان آشوری و کلدانی 46 سید ناصر موسوی لارگانی فلاورجان 99 جواد کریمی قدوسی مشهد و کلات 47 مهرداد لاهوتی لنگرود 100 سید محمد باقر عبادی بیرجند، درمیان و خوسف 48 سید هادی بهادری ارومیه 101 سید مرتضی خاتمی ماه‎نشان، ایجرود و دهستان های بوغداکندی، قلتوق 49 سیده حمیده زرآبادی قزوین 102 محمد دهقانی نقندر چناران و طرقبه- 50 شمس الله شریعت نژاد تنکابن، 103 امیر خجسته همدان، فامنین 51 شهاب نادری پاوه 104 سیده فاطمه ذوالقدر تهران، ری، شمیرانات، اسلام شهر 52 شهروز برزگر کلشانی سلماس 105 غلامرضا کاتب گرمسار و آرادان 53 طیبه سیاوشی شاه عنایتی تهران 106 محمد رضا رضایی کوچی جهرم

لیست اسامی افراد داوطلب برای انتشار میزان مشارکت در رای گیری‌ها

نام و نام خانوادگی

1 ابوالفضل حسن بیکی 51 عبدالله رضیان 2 محمد حسن نژاد 52 احمد مرادی 3 شهاب نادری 53 سید هادی بهادری 4 محمدرضا ملکشاهی راد 54 حسن سلیمانی 5 محمد عزیزی 55 فرهاد فلاحتی 6 اقبال محمدیان 56 حبیب الله دهمرده 7 علی وقف چی 57 احد آزادی‎خواه 8 علیم یارمحمدی 58 سکینه الماسی 9 علاء الدین بروجردی 59 علی اسماعیلی 10 محمد خدابخشی 60 طیبه سیاوشی شاه عنایتی 11 عین الله شریف پور 61 داوود محمدی (قزوین) 12 علی نجفی خوشرودی 62 سلام امینی 13 رضا انصاری 63 سید احسن علوی 14 عبدالرضا مصری 64 سید حمزه امینی 15 حسین علی شهریاری 65 نظر افضلی 16 مصطفی کواکبیان 66 حمیدرضا فولادگر 17 حسن نوروزی 67 زهرا سعیدی 18 علی نوبخت حقیقی 68 علی بختیار 19 محمد وحدتی هلان 69 سید محمد جواد ابطحی 20 علی اکبر کریمی 70 احمد سالک کاشانی اصفهان 21 علی ابراهیمی 71 محمد اسماعیل سعیدی 22 ابالفضل سروش 72 سیده حمیده زرآبادی 23 جمشید جعفر پور 73 بیت الله عبداللهی 24 حسین هاشمی تختی نژاد 74 اکبر رجبرزاده 25 محمدرضا امیر حسن خانی 75 یحیی کمالی پور 26 جلیل رحیمی جهان آبادی 76 احمد علی رضا بیگی 27 عبدالحمید خدری 77 شهروز برزگر کلشانی 28 اسدالله عباسی 78 محمود بهمنی 29 محمود صادقی 79 عباسعلی پوربافرانی 30 محمد جواد کولیوند 80 محمد حسین فرهنگی 31 محمود شکری 81 علی اکبری شیراز 32 بشیر خالقی 82 سید ناصر موسوی لارگانی 33 محسن کوهکن ریزی 83 حسن کامران دستجردی 34 احمد امیرآبادی فراهانی 84 روح الله بابایی صالح 35 سید ابوالفضل موسوی بیوکی 85 محمد بیرانوندی 36 علی قربانی 86 شمس الله شریعت نژاد 37 علی محمد شاعری 87 علیرضا سلیمی 38 حسن بهرام نیا 88 محمد ابراهیم رضایی 39 حمید گرمابی 89 رضا کریمی 40 روح الله حضرت پور 90 سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی 41 محمد محمودی شاه نشین 91 حسین علی حاجی دلیگانی 42 سید راضی نوری 92 نادر قاضی پور 43 هادی قوامی 93 فردین فرمند 44 سید حسین نقوی حسینی 94 سید مرتضی خاتمی 45 اصغر مسعودی 95 محمد باقر عبادی 46 یوناتن بت کلیا 96 جواد کریمی قدوسی 47 سید جواد حسینی کیا 97 امیر خجسته 48 سهراب گیلانی 98 سیده فاطمه ذوالقدر 49 حمید بنایی 99 غلامرضا کاتب 50 علی اصغر یوسف نژاد 100 مهرداد لاهوتی 101 محمدرضا رضایی کوچی

راستی از گیلان فقط :

اسدالله عباسی، رودسر  - مهرداد لاهوتی لنگرود  - محمود شکری تالش، رضوانشهر  -از گیلان فقط سه نفر

بقیه نمایندگان گیلان کجا هستن .جعفرزاده - کوچک نژاد-افتخاری-و.....

اینها واقعا نماینده واقعی ما نیستند خداییش باید یه فکری بکنیم من که به اینا رای ندادم و کسی رای دادم ولی متاسفانه رای نیاورد.

نماینده ها باید شفاف سازکنند  ، حتی مال و اموال  ، قبل از اینکه نماینده بشه ،  چی داشته ، بعد 4 سال نمایندگی  چی دارند ؟

 

سرّ شكست‌ناپذیری راهبرد نظامی ایران

سرّ شكست‌ناپذیری راهبرد نظامی ایران

امروز مردم جهان چشم باز كرده‌اند و مي‌بينند وقتي يك هواپيماي مدرن و فوق پيشرفته جاسوسي آمريكا كه رادار گريز هست وارد آسمان ايران مي‌شود در فاصله چند هزار پايي مورد اصابت موشك‌هاي فوق پيشرفته ايران قرار مي‌گيرد و بلافاصله ساقط مي‌گردد.

سرّ شكست‌ناپذیری راهبرد نظامی ایران

به گزارش گروه دیدگاه خبرگزاری فارس، «محمدکاظم انبارلویی» در یادداشتی نوشت:

