درباره موفقیت و انسانهای موفق و راههای رسیدن به موفقیت درکسب و کار و بازاریابی شبکه ای
 

اصول شیک پوشی

اغــلـب افــراد در انــتــخـاب لـبـاسـی کـه مـنـاسـب جـثــه آنـها بوده و همچـنـیـن چـگـونـگی سـت کـردن آنـهـا دچـار سردرگمی می باشنـد. در زیـر بـه اصـول کـلـی انتـخاب و هماهنگ کردن لباسها با یکدیگر میپردازیم.

همواره لباسی را بپوشید که کاملا اندازه شما باشد.
پوشیدن لباسهای بزرگ تنها اندام شما را اغـراق آمـیـز تـر جـلوه داده و آنـها را پنهان نمیکند.
بیشتر سعی کنید تنها در زمانی که کمر باریکی دارید از کمر بند استفاده کنید.
پارچـه هـای سـنگین مانـند پـشمـی، بافـتنی و چرمی شما را سنگین وزن تر جلوه میدهند.
پارچه های سبک وزن مانند کتان، نخی شما را لاغر تر جلوه میدهند.
رنگهای تیره شما را لاغر تر و کوچک تر میکنند.
رنگهای روشن شما را بزرگتر و حجیم تر میکنند.
لباسهای بالا تنه و پایین تنه یکرنگ شما را لاغر تر جلوه میدهند.
لباسهای بالا تنه و پایین تنه با رنگهای متفاوت شما را بلند قد تر میکند.
لباسهای یقه بلند گردن را کوتاه تر میکند.
گردن بند کوتاه نیز گردن را کوتاه تر میکند.
روسـری کـه به سـمت پـایین آویزان شـده باشد، قـد شما را بلند تر جلوه میدهد.
لـبـاس بـا خطوط افقی شما را چاق تـر و بـا خـطـوط عمودی شما را لاغر تر جلوه میدهـد.

بـرای لاغر تر و بلند قد تر بنظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:
لباسهای کاملا اندازه بپوشید لباسهای خیلی کوچـک و خیلی بزرگ تنها شما را چاق تر نشان میدهند.
لباسهای یکدشت یکرنگ بپوشید. تـرجیـحا یـکرنـگ از سر تا نوک پا.
از پـوشیـده لبـاسـهای با طرح برجسته و پارچـه هـای زمخت خود داری کنید.
لباسهای تیره رنگ با پارچه های نازک و نرم بپوشید.
شلوار را در ناحیه کمر بالا بیاورید نه پایین تر.
کراوات با پهنای متوسط پوشیده و حتما طول آن تا کمر برسد.
از پوشیدن لباسهای با نقش و نگار شلوغ خودداری ورزید.
لباس با طرح راه راه عمودی بپوشید.
از داشتن ملزومات بیش از حد خود داری کنید.
کفش پاشنه بلند به پا کنید.
برای کوتاه تر و چاق تر بنظر رسیدن نکات زیر را رعایت کنید:
لباسهای با رنگ متفاوت بپوشید.
رنگهای روشن و پر رنگ بپوشید.
لباسهای چند لایه به تن کنید.
کفش بدون پاشنه و ظریف بپوشید.
شلوار تمام قد بپوشید.
از پوشیدن لباسهای سرتاسر یکرنگ بپرهیزید.
لباس با طرح راه راه عمودی و کراوات باریک نپوشید.

چگونه ست کنیم
رنگ جوراب باید همرنگ و یا تیره تر از شلوار باشد.
رنگ کمربند با رنگ کفش باید یکسان باشد.
کـت و شلـوار خــاکستـری و سرمه ای با کفش مشکی، و کـت و شـلـوار قـهـوه ای و زیتونی با کفش قهوه ای ست است.

نکات ست کردن لباس برای زنان
زنان قد بلند
ـ از کمر بند پهن استفاده کنید.
ـ از دامن خیلی کوتاه و خیلی بلند پرهیز کنید.
ـ بهتر اسـت پـیـراهن خـود را داخـل شـلـوار و دامـن تــو بگزارید تا خط عمودی کمرتان نمایانتر گردد.
ـ لباس نقش دار و طرح خطوط افقی بپوشید.
ـ دامن بلند و یا دمپا گشاد بپوشید.
ـ لباسهای سر تا پا یکرنگ نپوشید.
ـ از گردنبند و گوشواره کوچک استفاده نکنید.
ـ کیف دستی کوچک حمل نکنید.
ـ شلوار راسته بپوشید.
ـ تاپ نپوشید.
ـ کـفش پاشنه بلند نپوشید و از کفـش انـدکـی لـژ دار استفاده کنید.