انقلاب که پیروز شد سران ارتش شاه به دلیل کشتار بی‌رحمانه مردم در شهرها در جریان تظاهرات مسالمت‌آمیز، عادلانه محاکمه و به دار مکافات آویخته شدند. این جمله معروف که «ما کشتیم شما هم بکشید» ترجیع بند دفاعیات برخی از سران ارتش بود. بدنه ارتش به مردم وفادار ماند و فرماندهان میانی با سران همراهی نکردند لذا ارتش به مردم پیوست اما سازه اصلی فرماندهی از بین رفته بود. در این گیرودار دولت موقت، خدمت سربازی را از دو سال به 18 ماه کاهش داد این در حالی بود که صدام در عراق نیروهای ذخیره را هم به خدمت فرا خوانده بود. بگو مگو در دولت موقت سر این بود که ما نیازی به هواپیمای اف 14 نداریم چون در اندیشه حمله به هیچ کشوری نیستیم. در همین حال و هوا بودیم با آنکه هنوز یک‌سال ونیم از عمر انقلاب نگذشته بود، از زمین، هوا و دریا مورد حمله قرار گرفتیم و در همان دقایق اولیه حمله 1200 کیلومترمربع از خاک عزیز میهن‌مان زیر چکمه ارتش متجاوز عراق که از سوی آمریکا و شوروی حمایت لجستیک می‌شد رفت و به تصرف دشمن درآمد. برخی کشورهای عربی هم در این تجاوز هم کمک  مالی کردند  و هم سرباز فرستادند. مظلومان عالم، شیفتگان انقلاب اسلامی و مردم آزاده جهان می‌دانستند ملت ایران در این تهاجم بیرحمانه و سبوعانه مظلوم واقع شده است لذا حق دارد به هر وسیله ممکن از خود دفاع کند. آن هنگام که حتی یک متر سیم‌خاردار هم دنیا مجاز نبود به ما بفروشد، فهمیدیم باید برای دفاع به ملت خود، به اراده ارتش و سپاه و هوشمندی و دانش دانشمندان خود متکی باشیم و از دفاع مقدس فرصتی بسازیم تا ارتش و سپاه اسلام را به استطاعتی برسند که هیچ قدرت منطقه‌ای و جهانی نگاه چپ به ایران نکند. از آن تهاجم وحشیانه بیش از 40 سال است می‌گذرد. اکنون با  مدد الهی و اراده پولادین فرزندان رشید این ملت به درجه‌ای از آمادگی و بازدارندگی رسیده‌ایم که اگر دشمن به یک وجب از خاک،‌ یا آب یا آسمان ایران نزدیک شود بی‌تردید با برخورد سخت مواجه خواهد شد. از این بالاتر اگر در هر کشوری از منطقه بوی توطئه نظامی علیه ملت ایران به مشام برسد دشمن را در مبداء تنبیه می‌کنیم. وقایع سوریه و عراق و شکل‌گیری توطئه‌آمیز داعش نشان داد ارتش و سپاه ایران با احدی شوخی ندارد، آنها اراده کنند در زدن ضربه تردید نمی‌کنند. رژیم صهیونیستی دشمن دیرینه اسلام و ایران در جنگ‌های نیابتی حزب‌الله و حماس بارها زیر ضربات تنبیهی ایران قرار گرفته است. اکنون از ارتش شکست‌ناپذیر آن در سال‌ها 1967 چیزی جز چند تانک و توپ قراضه باقی نمانده است که بتواند در برابر سپر موشکی حزب‌الله و حماس بیش از دو ساعت تاب آورد.
 از آغاز حمله ارتش بعث به ایران اسلامی نزدیک به  40 سال است می‌گذرد باید دید کجا بودیم، الان کجا هستیم و چگونه، چرا به این درجه از بازدارندگی رسید‌ه‌ایم.
آیت‌الله خامنه‌ای جزء معدود علمایی بود که قبل از انقلاب علاوه بر مبارزه علنی در منبر و محراب علیه شاه با گروه‌ها و جوانان که دستی در مبارزات مسلحانه داشتند  در ارتباط بودند. حساب و کتاب مبارزات چریکی سال‌های 50 به بعد را داشتند و حتی قبل از آن در جریان ترور منصور با اصلی‌ترین کادرهای مؤتلفه اسلامی در ارتباط بودند.
شورای انقلاب که تشکیل شد کارهای مهم شورا بین اعضای اصلی تقسیم شد سهم آیت‌الله خامنه‌ای در این تقسیم کار حوزه دفاعی، امنیتی و نظامی بود.
29 تیرماه 1358  که دولت موقت و شورای انقلاب در هم ادغام شدند مسئولیت آیت‌الله خامنه‌ای معاونت وزارت دفاع در امور انقلاب و سرپرستی سپاه پاسداران شد و به عضویت کمیسیونی از وزیران امنیتی در آمد و مسئولیت کلیه امور انتظامی و نظامی و امنیتی از جمله بحران‌های گنبد، کردستان و خوزستان وسیستان و بلوچستان را به عهده گرفت. او شجاعانه در برابر منافقین که دنبال انحلال ارتش بودند ایستاد. در مقابل لیبرال‌ها که در پی پس دادن سلاح‌های پیشرفته وفوق مدرن و از جمله اف 14 به آمریکا بودند ایستاد. تصفیه ارتش از عناصر آلوده  و ساماندهی نیروهای مؤمن و پای‌کار انقلاب در ارتش را در دستور کار قرار داد و به‌خوبی از عهده آن برآمد.
وقتی هم در مجلس اول به عنوان نماینده تهران انتخاب شد به کمیسیون امور دفاعی رفت و به عنوان ریاست کمیسیون هم برگزیده شد. بعدها که شورای‌عالی دفاع ملی شکل گرفت به عنوان ریاست این شورا انجام وظیفه  می‌کرد و امام (ره) او و چمران را به عنوان مشاور و نماینده خود در شورای‌عالی دفاع منصوب فرمودند.
وقتی صدام به ایران حمله کرد او اولین کسی بود که مأمور شد یک گزارشی از ابعاد و اکناف این حمله و چگونگی برخورد با متجاوز را تهیه کند او شجاعانه در جلسه ستاد مشترک ارتش این ماموریت را پذیرفت  و هشت ماه اولیه نبرد ملت ایران در دفاع مقدس وی در جبهه‌های مختلف نبرد حضور یافت و در تشجیع و تقویت روحیه رزمندگان و انسجام عملیات‌های نظامی و جنگ‌های نامنظم مشارکت داشت، هفته‌ای یک روز به تهران برای ایراد خطبه می‌آمد و بقیه روزهای هفته که هر ساعت و دقیقه‌اش خوف و خطر کشته شدن بود در جبهه‌ها به سر می‌برد.
از سال 60 تا 64 که تحولات بزرگی در جبهه‌ها پدید آمد او رئیس جمهور و رئیس شورای‌عالی دفاع بود که  اغلب سرزمین‌های اشغالی را در همین برهه از دشمن پس گرفتیم.
پس از خاتمه جنگ و اعلام رهبری ایشان توسط خبرگان در مقام فرمانده کل قوا لحظه‌ای از خودکفایی در آموزش نظامی، خودکفایی در تسلیحات نظامی، تقویت بنیه دفاعی و برقراری نظم و انضباط در نیروهای مسلح مورد غفلت قرار نگرفته است.امروز مردم جهان چشم باز کرده‌اند و می‌بینند، ایران تروریست‌ها را در فاصله صدها کیلومتر مرز خود در یک کشور در دوردست‌ها با موشک‌های نقطه‌زن تنبیه می‌کند آن هم با فاصله خطای نیم‌متری در هدف‌گیری!امروز مردم جهان چشم باز کرده‌اند و می‌بینند در وسط آب‌های خروشان خلیج فارس وقتی سربازان انگلیسی یا تفنگداران آمریکایی وارد آب‌های ایران می‌شوند بلافاصله با خفت‌وخواری دستگیر می‌شوند. امروز مردم جهان چشم باز کرده‌اند و می‌بینند وقتی یک هواپیمای مدرن و  فوق پیشرفته جاسوسی آمریکا که رادار گریز هست وارد آسمان ایران می‌شود در فاصله چند هزار پایی مورد اصابت موشک‌های فوق پیشرفته ایران قرار می‌گیرد و بلافاصله  ساقط می‌گردد. امروز موشک‌های زمین به زمین، هوا به زمین و موشک‌های سوار شده  بر ناوها و زیر دریایی‌های ایران توسط جوانان سلحشور ملت ایران آماده پاسخگویی به هر شرارت دشمن است. امروز هیچ دولتمردی در آمریکا و اروپا با هر درجه‌ای از حماقت و بلاهت حاضر نیست به ماجراجویی نظامی موقتی یا دائمی با ایران فکر کند. به همین دلیل آنها همه زور خود را برده‌اند در حوزه «اقتصاد»، «سیاست» و «فرهنگ» لذا تمامی توپ و تانک و گلوله و موشکی که قرار است به ما شلیک کنند در همین سه گانه‌‌ای است که ذکرش رفت.عنایت ویژه خداوند متعال، اقتدار و بصیرت ملت ایران. توانایی‌های شگرف ارتش و سپاه اسلام و امتداد آن در منطقه سایه جنگ را سال‌هاست از سر ملت ایران دور کرده است. کسانی که در این توهم  به‌سر می‌بردند که دیپلماسی سایه جنگ را دور خواهد کرد اکنون به این واقعیت رسیده‌اند که در عالم خیال و توهم سیر و سلوک می‌کردند و فکر آنها  ریشه علمی و عملی نداشته است.
تاریخ ایران این پیروزی شگرف را مدیون فردی می‌داند که 10 سال در زمان امام (ره) همه همتش تقویت اقتدار نظامی ایران بود و پس از امام (ره) 30 سال در این راه خون دل خورد تا ایران را به پایه‌ای از اقتدار نظامی برساند که در تاریخ قبل و بعد از اسلام در ایران بی‌سابقه است.
امروز استراتژیست‌های نظامی جهان  از آیت‌الله‌ خامنه‌ای به عنوان یک مغز متفکر، یک ژنرال نظامی آشنا به آیین نبرد، آشنا به جنگ‌های متقارن و به ویژه نامتقارن یاد می‌کنند. دشمن خوب می‌داند این طرف معادله نبرد فردی نشسته است با عقلانیت سیاسی و نظامی بدون هیچ فعلی که حکایت از ماجراجویی داشته باشد فقط به اقتدار، عزت و امنیت کشور وانقلاب فکر می‌کند. دنیا خوب می‌داند در این معرکه نبرد خدا با او و با ملت ایران می‌باشد و این سرّ شکست‌ناپذیری راهبرد نظامی و امنیت ملی در ایران است.

کدام کشور اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟

کدام کشور اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟

کدام کشور برای اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟ چه سالی بود؟ نتیجه چه شد؟ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همه حواشی تاریخی اش با داستان قلدری انگلیسی‌ها در تحریم نفت ایران همراه بود.

کدام کشور اولین بار نفت ایران را تحریم کرد؟

مجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: تحریم اقتصادی ایران فقط به این زمانه اختصاص ندارد؛ هرگاه ملت حق قانونی و مشروعش را خواستار شده و دست زورمندان را از کار و زندگی خویش کوتاه کرده قلدری‌ها هم آغازشده و تهدید تحریم‌ها از راه رسیده است. اسفندماه سال ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت ایران تصویب شد تا عملیات اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری از نفت در سراسر ایران در اختیار دولت قرار گیرد؛ حقی آشکار برای رها شدن از قراردادهای تحمیلی که چند دهه بود با نام‌های مختلف تمدید می‌شد. آن زمان طبق «قرارداد ۱۹۳۳» که در سال ۱۳۱۲ شمسی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد شده بود انحصار نفت ایران به مدت ۶۰ سال در اختیار آن شرکت قرار داشت بدون اینکه ملزم باشد به دولت ایران لااقل صورت عملکرد بدهد!


انگلستان چه کرد؟

دولت انگلستان اعلام کرد موضوع را در محاکم بین‌المللی پیگیری می‌کند و البته نه همین‌قدر خشک‌وخالی؛ تهدیدهای تندوتیزی هم چاشنی کار کرد. شهریورماه ۱۳۳۰ دولت انگلستان خرید نفت ایران را تحریم کرد و اعلام کرد که هر شرکتی هم نفت ایران را بخرد تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرد! علاوه بر آن فروش تجهیزات نفتی به ایران را ممنوع اعلام کرد. هر کار دیگری هم از دستش برآمد انجام داد: ذخایر ارزی ایران را توقیف کرد، دستور داد شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت بدهی‌های خود به ایران امتناع کند، اموال بازرگانان ایرانی و کالاهایی که از شرکت‌های انگلیسی خریده بودند توقیف شد، دولت ایران از استفاده از استرلینگ (واحد پول بریتانیا) محروم شد، تانکرهای ایران در بنادر کشورهای تحت‌الحمایه انگلستان توقیف شد و از ورود آهن، فولاد، شکر، چای و دیگر کالاهای اساسی به ایران جلوگیری شد.

 

تحریم با چاشنی تهدید نظامی

برای تهدید بیشتر و البته جلوگیری از ورود کالا به ایران یک رزم‌ناو انگلیسی در آبادان پهلو گرفت و ماجرا ابعاد جدیدی یافت. به ۴ هزار چترباز انگلیسی در پایگاه‌های نظامی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس آماده‌باش داده شد و چند روز بعد ناوهای جنگی فلامینگو و ورِن نیز وارد آب‌های خلیج‌فارس شدند تا انگلستان ۹ ناو نزدیک آب‌های سرزمینی ایران داشته باشد. آمریکا نیز به انگلستان پیوست تا این تحریم نخستین تحریم جامع علیه ایران باشد؛ تحریمی که در دوران جولان ابرقدرت‌های نظامی و فاتحان جنگ جهانی در عرصه سیاست بین‌الملل، اقتصاد تک‌محصولی ایران را هدف گرفت. ایران با «هفت‌خواهران» درافتاده بود؛ ۷ شرکت بین‌المللی نفتی که بیش از ۸۵ درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار داشتند. و حسرت‌بار اینکه ۴ شرکت از این ۷ شرکت در ایران متولد شده بودند؛ ازجمله همان شرکت نفت ایران و انگلستان که بعدها شد شرکت نفت بریتیش پترولیوم یا همان بی پی. نتیجه اینکه صادرات نفت ایران از ۶۶۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۳۳۰ رسید به صفر بشکه در روز در سال ۱۳۳۲؛ سال کودتا.



ایران چه کرد؟

ایران با کمبود کالا، گرانی و تورم مواجه بود. در چنین شرایطی دولت ایران به نخست‌وزیری مصدق برای مقابله با گرانی شروع به انتشار اوراق قرضه کرد. دولت درخواست کرد هر ایرانی که توان مالی دارد ۱۰۰ ریال به دولت کمک کند و اوراق بگیرد. خیلی‌ها پول را دادند و اوراق را نگرفتند؛ پولشان را هدیه کردند به دولت. مردم و تجار بازار و سرشناسان جامعه حدود ۵۰ میلیون تومان اوراق قرضه را خریدند تا قلدرها بفهمند تحریم اقتصادی به جایی نمی‌رسد. درواقع فروش این اوراق قرضه به یک پیروزی ملی تبدیل شده بود. پس‌ازآن بود که دشمنان حربه دیگری به کار گرفتند و با اشتباهات مصدق ازجمله جدایی‌اش از بخش بزرگی از مردم به‌سرعت شرایط برای کودتای نظامی مهیا شد و وضعیت تغییر کرد. در دولت مصدق قوانینی هم برای بهبود سریع اقتصاد و کسب درآمد دولت با فوریت تصویب شد ازجمله قانونی برای سرمایه‌گذاری بانک‌ها در حوزه کشاورزی و قانون تسویه مالیات‌های معوقه. چنین بود که مصدق بعدها در کتاب خاطراتش نوشت که همان موقع می‌توانستند کشور را بیش از ۲ سال بدون کمک خارجی و بدون درآمد نفت اداره کنند. روزی که دولت مصدق سقوط کرد ۸۰ میلیون تومان پول نقد و ۱۲۰ میلیون تومان مطالبات و دارایی کالایی در اختیار دولت بود؛ آن روز دلار ۹ تومان بود!

کدام نمایندگان خواستار مسکوت ماندن طرح اعاده اموال نامشروع مسؤولان شدند+اسامی

کدام نمایندگان خواستار مسکوت ماندن طرح اعاده اموال نامشروع مسؤولان شدند+اسامی

تعدادی از نمایندگان در جریان رسیدگی به طرح اعاده اموال نامشروع مسؤولان در نامه‌ای به رئیس مجلس خواستار مسکوت ماندن طرح شدند که البته درخواست آنها رای نیاورد.

کدام نمایندگان خواستار مسکوت ماندن طرح اعاده اموال نامشروع مسؤولان شدند+اسامی

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، بررسی جزئیات طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان از روز گذشته در دستور کار نشست علنی مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.

در نشست علنی امروز مجلس نیز 10 ماده طرح مذکور به تصویب رسید و تنها دو ماده دیگر آن برای تصویب نهایی این طرح برای بررسی باقی مانده بود. در همین رابطه تعدادی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس شورای اسلامی طی نامه‌ای به علی لاریجانی رئیس مجلس تقاضای مسکوت ماندن طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان و به تصویب نرسیدن آن شدند که البته تقاضای آنها با مخالفت مجلس روبه رو شد.

پس از طرح مسکوت ماندن توسط کاظم دلخوش، احمد امیرآبادی فراهانی نماینده مردم قم و عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی به عنوان مخالف مسکوت ماندن صحبت کرد که نهایتا باحضور ۱۹۹ نفر  با مخالفت ۸۹ موافقت ۹۱ و۶ نفر ممتنع ۱۳نفر عدم مشارکت بامسکوت ماندن مخالفت شد.

متن این نامه به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی

ریاست محترم مجلس

با سلام و احترام

در اجرای ماده 193 آیین‌نامه مجلس با توجه به اهمیت طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان به منظور انجام بررسی بیشتر و رفع تعارض با قوانین موجود و رفع ابهامات به کمیسیون مربوطه ارجاع و به مدت 4 ماه مسکوت بماند. 

1- کاظم دلخوش اباتری = چرا؟ .....

2-فرج‌الله رجبی

3- علی اکبری (شیراز)

4- جهانبخش محبی‌نیا

5- احمد مازنی

6- روح‌ا‌لله حضرت‌پور

7- بهروز نعمتی

8- نورمحمد تربتی‌نژاد

9- علیرضا رحیمی

10- بشیر خالقی نماینده خلخال

11- غلامرضا حیدری

12- محمدرضا بادامچی

13- داود محمدی (تهران)

14- اصغر سلیمی 

15- پروانه مافی

16- پروانه سلحشوری

17- محمدجواد فتحی

۱۸- قاسم میرزایی نیکو

۱۹- علی ساری

۲۰- هادی شوشتری

۲۱- الیاس حضرتی = چرا؟ برادر چی داشتی اون زمانی وقتی خودتو تورشت کاندید کردی الان چی داری یادن هست ؟!!!!

22-علی نوبخت

به گزارش فارس، غلامرضا تاج‌گردون نیز از امضاکنندگان این نامه بوده است که پس از امضا از درخواست خود منصرف شده و آن را خط زده است. همچنین امضای 2 نفر از نمایندگان موافق پای این نامه ناخوانا بود. 

واقعا که ،  اینا  کسانی هستن که ما بهشون رای دادیم :

۱۹۹ نفر  رای دادن

مخالفت ۸۹  یعنی چرا رای ندادند

موافقت ۹۱ دمشون گرم

ممتنع 6 نفر یعنی چی ؟

 عدم مشارکت  13 نفر اینا چرا اصلا شرکت نکردن ؟

بعد می خوان از حق ما دفاع کنند

استان گیلان چندتا شرکت داشت چی شدند ؟

فرش گیلان - ایران پوپلین- پوشش- لوله شمال - الکتریک - دامپروری سپید رود- پرسان- ایران کنف و.....

همه این شرکتها چطور باطل شدند؟ سیمکو الان دست کیه ؟......

با رای ماها شما رفتین مجلس اما واقعا حق شما نیست و نباید می رفتین ؟

چرا ما صبح تا غروب می دوییم نمی تونیم یک هزارم شما سرمایه داشته باشیم ؟؟؟ پراید کردین پنجاه میلیون؟

 

همه پهپادهای شکار شده آمریکایی توسط ایران+ اینفوگرافیک

پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران موفق شد یک فروند پهپاد آمریکایی که به فضای سرزمینی کشورمان تجاوز کرده بود را سرنگون کند و در اینجا با اینفوگرافیک پهپادهایی که توسط سپاه شکار شده‌اند معرفی می‌شود.

همه پهپادهای شکار شده آمریکایی توسط ایران+ اینفوگرافیک

به گزارش خبرگزاری فارس، در اولین ساعات بامداد پنجشنبه پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موفق شد یک فروند پهپاد آرکیو‌ــ‌4 آمریکایی را که به فضای سرزمینی کشورمان تجاوز کرده بود، در آسمان منطقه کوه‌ مبارک استان هرمزگان با موفقیت سرنگون کند.
این اینفوگرافیک که مهر کار کرده است پهپادهایی که تاکنون توسط سپاه شکار شده‌اند را معرفی می‌کند.