زنان قد کوتاه و ریز نقش
ـ لباس با طرح راه راه افقی نپوشید.
ـ از لباس هـای رنگارنـگ، ملزومات بــزرگ و شلوار دمـپا گشاد و یا پاچه های تا شده استفاده کنید.
ـ دامن کوتاه با نقش و نگار بزرگ نپوشید.
ـ لبـاس هـای یـکرنـگ و شـلوار راســته و لباس تــنـگ و ملزومات کوچک استفاده کنید.
ـ خطوط عمودی و لباسهای یقه هفت بدن را کشیده تر میکنند.
ـ کفش کمی نوک تیز بپوشید.
ـ کفش پاشنه بلند بپوشید.
ـ از کمر بند باریک استفاده کنید.

زنان چاق
ـ لباسهای یکدست یکرنگ بپوشید.
ـ از کت و ژاکت بلند با دکمه های باز استفاده کنید.
ـ از روسری شالی استفاده کنید.
ـ گردنبند دراز شما را لاغر تر میکند.
ـ کفش پاشنه بلند بپوشید.
ـ لـبـاس یقه هفت و قلبی شکل، گـردن را کشـیـده تـر میکند.
ـ ژاکت بلند بدون اپل بپوشید.
ـ لباسهای تیره رنگ بپوشید.

نکات ست کردن لباس برای مردان
مردان قد بلند
ـ لباسهای یکدست یکرنگ نپوشید.
ـ لباسها و شلوارهای زیپدار نپوشید.
ـ کـت و شـلوار بـا خـطـوط راه راه بـا خـطـوط عـمــودی و کراوات باریک و ژاکت که طولش تا روی کمر است نپوشید.

مردان قد کوتاه
ـ کفش بوت و ساق بلند نپوشید آنها شما را قد بلندتر نمیکنند.
ـ شلوار پاچه کوتاه و یا پاچه تا شده نپوشید.
ـ لباس آستین دار به تن کنید.
ـ از نقش و نگار عمودی راه راه عمودی و شلوار راسته و کراوات باریک استفاده کنید.

مردان لاغر
ـ کراوات باریک و پیراهن و یا تیشرت یقه هفت نپوشید.
ـ لباسهای براق و با خطوط عمودی و چسبان نپوشید.
ـ کت و شلوار اپل دار بپوشید.
ـ شلوار بگی بپوشید.
ـ پلوور حجیم و یقه اسکی بپوشید.

مردان چاق
ـ ژاکت اپل دار نپوشید.
ـ کراوات زرق و برق دار نزنید.
ـ دکمه پیراهن را تا انتها و بالا نبندید.
ـ ساعت باریک به دست نکنید.
ـ پلوور حجیم و یقه اسکی نپوشید.
ـ بلوز و پیراهن یقه هفت نپوشید.
ـ شلوار تنگ نپوشید.
ـ لباس با خطوط عمودی و کراوات یکرنگ استفاده کنید.
ـ از لباسهای تیره رنگ استفاده کنید.

مردان شکم بزرگ
ـ جلیقه و یا هر چیزی که روی شکم بیافتد و به آن فشار بیاورد را نپوشید.
ـ شلوار را روی شکم خود نیاورید.
ـ لباسهای براق و یا روشن نپوشید.
ـ لباسهای گشاد و تیره رنگ بپوشید.
ـ ژاکت و شلوار یکرنگ بپوشید.

 

نظرسنجی‌های خارجی درباره انتخابات دهم ریاست‌جمهوری+جدول و نمودار

بنا بر نظرسنجی سه موسسه «فردای بدون ترور» آمریکا، «پیپا» آمریکا و «گلوب اسکن» کانادا میزان مشارکت و کاندیدای مورد علاقه‌ی مردم نتایج نظرسنجی‌ها با نتایج رسمی ‌انتخابات انطباق و همخوانی دارد.

خبرگزاری فارس: نظرسنجی‌های خارجی درباره انتخابات دهم ریاست‌جمهوری+جدول و نمودار
 

به گزارش حوزه احزاب خبرگزاری فارس، مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت یوم‌الله 9 دی‌ماه به برخی نظرسنجی‌های غربی و خارجی در مورد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است که به شرح زیر است:

پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، برخی از کاندیداهایی که خود را بازنده انتخابات می‌دیدند با طرح نظریه تقلب، صحت انتخابات را زیر سوال برده و مدعی شدند که آرای مردم آن چیزی نبود که از صندوق‌ها بیرون آمد. این ادعا در حالی مطرح می‌شد که نظرسنجی‌های داخلی حکایت از اختلاف بالای آرای انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی پس از مناظره 13 خردادماه داشت.

علاوه بر موسسات داخلی٬ این انتخابات در حوزه‌ی نظرسنجی تفاوت‌هایی با دوره‌های قبل داشت و این تفاوت از این باب بود که خارجی‌ها برای اولین‌بار چندین نظرسنجی درباره‌ی انتخابات در ایران انجام دادند و نتایج آن را نیز منتشر کردند.

البته در دوره‌های قبل نیز بنابر حساسیت ایران در منطقه‌ی خاورمیانه و جهان نظرسنجی‌هایی انجام می‌گرفت و نتایج آنها منتشر می‌شد اما در سال 1388 تعداد نظرسنجی‌های مرتبط با موضوع انتخابات که نتایج آن منتشر شد، نیز بی‌سابقه بود. نتایج نظرسنجی‌های مؤسسات معتبر داخلی و خارجی نشان داده‌است که نه تنها در ایران نظرسنجی قابل انجام می‌باشد، بلکه اگر کار توسط متخصصین صورت گیرد و سوگیری‌های طراحی پرسشنامه، نمونه‌گیری، نمونه‌یابی و تحلیل داده‌ها از آن حذف گردد، نظرسنجی علمی فارغ از خط و ربط سیاسی مجری آن‌ قابلیت پیش‌بینی وقایع را دارد.

پس از اعلام نتیجه انتخابات، عاملی با نام « تقلب در انتخابات» خاستگاه نحوه‌ی جدید اعتراض به نتایج انتخابات با تظاهرات خیابانی بود. این موضوع در فضای ملتهب چند روز پس از برگزاری انتخابات که همچنان فضای گرایش به شایعات و هیجانات ناشی از تبلیغات انتخاباتی بود، مطرح شد و در این فضا استدلال‌های منطقی و پاسخ‌های مستدل عموماً به حاشیه رانده می‌شوند و افکار عمومی ‌رأی‌دهندگان حول مواضع نامزد مورد علاقه‌شان شکل می‌گیرد. پس از انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری نامزدهایی که نتوانسته‌ بودند اکثریت آرا را کسب کنند، در قبال نتایج رسمی ‌انتخابات موضع عدم پذیرش نتایج را اتخاذ نمودند و طرفدارانشان را برای پیگیری مطالبات از مسیری جدید که همان تظاهرات خیابانی بود، فراخواندند.

از آنجا که تمام وقایع پیش‌آمده‌ی پس از اعلام نتایج انتخابات حول مسئله‌ی تقلب در انتخابات دور می‌زد و این موضوع با روش‌های مختلف به برخی رأی‌دهندگان باورانده شده‌بود، هدف اصلی و اولیه ما در اینجا این است که در وهله‌ی اول ببینیم آیا اطلاعات موجود مؤید فرضیه‌های مطروحه پیرامون تقلب در انتخابات می‌باشد یا خیر؟ و اگر مؤید می‌باشد تبعات قانونی آن شامل نامشروع بودن دولت و عدم اعتماد به برگزارکنندگان قانونی انتخابات نیز از جانب مردم پذیرفته شده‌است یا خیر.