انتهای پیام/

«گلوبال‌هاوک»؛ غول ۲۰۰ میلیون دلاری

«گلوبال‌هاوک»؛ غول ۲۰۰ میلیون دلاری که سپاه آن را ساقط کرد

نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز یک فروند پهپاد جاسوسی «گلوبال هاوک» آمریکا که از جمله تسلیحات گران‌قیمت ایالات متحده است را در مناطق سرزمینی کشورمان ساقط کرد.

«گلوبال‌هاوک»؛ غول ۲۰۰ میلیون دلاری که سپاه آن را ساقط کرد

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، در نخستین ساعات بامداد امروز(پنجشنبه 30 خرداد) یک فروند پهپاد جاسوسی "گلوبال هاوک "امریکا بعد از تجاوز به حریم سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه روبروی  کوه مبارک استان هرمزگان، هدف آتش پدافند نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و سرنگون شد.

پهپاد گلوبال هاوک (Global Hawk) محصول شرکت نورثروپ-گرومن آمریکا با نام اختصاری RQ-4 است که به منظور اجرای عملیات‌های جاسوسی و شناسایی توسط نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده آمریکا به کار گرفته می‌شود.

برد عملیاتی این پهپاد حدود ۱۲ هزار و ۳۰۰ ناتیکال مایل( بیش از ۲۲ هزار کیلومتر) است و قادر به اجرای ماموریت در تمام شرایط آب و هوایی خواهد بود.بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط شرکت سازنده «گلوبال هاوک» از جمله ویژگی‌های بارز این پهپاد، مداومت پروازی زیاد( بیش از ۳۲ ساعت بدون سوختگیری) در ارتفاع پروازی زیاد(۶۰ هزارپا معادل با ۱۸ کیلومتر از سطح زمین) برای انجام ماموریت اصلی خود یعنی تصویربرداری و نقشه‌برداری آنلاین مناطق وسیع به وسیله دوربین‌ها و سنسورهای مختلف است به طوری‌که قادر است محوطه ای به مساحت 100 هزار کیلومتر مربع را در یک روز اسکن و نقشه برداری کند و اطلاعات خود را با استفاده از تجهیزات ارتباطی با سرعت ۵۰ مگابایت بر ثانیه ارسال کند.

بیشترین وزن این پهپاد در هنگام برخاستن، کمی بیشتر از ۱۴.۵ تن است که می‌تواند محموله‌هایی تا وزن ۱۳۶۰ کیلوگرم را با خود حمل کند.

بدنه این پهپاد از جنس آلومینیوم است و طراحی بدنه آن نیز به گونه ای طراحی شده تا از سطح مقطع راداری آن کاسته شود. از سویی این پهپاد مجهز به سیستم گرمایش سوخت است که به پرواز آن در ارتفاع بالا کمک خواهد کرد.

گلوبال هاوک را می‌توان از جمله تسلیحات گران قیمت ارتش آمریکا برشمرد چراکه قیمت هر فروند از این پهپاد با احتساب هزینه‌های عملیاتی و نگهداری آن، به بیش از ۲۲۰ میلیون دلار می‌رسد و از این حیث یکی از گران‌ترین پهپاد‌های آمریکایی محسوب می‌شود.

دکتر ناصر فکوهی: ترامپ یک شخص نیست یک باند است/ ترامپ دنبال نمایش است نه جنگ یا مذاکره / ایران چکار

دکتر ناصر فکوهی: ترامپ یک شخص نیست یک باند است/ ترامپ دنبال نمایش است نه جنگ یا مذاکره / ایران چکار باید بکند؟

 

باید با نژادپرستی و نژادپرستان و کسانی که همچون همیشه میدان جدیدی یافته‌اند که با حمله به هویت متکثر فرهنگی ایران و اقوام همیشه وفادار ایرانی، ادعای ملی‌گرایی و میهن‌پرستی می‌کنند؛ مبارزه شود.

عصرایران - ناصر فکوهی (استاد دانشگاه تهران و مدیر انسان شناسی و فرهنگ)

باند گانگسترها و عوامل دروغگو و بی‌کفایتی (به ارزیابی اکثریت مطبوعات، رسانه‌ها و دانشگاه‌ها و متخصصان آمریکا) که در کاخ سفید حکمرانی این کشور را به دست دارند (به جز گروهی که از هم اکنون از میان آن‌ها روانه زندان شده‌اند: کوهن، مانافورت و...) و در این کشور به آن‌ها با عنوان تحقیر آمیز «آمریکای ترامپ» یاد می‌شود، باز هم به داوری اندیشمندان و رسانه‌های این کشور، بزرگترین فاجعه تاریخی برای آن و جهان به حساب می‌آید.

این گروه که اکثر آن‌ها افراد فاسد، سابقه‌دار و از خدمتگزاران پیشین و بی‌کفایت ترامپ هستند عامل اصلی آن بوده‌اند که بزرگترین رسوایی‌های تاریخی در این کشور رقم بخورد و در حال حاضر آن را در مرز بحران قانون اساسی قرار داده‌اند.

دکتر ناصر فکوهی: ترامپ یک شخص نیست یک باند است/ ترامپ دنبال نمایش است نه جنگ یا مذاکره /  ایران چکار باید بکند؟

افزون بر این، بیش از بیست پرونده قضایی علیه ترامپ و خانواده اش در دستور کار دستگاه قضایی آمریکا است و پرونده‌های مالی او که به سختی تلاش می‌کند افشا نشوند، احتمالا حاوی یکی از بزرگترین رسوایی‌های تاریخ پولشویی در سطح بین المللی و در طول شاید سی سال، میان آمریکا، عربستان سعودی، اسرائیل، روسیه و روابط طرف‌های غربی آن‌ها از جمله دویچه بانک (بانک آلمان) است.

در این شرایط آنچه دولت ترامپ در خاورمیانه، در چین، یا در کره شمالی می‌خواهد، نه «جنگ» است و نه «صلح».

آنچه او می‌خواهد - و از این لحاظ بیشتر از آنکه او بازیچه جنگ طلبانی چون جان بولتون و مایک پمپئو باشد، آن‌ها بازیچه وی هستند - تنها یک یا چند «نمایش» است تا شاید بتواند ریاست جمهوری خود را نجات داده و با باقی‌ماندن در کاخ سفید محاکمه و برچیده شدن دستگاه مالی فساد خود را به تعویق بیاندازد.

در این میان نگاه ما به مشکلات و تنش های خاور‌میانه باید در آن واحد نگاهی هم تاریخی باشد و هم معاصر، هم در چشم‌اندازی گسترده و جهانی و بسیار مسئولانه و هم نگاهی به درون جامعه و منطقه خود. 

وقتی زاویه دید ما به موضوع بحران و تنش‌های خاور‌میانه و احتمال بالا گرفتن تنش‌ها در این منطقه درونی باشد، بدون‌شک بسیاری از مسائل و پیچیدگی‌ها را بهتر درک می‌کنیم.

حال اگر ذهن خود را برخلاف ترامپ، به جای شعارها و تهدیدکردن‌ها و تندروی‌های بی‌حاصل، با استدلال و درک و تحلیل پرکنیم، می‌توانیم به آن عمقی بدهیم که نقطه نظرات و دیدگاه‌های بیرونی را نیز بهتر درک و تحلیل کنیم. و این امتیاز ما نسبت به آن باند گانگسترها خواهد بود.

وقتی در کشوری باشیم همچون ایران، که تاریخ آن نه از دیروز، پنجاه یا صد سال پیش، بلکه از چند هزار سال پیش آغاز شده است، می‌توانیم متانت و آرامش بیشتری در یک بحران ولو بحرانی بزرگ داشته باشیم.

این سرزمین، بارها و بارها پذیرای خواسته و ناخواسته بیگانگانی بوده که خللی در منطق و روند‌های حیاتی ِ فرهنگ ِ تکثرگرا و پویای ما وارد نکردند، و برعکس خود به جزئی از آن بدل شدند:

از نخستین اقوام غربی بین‌النهرینی، مادها، که در مرکز این پهنه ساکن شدند، تا تمام اقوام دیگری که دیر یا زود به قصد یافتن آرامش یا آرزوی ثروت و آبادی در این سرزمین روانه آن شدند:

ایلامی‌ها، یونانی‌ها، مقدونی‌ها، رومی‌ها، عرب‌ها، ترک‌ها،... و همه اقوام دیگر که در این پهنه توانستند به تحقق ایرانی بودن خویش برسند بی‌آنکه فرهنگ و حتی زبان آغازین خود را رها کنند.

اقوامی که توانستند بدین ترتیب در روند تمدن‌آفرین این فرهنگ شریک و سهمی از آن را برعهده بگیرند.

این بزرگترین ثروتی است که ما امروز از آن برخورداریم و از میان بردن این تکثر زیر لوای شعارهای ملی‌گرایانه و یک «وطن پرستی»ِ مبالغه آمیز برای دامن زدن به پاره‌های بزرگ و منسجم و اندام‌های همبسته و پیوسته این مردم، بزرگترین هدفی است که امروز دشمنان این پهنه دنبال می‌کنند.

وقتی زاویه دید ما این باشد، که در اینجا به گوشه‌ای از آن اشاره شد، خونسردی ما نسبت به فرایندهای تاریخی می‌تواند بالا برود و اقتدارمان افزایش یابد.