اگر بحث تقلب در انتخابات را وارد بدانیم قطعاً نتیجه‌ منطقی این گزاره این است که جابه‌جایی در آرا صورت گرفته‌است و فردی که به‌عنوان پیروز انتخابات اعلام شده‌است در واقع حایز اکثریت آرا نبوده‌است. یکی دیگر از نتایج منطقی که از گزاره‌ی تقلب در انتخابات قابل استخراج است، این نکته است که اعتمادی به نهادهای برگزارکننده‌ی انتخابات نمی‌باشد و آنها برای برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه صلاحیت ندارند و انتخابات آزاد و عادلانه نبوده‌است. از آنجا که انتخابات مورد بررسی انتخابات ریاست‌جمهوری بوده‌است و وظیفه‌ی رئیس‌جمهور تشکیل دولت و اداره‌ی امور اجرایی کشور است، وقتی تقلب در نتایج انتخابات تأثیر گذاشته‌باشد دولتی که برخاسته از این سازوکار باشد به لحاظ قانونی، غیرقانونی و در ادبیات جمهوری اسلامی‌نامشروع می‌باشد.

از سوی دیگر از آنجا که نظام‌های مردم‌سالار، متکی بر رأی مردم می‌باشند و نظر اکثریت مردم تعیین‌کننده خروجی‌های انتخابات می‌باشد، لذا بهترین ابزار برای رد یا قبول فرضیه تقلب در انتخابات، مراجعه به افکار عمومی‌است. لذا در اینجا قصد داریم از دریچه‌ی افکار عمومی ‌و بر پایه‌ی نتایج نظرسنجی‌های موجود، این فرضیه را با پاسخ‌های علمی‌ و مستدل رد یا اثبات کنیم.

*** نظرسنجی‌های خارجی

سه نظرسنجی مهم در ایام انتخابات دهم ریاست‌جمهوری توسط مؤسسات خارجی در ایران و درباره‌ی موضوع انتخابات صورت گرفته‌است. این نظرسنجی‌ها توسط سه مؤسسه‌ی فردای بدون ترور آمریکا[1]، پیپا آمریکا[2] و گلوب اسکن کانادا[3] صورت گرفته‌است. مؤسسه‌ی پیپا آمریکا در سال 1992 تاسیس شده‌است و برنامه‌ای است که طی آن نگرش‌های سیاست بین‌الملل در کشورهای سراسر دنیا بررسی می‌گردد. مؤسسه‌ی گلوب اسکن یکی از نهادهای تحقیقاتی بین‌المللی می‌باشد که دفتر مرکزی آن در شهر تورنتوی کانادا می‌باشد و در سال 1987 تأسیس شده‌است. مؤسسه‌ی ترور فری تومارو نیز یک مؤسسه غیرانتفاعی می‌باشد که به بررسی نگرش‌های مردم سراسر دنیا می‌پردازد.

* نظرسنجی برای مشارکت در انتخابات

در هر سه نظرسنجی درباره‌ی موضوع مشارکت در انتخابات سؤال مطرح شده‌بود که نظرسنجی پیش از انتخابات موضوع مشارکت احتمالی را مورد سؤال قرار داده‌بود و دو نظرسنجی پس از انتخابات موضوع میزان مشارکت را.

در نظرسنجی مؤسسه‌ی فردای بدون ترور[4] از مردم خواسته شده‌بود که اعلام کنند آیا در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو شرکت خواهند کرد. در پاسخ به این سؤال 89 درصد بیان داشته‌اند که در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو شرکت خواهند نمود و تنها 7 درصد اعلام داشته‌اند در این انتخابات شرکت نخواهند کرد. چهار درصد نیز به این سؤال پاسخی نداده‌اند و یا گفته‌اند نمی‌دانم.

در نظرسنجی گلوب اسکن[5] که یک هفته پس از انتخابات انجام شده‌است وقتی از مردم پرسیده شده‌است که آیا در انتخابات ریاست‌جمهوری رأی دادید یا خیر؟ 86 درصد اعلام کرده‌اند که در انتخابات شرکت کرده‌اند و 11 درصد گفته‌اند که در انتخابات شرکت نکرده‌اند. 3 درصد نیز به این سؤال پاسخی نداده‌اند.

اما در نظرسنجی پیپا[6] که دو و نیم ماه پس از انتخابات برگزار گردیده‌بود 87 درصد اعلام نموده‌اند که در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت نمودند و 12 درصد گفته‌اند شرکت نکرده‌اند. یک درصد نیز از پاسخ به این سؤال امتناع ورزیده‌اند.