اما این دیدگاهِ با محتوا و بسیار پرارزش، شرایط بسیاری نیز دارد:

میراث‌دار یک فرهنگ با پیشینه چند هزار‌ساله بودن، کار ساده‌ای نیست. باید بتوان پیوسته این چند هزار سال را در ذهن خود داشت، خطاهای گذشته را مرور کرد و از آن‌ها درس گرفت.

باید دشمنی‌های گذشته را سنجید تا بتوان دشمنی‌ها و خطرات امروز را درک و با آن‌ها مقابله‌ای کارا کرد.

این مسئولیت بزرگ، نیاز به شناختی عمیق از تاریخ این سرزمین دارد. و زمانی که به دوران مدرن می‌رسیم این شناخت نه تنها نباید به دوران باستان و پیشینه چند هزار‌ساله آن محدود شود، بلکه باید بتواند تاریخ معاصر را در کوچکترین لحظاتش زیر نظر و تحلیل داشته باشد.

بخشی از این تاریخ نیز روند هفتاد ساله رابطه ما با آمریکا است که نقطه آغازین و معنا دار آن را باید کودتای 28 مرداد 1332 و از میان بردن دولت ملی و دموکراتیک مصدق به سود یک استبداد عقب‌افتاده و کشتن نطفه دموکراسی نه فقط در ایران، بلکه در منطقه به سود جای دادن دیکتاتورهای کوچکی از جنس محمدرضا شاه و خاندان آل سعود دانست.

تداوم روابط آمریکا با ایران نیز مایه شرمساری برای این کشور است. دفاع تا آخرین لحظه از دیکتاتور و جنایاتش و سپس به راه انداختن یک جنگ طولانی مدت با عراق که میلیون‌ها قربانی و هزاران میلیارد دلار زیان در دو کشور برجای گذاشت.

آمریکا یک لحظه تردیدی به خود راه نداد که با دفاع از همه دشمنانِ انقلابِ تازه نفس، هر گونه امیدی را برای دستیابی آن به شعارهای اساسی‌اش ازمیان بردارد و نطفه آرمان‌های عدالت‌خواهانه و آزادی‌طلبانه مردم ایران را از میان ببرد.

سپس نوبت به راه انداختن حرکات سلفی‌گرا و طالبانی و القاعده رسید و تروریسم بین‌المللی که اتاق فرمانش در عربستان بوده و مراکز اجراییش در پاکستان و افغانستان و همکارانش، عراق صدام و لیبی قذافی و مصر مبارک و سایر کشورهای عربی منطقه خلیج فارس؛ تا امروز که تحریم به آخرین سلاح برای مبارزه و تخریب استراتژی صلح‌جویانه ایران در «برجام» و همراه شدن با اروپا و حتی خود آمریکا در دوره اوباما است.

همه این نکات واقعیت‌هایی هستند که باید در نظر داشت. همه این‌ها نکاتی هستند که اگر از یاد ببریم، ما را به ساده‌انگاری و درون دام‌هایی از جنس تندروی‌ها و یا ساده لوحی‌های خطرناک می‌اندازند که هیچکدام چاره‌ای را از کار ما دوا نمی‌کنند.

باید دانست که اگر منافع قدرت های بزرگ نولیبرال در جهان به آن‌ها اجازه می‌داد، و اگر با سد سرسخت افکار عمومی خود روبرو نبودند، لحظه‌ای تردید نمی‌کردند و نمی‌کنند که سرنوشت کشورهایی چون افعانستان و عراق و سوریه و لیبی و... را در ایران تکرار کنند. 

اما در رفتارهای سیاسی، به ویژه اگر خواسته باشیم منطقی و با عمق و از دیدگاه درونی و با توجه به منافع خود به ماجراها نگاه کنیم، باید بیش و پیش از هر چیز پراگماتیست بود. بدون آنکه پراگماتیست بودن را به معنای بی‌اخلاقی و عدم پایبندی به اصول خود بدانیم.

این پراگماتیسم باید از آن ناشی شود که بسیاری از نکاتی را که به مثابه دیدگاه‌های درونی گفتیم، نتایجی هستند که قدرت‌های بزرگ نیز که به دلیل دیدگاه‌های برونی و کوته‌بینانه‌شان شاید هنوز تا چند سال پیش به آنها باور نداشتند، امروز به آن اذعان دارند.

بنابراین پراگماتیسم باید ما را به سوی تحلیلی دقیق از شرایط ببرد که در جهان امروز و در دیدگاهی دورتر از صحنه محدود خاور‌میانه وجود دارد.

این چشم‌انداز گسترده‌تر، نکات بسیار مهمی را در خود دارد.

نخست آنکه مسئله ایران لزوما و به صورت مستقیم و صرف، امروز با قدرت‌طلبی آمریکا در منطقه خاور‌میانه مرتبط نیست.

روشن است که آمریکا همچون سایر قدرت‌های بزرگ، چشم به ثروت‌های نفت و گاز این منطقه دارد و کشورهای زیادی را نیز نابود کرده است. اما این نیز قابل نفی نیست که متخصصان استراتژیک نظامی و امنیتی آمریکا (همچون همین متخصصان در اسرائیل) لزوما دارای منافع یکسانی با سیاست‌بازان فاسد و متعلق به کارتل های بزرگ نفتی و نظامی این کشور نیستند. و اینجا دقیقا فرصتی را برای منافع ملی ما به وجود می‌آورد.

این متخصصان خود بهتر از هر تحلیگر هوشمند اقتصادی، نظامی، امنیتی و سیاسی می دانند که حتی یک برخورد نظامی در ابعاد کوچک، کوتاه مدت و محدود در این منطقه - هر چند ممکن است سودی ولو نسبی و موقت برای بیرون کشیدن سیاستمداران فاسد و همگی تحت تعقیب قضایی، چون ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان، داشته باشد و یا در نهایت منافع طولانی مدت‌تری برای کارتل‌های تسلیحاتی (به ویژه در اسرائیل) و تسلیحاتی و نفتی (در آمریکا) - احتمالا همان گونه که دو مصیبت عراق و افغانستان نشان دادند، میزان احتمال وقوع تنش‌هایی بی‌پایان و ویرانگر را به شدت بالا خواهند برد.

تنش‌هایی که می‌توانند میلیاردها دلار زیان نه فقط برای این کشورها بلکه برای کشورهای یورش‌گر به همراه داشته باشند.

در واقع، کمترین تنشی در منطقه خلیج فارس، ممکن است به سرعت بدل به یک تنش بین المللی شده و با افزایش سرسام آور قیمت نفت، اقتصاد جهان را تعطیل و به بحرانی گسترده بیانجامد که آشوب بزرگی در همه کشورها بر پا کرده و غیر قابل کنترل شود.

افزون بر این، چنین آشوبی چنان اثرات منفی‌ای بر اقتصاد کشورهای منطقه خلیج فارس، منطقه قفقاز و ترکیه خواهد داشت که قابل تصور نیست و همه سرمایه‌گذاری های گسترده سال های اخیر را از میان خواهد برد.

به همین دلیل باید توجه داشت که امروز بیشتر از آنکه شاهد چیزی به نام مشکل ایران با عربستان سعودی و یا با آمریکا و حتی اسرائیل باشیم (که در جای خود مطرح بوده و هستند) با مشکل باندهای فاسدی روبرو هستیم که سیاستمداران کنونی این کشورها و به ویژه آمریکا از خلال دونالد ترامپ با جهان پیدا کرده و سبب انفراد هرچه بیشتر آمریکا در جهان و ثمرات وخیم آن در اروپا و آسیا شده‌اند.

خروج دونالد ترامپ از «برجام» (برغم نظر مخالف تمام متخصصان نظامی و امنیتی این کشور و حتی اسرائیل) و فشارهای بعدی او تا همین اواخر بر ایران را نباید تنها از دریچه دشمنی او با کشور ما و همراهی‌اش با بن سلمان و نانتانیاهو دید، بلکه باید آن‌ها را در چارچوب بزرگتری قرار داد که جریان ترامپیسم برای نابودی دموکراسی در آمریکا و حتی اروپا (با اقدامات مشاور پیشین ترامپ، استیو بنن از جمله در مشورتی که به احزاب راست افراطی اروپای غربی داده و ارتباطی که این احزاب با روسیه پوتین دارند و آنها را به موفقیتی نسبی در انتخابات پارلمانی اروپا رساند) در سر دارند.

ترامپ نه یک «شخص» بلکه یک جریان پوپولیستی ویرانگر است که به صورت های مختلف در سراسر جهان در حال قدرت گرفتن علیه دموکراسی‌های با پیشینه دراز مدت (در اروپا و آمریکای لاتین) و یا کوتاه مدت (در کشورهای در حال توسعه آسیایی) است.

محوریت این ایدئولوژی پوپولیستی، نفرت از «بیگانه» و «دیگری» و «خارجی»، نژاد پرستی، ضدروشنفکرگرایی، ضد دانشگاه‌گرایی، ملی گرایی، دفاع کامل از نولیبرالیسم اقتصادی و کنار گذاشتن سیاست های رفاهی و کمک به فقرا و مهاجران، کالایی کردن کامل جهان و ارزش دادن مطلق به تمام روابط پولی نسبت به سیاست‌های اجتماعی برای تقویت انسجام اجتماعی است.