نگاهی به نتایج فوق نشان می‌دهد که درباره‌ی مشارکت چه پیش از انتخابات و چه پس از آن، تغییر چشمگیری ایجاد نشده‌است و کلیه‌ی نتایج در ضریب خطای تحقیق خود با واقعیت اعلام شده از جانب وزارت کشور که رقم 85 درصد مشارکت را بیان می‌داشت همخوانی کامل دارد. بنابراین در حوزه‌ی میزان مشارکت، جهش یا افت محسوسی که به لحاظ آماری معنادار باشد، مشاهده نمی‌گردد و همخوانی نتایج نظرسنجی‌ها با واقعیت جامعه مؤید این نکته است که در اعلام میزان مشارکت، عدم صحتی در کار نبوده‌است.

* نظرسنجی برای کاندیدا انتخابات ریاست جمهوری دهم

درباره‌ی اینکه مردم به چه کسی در انتخابات رأی خواهند داد یا رأی داده‌اند در هر سه نظرسنجی مذکور به صراحت سؤالاتی از مردم کشورمان پرسیده شده است.

در نظرسنجی فردای بدون ترور وقتی از مصاحبه‌شوندگان خواسته شده است که بگویند: «اگر انتخابات ریاست‌جمهوری همین امروز برگزار گردد، شما به چه کسی رأی خواهید داد؟» 34 درصد گفته‌اند به محمود احمدی‌نژاد، 14 درصد به میرحسین موسوی، 2 درصد به مهدی کروبی و یک درصد به محسن رضایی رأی خواهند داد. 15 درصد از پاسخ دادن به این سؤال امتناع نموده اند و 27 درصد نیز گفته‌اند: «نمی‌دانم».[7]

 با تکیه بر نتایج این نظرسنجی، روزنامه‌ی واشنگتن پست با انتشار مقاله‌ای اعلام کردند که محمود احمدی‌نژاد در رقابت با موسوی به نسبت دو به یک برنده‌ی انتخابات پیش رو در ایران خواهد بود. دکتر حداد عادل در برنامه‌ی گفتگوی ویژه‌ی خبری شبکه‌ی دو سیما در روز چهارشنبه 27 خرداد 1388 به نتایج این نظرسنجی اشاره نمود و توجه مردم را به این موضوع جلب نمود.

در نظرسنجی گلوب اسکن در پاسخ به این سؤال که در انتخابات ریاست‌جمهوری به چه کسی رأی دادید، 56 درصد اعلام کرده‌اند که به احمدی‌نژاد، 32 درصد به موسوی، 2 درصد رضایی و صفر درصد به کروبی رأی داده‌اند. 10 درصد نیز از پاسخ به این سؤال امتناع نموده‌اند.

همچنین در نظرسنجی پیپا نیز 55 درصد اعلام کرده­اند به احمدی‌نژاد و 14 درصد گفته­اند به موسوی رأی داده­اند. 3 درصد اظهار داشته­اند به رضایی و 1 درصد ابراز کرده­اند که به کروبی رأی داده­اند. 24 درصد پاسخ‌دهندگان به این سؤال به دلایلی مختلف به این سؤال پاسخ نداده­اند و 3 درصد نیز در پاسخ به این سؤال گفته­اند: « نمی­دانم».

در مقایسه‌ی این نتایج با نتایج واقعی انتخابات می‌بینیم که در نظرسنجی گلوب اسکن که بلافاصله بعد از انتخابات برگزار شده است، همخوانی بالایی با نتایج اعلام‌شده‌ی انتخابات وجود دارد. اما ممکن است در اینجا سؤالاتی به ذهن افراد برسد از این جمله که

1) چرا در نظرسنجی گلوب اسکن آرای موسوی به نتایج اعلام شده نزدیک است، اما آرای احمدی‌نژاد 56 درصد است و با نتایج اعلامی‌9 درصد اختلاف دارد؟