هم از این رو، ما نیز با خطر گونه‌ای «ترامپیسم» نژادپرست و ضد همبستگی میان اقوام و هویت‌های ایرانی روبرو هستیم.

در چنین شرایطی آنچه مسلم است اینکه:

ترامپ نه به دنبال یک سیاست منسجم بین‌المللی، بلکه در پی «نمایش»‌هایی است که بتوانند به هر قیمتی شده نشان دهند او توانسته است «چیزی» را در دنیا عوض کند.

از این رو اینکه تصور کنیم ترامپ تحت تاثیر جنگ طلبانه افراد بی‌‌عقل و فاسدی چون جان بولتون و مایک پومپئو‌ حرکت می‌کند، تحلیلی کاملا نادرست است.

همین دیروز (27 مه 2019) ترامپ در صحبت‌هایش بولتون را به سود دیکتاتور کره شمالی نادیده گرفت و او را به خود نزدیکتر از مشاور امنیت ملی‌اش نشان داد (و چشم انداز بیرون رانده شدن بولتون در ماه های آینده همچون افراد پیش از او دور از ذهن نیست مگر آنکه ترامپ تصور کند با فردی با حد جنون او می‌تواند روی ایران تاثیری بگذارد).

برای ترامپ مسئله در واقع آن است که با به نمایش در آوردن «قدرت»‌ی که ندارد، نشان دهد توانسته است چیزی را در منطقه آسیای شرقی، در چین، در آمریکای لاتین، یا در خاور میانه و در یک کلام چیزی را در جهان تغییر دهد.

ترامپ نه «جنگ» می خواهد و نه «صلح» و نه «مذاکره» و تنها در پی «نمایش» است. اما ترامپ و همراهانش آنقدر ابله هستند که با سیاست‌های ضد و نقیض خود به سوی خطرات هر تنشی در هرکجای دنیا بروند.

هم از این رو این کشورهای دیگر، به ویژه مسئولان ما هستند که باید با احتیاط کامل نسبت به این گروه خطرناک و بی‌خرد برخورد کنند.

در واقع مسئله تا حد زیادی آن است که:

1- هرگونه مذاکره‌ی جدی با دولت ترامپ نه تنها ممکن نیست، نوعی ساده‌پنداری کاملا بی‌پایه است، زیرا او نه در پی «مصالحه» بلکه در پی «نمایش»ی است که نه ما و نه هیچ کسی دیگر نمی‌تواند به وی عرضه کند بی آنکه شانس‌های خودش را برای مذاکرات و رسیدن به نتایج بهتری در آینده به شدت کاهش دهد.

2- ترامپ برای آنکه به «نمایش» مورد نظر خود برسد قادر به انجام «هر کاری» هست، از جمله تحریک‌های نظامی، حملات لفظی، فحاشی و یاوه گویی، ایجاد سناریوهای قلابی مبنی بر «تعرض ایران» همچون مورد اخیر کشتی های نفتی عربستان و غیره؛ این‌ها کارهایی است که وی به صورت روزمره در آمریکا مشغول به انجام آنهاست و هیچ مقامی از مخالفانش حتی تا بالاترین رده‌ها و حتی گاه درمیان دوستانش از این حملات دیوانه وار مصون نمانده‌اند.

3- در برابر فردی که به اذعان هزاران پزشک و متخصص روانی مبتلا به «جنون خودشیفتگی» است و به اذعان بیش از هزار دادستان فدرال آمریکا (دموکرات و جمهوری خواه) با تکیه بر گزارش بازرس ویژه مولر، دستکم 10 مورد دخالت مجرمانه در روند قضایی داشته و باید تفهیم اتهام و یا استیضاح شود، باید با احتیاطی فوق العاده و بسیار هوشمندانه عمل کرد.

4- این احتیاط نه به معنی کم کردن قاطعیت کشور است و نه به معنی نشان دادن ضعف؛ درست برعکس باید با خونسردی کامل اما با بالاترین میزان مسئولیت با چنین شخصی رفتار کرد؛ به ویژه آنکه او تنها یک«شخص» نیست و چندین گروه از جمله مسئولان تحت تعقیب دولت اسرائیل، بن سلمان که به شدت وضعیت متزلزلی دارد و در پی رویای همیشگی دیوانه وار شیخان عرب، یعنی برپایی امپراطوری خود بر پایه شن‌های سوزان صحرای عربستان و کشورهای بی ثبات و دیکتاتور‌منش عرب این منطقه است، همچنان که بخش اکثر حزب جمهوری خواه که احتمالا همراه ترامپ در حال دست زدن به خودکشی سیاسی گسترده‌ای است، همراه او هستند.

5- در روزها، هفته‌ها و ماه های آینده این احتمال وجود دارد که عوامل چنین موجود مجنونی با هر شکل و شمایلی در هرکجایی (برون یا درون ایران) وارد عمل شوند تا در منطقه خلیج فارس تحریک ایجاد کنند، خود او نیز بدون شک دستکم در زبان وقیح خود، زشت ترین کلمات و بی پایه ترین ادعاها را علیه ایران مطرح خواهد کرد،

اما دربرابر همه این موارد، باید دیپلماسی فعال و حفظ تمام کانال‌های ارتباطاتی با اروپا وسایر کشورهای جهان، هدف اصلی ایران باشد.

تا زمانی که ایران به تعهدات خود پایدار باشد و در دام و تله‌ای که بن سلمان، ناتانیاهو و ترامپ برای کشور ما پهن کرده‌اند، نیافتد و به تحریک‌های آشکار و پنهان واکنشی نشان ندهد، ایران محفوظ است.

اما توجه داشته باشیم حتی اگر این واکنش، واکنشی کوچک نیز باشد آن را هزاران بار بزرگ خواهند کرد تا به اهدافشان برسند.

اما اگر از افتادن به این دام پرهیز شود بدون تردید، حمایت بین المللی از ایران ادامه خواهد یافت. و البته باید به ویژه در برابر کسانی که ممکن است خواسته یا ناخواسته زیر شعارهای تندروانه آب به آسیاب دشمن بریزند و خواسته باشند در جهت تحریکات آمریکا، اسرائیل و عربستان حرکت کنند مقاومت و مبارزه کرد.

در عین حال ایران می تواند و باید در پی صلح و مذاکره و تنش‌زدایی با تمام کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی باشد که نباید آن را با افرادی چون بن سلمان، یکی گرفت.

در این میان، فشارها، به ویژه فشارهای سیاسی واقتصادی بدون تردید به بالاترین حد خواهند رسید، اما در برابر این فشار چندین اهرم اساسی و و بسیار کارگر وجود دارند که به جای محل گذاشتن به تحریک‌های ترامپ و اسرائیل و بن سلمان، باید به سراغ آن‌هایی رفت که ممکن است تاثیری معجزه‌آسا بر خنثی کردن فشارها داشته باشند:

1- اجتناب از هرگونه سیاست مقابله به مثل خشونت آمیز، چه کلامی و چه به ویژه نظامی و امنیتی که بهانه‌ای به دست دشمن بدهد. مقابله با هرگونه تحریک و توطئه‌ای که ممکن است به وسیله عوامل گوناگون در جهت نشان دادن «تعرض» ایران و «عدم پایبندی» آن به تعهدات بین‌المللی‌اش، صورت گیرد؛

لزوم به کار بردن یک ادبیات کاملا «ضد ترامپی» یعنی مودبانه، دیپلماتیک، مسئولانه و منطقی؛

تعامل با سیستم جهانی از خلال سازمان ملل و سازمان های بین‌المللی و جمعیت‌های بزرگ صلح‌طلب در سراسر جهان برای نشان دادن آنکه ایران هدف حملات سیاستمداران فاسد و جنگ‌طلبی قرار گرفته است که هدفشان یا سود بردن بیشتر است یا بیرون کشیدن خویش از مخمصه های قضایی و سیاسی.

2- فاصله گرفتن و آغاز گروه بزرگی از اقدامات اقتصادی در جهت بهبود وضع مردم از طریق فاصل گرفتن حداکثری از رویکردهای نولیبرالی و کالایی و فساد که تاکنون شاهدشان بوده‌ایم.

هر اندازه وضعیت مردم و فشار اقتصادی بر آنها کمتر شود ولو از طریق به کار گرفتن یک اقتصاد ویژه مقاومتی، ما بهتر می‌توانیم در برابر فشارها جنگ طلبانه مقاومت کنیم.

3- مبارزه شدید با نژادپرستی و نژادپرستان و کسانی که همچون همیشه میدان جدیدی یافته‌اند که با حمله به هویت متکثر فرهنگی ایران و اقوام همیشه وفادار ایرانی - به ویژه ایرانیان عرب‌تبار مناطق جنوبی و همچنین ایرانیان اهل سنت که هر دو گروه همیشه جزو وفادارترین هم‌میهنان ما بوده و بیشترین رنج‌ها را نیز از جنگ و تنش برده‌اند- ادعای ملی‌گرایی و میهن‌پرستی می‌کنند و در حقیقت دانسته یا نادانسته در پی تفرقه انداختن میان ایرانیان هستند.

4- سیاست آزاد‌سازی و دموکراتیزه کردن شدید فضای اجتماعی و سیاسی به صورتی که تبلیغات علیه ایران کاهش یافته و همچنین مردم بتوانند برغم فشارهای روانی جنگ‌طلبان و فشارهای اقتصادی ِ محتکران و سودجویان تحریم، نفس راحتی بکشند.

قدرت مقاومت ما در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی در نسبت مستقیم با میزان گسترش دموکراتیزاسیون اجتماعی – اقتصادی و مشارکت دادن حداکثری مردم در امور قرار دارد. باید بتوان  ولو با سرعت اندک در جهتی حرکت کرد که تفاوت‌های ایران با کشورهای دیکتاتوری جنوب خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی آنقدر در سطح جهان آشکار شود که کم‌ترین بهانه‌ای در دست جنگ‌طلبان نباشد. 

ممکن است نگارنده متهم به «خوش‌خیالی» و نادیده گرفتن پیشینه نه چندان درخشان مسئولانی شود که وضعیت اقتصادی را به موقعیت کنونی رسانده‌اند.

چنین نیست، بحث ما آن است که راه ها را نشان دهیم حال اینکه گوش های شنوایی برای این امر باشد یا نه، بحث دیگری است.

با این تدبیرها و البته با مشارکت هر چه بیشتر روشنفکران و دانشگاهیان دراین بحث و مبادله فکری عمومی می‌توان امید داشت که پس از گذشتن از بحران ترامپ و بازگشت آمریکا و اروپا از سیاست های فاشیستی و پوپولیستی که در حال حاضر آنها را رو به فلج شدن می‌برند، بتوان باب مذاکره را در شرایطی عادلانه و پس از جبران زیان‌هایی که بر ایران وارد شده است، باز کرد.

گرفته شده از سایت عصر ایران www.asriran.com

العربی الجدید: هنر دیپلماسی را باید از ایران آموخت

العربی الجدید: هنر دیپلماسی را باید از ایران آموخت

روزنامه نگار مغربی با اشاره به هنر ایران در مقاومت و دیپلماسی طی 40 سال گذشته نوشت: متاسفیم که عرب‌ها از هنر دیپلماسی ایران در مناقشه با آمریکا بهره‌ای نبرده‌اند.

العربی الجدید: هنر دیپلماسی را باید از ایران آموخت

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، «علی أنوزلا»، روزنامه نگار مطرح مغربی با انتشار یادداشتی در وبگاه خبری «العربی الجدید» با عنوان «باید از ایران یاد گرفت»، اسرار پیروزی ایران در طول چهل سال مناقشه با آمریکا را برشمرد.

نویسنده که موسس و مدیر چند روزنامه مغربی و هم اینک رئیس سایت عرب زبان  «لکم. کوم» است در مقدمه یادداشت خود آورد: تجربه ایران در رویارویی با غرب و بخصوص آمریکا و قلدری آن درس‌های زیادی در مقاومت و پایداری به ما آموخت، به رغم اینکه ایران همه این سال‌ها را تحت هر گونه فشار، تحریم و تهدید بوده است.

وی افزود: ایران به ما  همچنین هنر دیپلماسی را آموخت که بدون مصالحه و امتیازدهی مذاکره می‌کند و دست به هیچ ماجراجویی بی حساب و کتابی هم نمی‌زند. هر چقدر تنش‌ها شدت می‌گیرد منطق منافع راهبردی مشترک مجددا برجسته می‌شود.

نویسنده تصریح کرد: در طول چهل سال گذشته ایرانی‌ها می‌دانند چگونه با مهارت بالا جنگ روانی واشنگتن را مدیریت کنند، بدون اینکه به جنگی کشیده شود که صدای طبل‌های آن از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به صدا درآمده است.

نویسنده تاریخ روابط ایران و غرب و بخصوص آمریکا را طی چهار دهه گذشته، تاریخ تنش و مناقشه بدون کشیده شدن به رویارویی خواند و گفت: ایران از خود غربی‌ها یاد گرفته است که چگونه در جنگ‌های نیابتی و در خاکی غیر از خاک خود ورود کند، مثل جنگ ایران و عراق که بزرگ‌ترین جنگ نیابتی به رهبری آمریکا علیه ایران بود و به رغم هزینه‌های سنگین آن، ایران پیروز از جنگ خارج شد؛  چرا که نفوذ ایران امروز از خاک عراق هم فراتر رفته و به سوریه و لبنان رسیده است. ایران از اشتباهات آمریکا در منطقه به نفع خود استفاده کرد.

به عقیده انزولا آنهایی که با دقت تاریخ تنش بین ایران و آمریکا را از زمان مساله گروگان گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران در دهه هشتاد قرن گذشته را بررسی می‌کنند به این نتیجه می‌رسند که در نهایت این ایران است که پیروز است یا دستکم در مناقشه با آمریکا برنده شده است.

نویسنده گفت: چهل سال و اندی است که آمریکا در جنگ روانی علیه ایران به سر می‌برد، آن را تحت فشار تحریم‌های کمر شکن اقتصادی و باج گیری قرار می‌دهد و هر لحظه منتظر است ایران از کوره در برود یا از داخل فرو بپاشد و تسلیم شود؛ اما از این دست اتفاقات رخ نمی‌دهد و بالعکس تهران با مقاومت به مقابله با تحریم ها می‌رود و با مانور دهی به مقابله با فشارها و با تهدید به مقابله با تهدید می‌رود؛ نه امتیازی می‌دهد، نه هراسی دارد و نه از موضع خود پایین می آید. منتظر می‌ماند که رقبایش ولو در پشت صحنه به همان میز مذاکراتی بازگردند که آن را ترک کردند.

به عقیده نویسنده قدرت ایران در دیپلماسی آن است که می داند چگونه می‌تواند معامله کند، مانند یک معامله‌گر در بازار ایران و به لطف این دیپلماسی، تهران موفق شده فاکتور اصلی در هر معادله مربوط به حال و آینده خاور میانه باشد.

انزولا تصریح کرد: ایران در جریان مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای خود توانست خود را به عنوان قدرت منطقه‌ای بزرگ در برابر آمریکا قدرت‌های غربی و روسیه تحمیل کند و همین سناریو را در جریان جنگ سوریه هم پیاده کرد؛ چرا که یکی از مهم‌ترین کلیدهای پایان بحران سوریه امروز در تهران است.

نویسنده تصریح کرد: این دیپلماسی ایران بوده که این کشور را از یک کشور متوسط و عادی به قدرت منطقه‌ای بزرگ مبدل کرده که قدرت‌های بزرگ بین المللی وادار به مذاکره با آن برای جستجوی راه حل‌های توافقی می‌شوند که منافع آن را در منطقه مد نظر می‌گیرد و این به خودی خود، درسی در چگونگی ماهرانه مدیریت روابط بین المللی است.

دیپلماسی ایران آن را به یک قدرت بزرگ منطقه ای‌ مبدل کرد

العربی الجدید نوشت: تجربه ایران در مقابله با غرب و مذاکره و به چالش کشیده آن و پاسخ به تهدیدهای غرب از طریق تهدیدهای متقابل و ورود به جنگ‌های نیابتی و پس از آن بازگشت به معامله و امتیازگیری از غرب و مذاکره با آن قبل از هر گونه توافق و امضای آن همگی درس‌هایی هیجان انگیز در زمینه هنر مدیریت مناقشات بین المللی است که متاسفانه عرب‌ها هیچ چیزی از آن نیاموختند.

نویسنده تاکید کرد: آنچه که امروز از تنش در روابط تهران و واشنگتن و تشدید تهدیدها مشاهده می‌کنیم، منجر به جنگ بین دو کشور نخواهد شد، آن گونه که برخی از کشورها در منطقه آرزو دارند و در نهایت طوفان آرام خواهد شد و دو قدرت ایران و آمریکا به زبان درک عینی بین خود باز خواهند گشت؛ زیرا آنها می‌دانند که منافعشان در هم آمیخته و در یک نقطه اصلی به هم می‌رسند  و آن هم کنترل منطقه و کنترل سرنوشت آن به شیوه‌ای است که هر یک منافع خود را تضمین می‌کند.

در پایان این یادداشت آمده است: در طول چهل سال گذشته تهدیدها و تحریم‌های آمریکا مانع ادامه رشد و شکوفایی ایران نشده است. ایران به گسترش نفوذ خود در منطقه ادامه می‌دهد و موفق شده است خود را به عنوان بازیگر اصلی صفحه شطرنج بین المللی تثبیت کند، این میراث تمدن کهنی است که ریشه در تاریخ دارد و ایرانِ امروز را به قدرتی مبدل کرده که همه از آن می‌ترسند و در نهایت به مذاکره با آن باز می‌گردند چون حضور آن ضرورت است و نابودی آن فاجعه‌ای برای دشمنانش قبل از دوستانش است.

البناء: عربستان و امارات اگر ادامه دهند، نفتشان از هرمز عبور نخواهد کرد

البناء: عربستان و امارات اگر ادامه دهند، نفتشان از هرمز عبور نخواهد کرد

یک روزنامه لبنانی نوشت، اگر عربستان و امارات به مشارکت خود در تجاوز اقتصادی آمریکا به ایران ادامه دهند، ممکن است نفتکش‌هایشان از عبور از تنگه هرمز منع شود.

البناء: عربستان و امارات اگر ادامه دهند، نفتشان از هرمز عبور نخواهد کرد

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، روزنامه لبنانی البناء در یادداشتی با عنوان «قاره ایران و تصمیم غیر عملی آمریکا»، فاکتورهای قدرت ایران در برابر تحریم‌ها و دلایلی را که مؤید محال بودن توقف صادرات نفت ایران است، برشمرد.

«صادق الحسینی» نویسنده روزنامه البناء در مقدمه این یادداشت خطاب به آمریکایی‌ها گفت:کافی است که با نگاه دقیق به نقشه ایران نگاه کنید، سپس در ساعت‌هایتان هم تاریخ را بنگرید تا مطمئن شوید که شما اصلا نمی‌توانید ایران را محاصره کنید، چه برسد که بتوانید آن را منزوی کرده و صادرات نفت آن را به صفر برسانید.

الحسینی نوشت: جغرافیای ایران در همسایگی بیش از پانزده کشور با نظام‌های سیاسی مختلف واقع است و بیشتر آنها از هماهنگی کاملی با واشنگتن برخوردار نیستند، حتی آنهایی که دوستی‌های تاریخی یا روابط سیاسی خوبی با آمریکا دارند، بلکه همه آنها نیاز شدیدی دارند همچنان انرژی ایران به رگ‌های اقتصادشان تزریق شود.

به عقیده نویسنده، ایران در دوره‌ای حرکت می‌کند که مطمئنا دیگر نمی‌توان آن را زمان پیروزی برق‌آسا مقابل مستضعفان یا زمان بزن‌ و در رو برشمرد؛ بلکه کاملا برعکس است. ما در دوره‌ای به سر می‌بریم که قدرت ملت‌ها برای به دست آوردن پیروزی‌های بزرگ مضاعف شده است به گونه‌ای که دشمنانشان را وادار می‌کند که جام زهر را پیاپی بنوشند.

نویسنده در ادامه به چند نکته اشاره کرد؛ نخست اینکه هیچ کدام از همسایگان نزدیک ایران قصدی برای مشارکت در اجرای تصمیم خصمانه آمریکا ندارند چه ترکیه، چه عراق، چه کویت، چه قطر، چه افغانستان و چه پاکستان و چه کشورهای همسایه دریای خزر و در رأس آن روسیه و کاملا برعکس این قضیه صادق است؛ چون کشورهای مذکور برای جلب رضایت آمریکا به خودشان آسیب نمی‌زنند، هر چقدر که آمریکا دوستشان باشد.

نکته دوم نویسنده این است که «تنها دو کشوری که تصمیم خود را برای مشارکت در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران اعلام کردند، عربستان و امارات بودند؛ دو کشوری که نه تنها تاریخ قبلا به آنها ثابت کرده، بلکه جغرافیا نیز به آنها ثابت خواهد کرد که نه فقط آن دو هستند که در محاصره ایران قرار دارند، بلکه این دو کشور اگر به مشارکت خود در تجاوز (اقتصادی آمریکا) اصرار ورزند، نه فقط از صدور نفتشان به دنیا - از طریق بسته شدن تنگه هرمز روی نفتکش‌هایشان- منع خواهند شد، بلکه در تیررس انزوای کامل نیز قرار دارند». 

 

روزنامه لبنانی آورده است: در نکته سوم باید پرسید چه کسی می‌گوید ریاض و ابوظبی واقعا قدرت عملی در جبران کمبود نفت ایران را دارند؟ نه امکانات این دو کشور در زمینه استخراج نفت، نه نوع نفت آنها و نه کیفیت نفتی که مصرف‌کننده بین‌المللی عادت به مصرف آن کرده و باید  طبق کیفیت پالایشگاه‌های نفت این دو کشور باشد، اجازه عملی شدن نقشه آمریکا را می‌دهد.

نویسنده تاکید کرد: این گفته‌ها را بر اساس محاسبات عینی مطرح کردیم؛ اما اگر بخواهیم بیشتر در مساله غور کنیم کافی است مواضع چهار سوی جهان را در قبال اقدام ضد ایرانی آمریکا ببینیم؛ اروپا، ژاپن، کره و هند از این رفتار یکجانبه آمریکا که به منافع ملی این کشورها آسیب می‌زند در حقیقت ناراضی هستند؛ علاوه بر روسیه و چین که مخالفت قاطع خود را با آن اعلام کردند.

البناء در ادامه، پرسش دیگری را مطرح کرد و نوشت: اصلا چه کسی می‌گوید آمریکا هم می‌تواند در عمل، این تصمیم ظالمانه خود را کامل اجرا کند؟ آن هم در حالی که قادر به حرکت آسان و هموار در مجاورت فضای استراتژیک ایران نیست؛ جایی که ایران دست برتر را مقابل هر گونه تحرک خارج از کنترل و تسلط چشم امنیتی ایران، دارد.

نویسنده افزود: هنوز به آنجا نرسیدیم که اگر ایران مجبور شود، دست به چوب دستی بزرگ خود ببرد؛ که اگر مجبور به این کار شود، تردد همه ناوگان‌های تجاری و نظامی آمریکا از هرمز به باب المندب و بالعکس متوقف می‌شود.

البناء آورده است: حال بیایید، بدترین احتمال‌ها را هم در نظر بگیریم و آن، اینکه ایران مجبور شود صادرات نفت خود را کاملا متوقف کند. البته این، مساله‌ای محال است؛ اما به هر حال، به قول معروف، فرض محال، محال نیست. آنهایی که ایران را خوب می‌شناسند، تایید می‌کنند که این کشور از ذخایر مالی، انرژی و غذایی خوبی برخوردار است، امسال هم خداوند با نعمت آسمانی خود کمبود ذخایر آب این کشور را جبران کرد؛ ذخیره صبر و مقاومت ایرانی‌ها هم به اندازه‌ای زیاد است که بالاخره آمریکایی‌ها و سرسپرده‌هایش در منطقه متوسل به تهران خواهند شد تا دوباره به نظامیان آمریکا و همسایگان جنوبی ایران، کمک کند. 

به عقیده نویسنده، همه این‌ها در حالی است که ایران جنگ دفاعی خود را آغاز نکرده باشد، جنگی که می‌تواند تا سواحل شرق مدیترانه تا جبل الطارق و ما بعد جبل الطارق برسد و تا اقیانوس اطلس ادامه داشته باشد.

نویسنده تصریح کرد: برای کسانی که ایران را نمی شناسند باید گفت ایران یک کشور به تمام معنای کلمه قاره است و از منابع طبیعی سرشار و ظرفیت‌های حیاتی و همچنین ملت و مغزهایی بزرگ برخوردار است، توانمندی که ایرانی‌ها طی چهار دهه گذشته حاصل کردند نه تنها برای مقاومت در برابر همه اشکال تحریم‌ها کافی است، چیزی که تاکنون ثابت شده است؛ بلکه برای مبارزه با هر تجاوز جهانی کافی است به گونه‌ای که آمریکا را مجبور خواهد کرد مهم‌ترین و بزرگ‌ترین پایگاه خود در جهان یعنی رژیم اشغالگر اسرائیل را از هم متلاشی کند.

البناء نوشت: از همین رو ما معتقدیم که آقای ترامپ و پامپئو عصای ترک برداشته او چیزی جز بمب‌های صوتی نیست که سعی در تاثیرگذاری بر جنبش ائتلاف مقاومت را دارند که در مسیر ثابتی به سمت فلسطین پیشروی می‌کند تا نفوذ رو به رشد و سریع آن را در بیش از یک عرصه و محور متوقف کنند.

این روزنامه لبنانی ادامه داد: آیا همین خود آمریکا نبوده است که خاص بودن تصمیم خود درباره تروریستی خواندن سپاه پاسداران را با ضمیمه کردن استثنائاتی به آن نشان داده است وقتی که گفته می‌شود واشنگتن قصد دارد برای دولت‌های خارجی، نهادها و سازمان‌های مردم نهادی که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در تعامل هستند معافیت از تحریم‌ قائل شود.

البناء نوشت: آمریکا بخوبی به همه این مسائل واقف است، چون ایران دیگر یک کشور انقلابی محدود به مرزهای جغرافیایی معینی نیست؛ بلکه خط‌مشی جهانی جدیدی را در هر کجا گسترش داده است و هر روز و هر لحظه در جاهای مختلف رفتار وحشیانه و غیرعقلانی آمریکا  را سرکوب می‌کند.

 این یادداشت آورده است: روزهای آینده به دوست و دشمن نشان می‌دهد که مطمئن باشید ایران در امن و امان است و هیچ کسی قادر به تحریم آن یا منزوی کردن آن یا به صفررساندن صادرات نفت آن نیست؛ بلکه این آمریکاست که با خط مشی انقلابی جدید ایران از زمین و دریا محاصره خواهد شد، از همین رو باید به دنبال نقشه راه ایمنی برای ترک کشورها، دریاها و آسمان‌های ما باشد قبل از اینکه مجبور شویم آن را با لگد و زیر باران موشک‌هایمان بیرونش کنیم همان کاری که مردم عراق در سال 2011 با آمریکا کردند.

 
  BLOGFA.COM