پاسخ این سؤال را می‌توان به این صورت داد که نظرسنجی در جهان عاملی به نام عامل کارنوال[8] وجود دارد. عامل کارنوال می‌گوید معمولاً افرادی که نسبت به موضوعی ممتنع و یا بی‌نظر بوده و یا مذبذب می‌باشند، بیشتر احتمال دارد به دیدگاه‌هایی که تصور می‌کنند از حمایت اکثر جامعه برخوردار است، گرایش پیدا کرده و یا حداقل از آن در ظاهر طرفداری کنند. در کشورهای دیگر در نظرسنجی‌هایی که پس از انتخابات انجام می‌شود عموماً آرای فرد برنده بالاتر از نتایج رسمی ‌انتخابات می‌باشد. تحقیقات نشان داده که تأثیر احتمالی عامل کارنوال در جوامع یکسان نبوده و تأثیر آنها در جوامع فردگرا کمتر و در جوامع جمع‌گرا بیشتر می‌باشد.[9]

بنابراین می‌توانیم بگوییم به خاطر شرایط فرهنگی ایران اینکه غالباً مردم معتقدند رأی مخفی است، عموماً مردم در ایران از افشای رأی خود مخصوصاً پس از انتخابات خودداری می‌کنند. می‌توانیم به این نتیجه برسیم که در ایران به‌علت شرایط خاص فرهنگی عامل کارنوال در نظرسنجی‌ها تأثیری ندارد.

2) چرا آرای موسوی در نظرسنجی سوم آن‌قدر پایین آمده است، در حالی‌که آرای احمدی‌نژاد نسبت به نظرسنجی قبل ثابت مانده است؟

در پاسخ به این سؤال می‌توانیم بگوییم که عامل چرخه‌ی سکوت[10] در این نظرسنجی وارد عمل شده است. عامل چرخه‌ی سکوت می‌گوید که مردم معمولاً اگر دیدگاه‌هایی داشته باشند که طرفداران آن دیدگاه در اقلیت باشند، بیشتر احتمال دارد از ابراز آن امتناع کنند و این سکوت باعث می‌شود که طرفداران آن دیدگاه کمتر از آن چیزی که واقعاً هستند‌ بنماید و خود این امر باعث می‌شود که تعداد کمتری از افراد آن دیدگاه را بیان کنند.[11] لذا با حوادث پیش آمده در دوماه پس از انتخابات می‌توانیم بگوییم عامل چرخه‌ی سکوت بر روی طرفداران آقای موسوی تأثیر گذاشته و باعث گردیده است که طرفداران وی به طرز قابل توجهی از ابراز نظر خودداری کنند و نرخ پاسخ‌های نمی‌دانم و یا امتناع از پاسخ افزایش یابد.

برخی تحلیل­گران خارجی شبهه‌ای به نتایج این سؤال وارد نموده‌اند و با استفاده از آن قصد داشتند کل نتایج این نظرسنجی‌ها را زیر سؤال ببرند و آن را فاقد ارزش اعلام کنند. شبهه‌ی وارده این بود که چون نرخ بی‌پاسخی[12] در این سؤال بالاست، بنابراین مردم از اظهارنظر به خاطر شرایط ایران می‌ترسند و پاسخ‌ها دارای سوگیری[13] است و قابل اتکا نیست.[14]

اما پاسخ این شبهه را به سه صورت می‌توان داد:

اول اینکه اعلام اسامی‌ نهایی نامزدها توسط شورای نگهبان در روز 30 اردیبهشت صورت گرفت که این روز، آخرین روز اجرای عملیات میدانی نظرسنجی فردای بدون ترور در ایران بود. براساس قانون انتخابات بعد از تأیید صلاحیت‌ها نامزدها حق تبلیغات دارند و می‌توان گفت پس از اتمام نظرسنجی فردای بدون ترور تازه مردم با نامزدها آشنا شدند.

اما درباره‌ی نتایج پیپا که نرخ بی‌پاسخی در آن بالاست.

در کتاب‌های تحقیقات اجتماعی می‌خوانیم گاهی اوقات، پاسخگویان در واقع در مورد رأی دادن عقیده‌ای دارند، اما فکر می‌کنند که ممکن است با بیان آن دچار دردسر شوند، بنابراین خود را راحت می‌کنند و می‌گویند هنوز در مورد رأی دادن تصمیم نگرفته‌اند. در چنین شرایطی، ممکن است آنان از بیان عقیده‌ی خود به یک فرد ناشناس (مصاحبه‌گر) مردد باشند. با توجه به اینکه مسئله‌ی مؤسسه‌ی گالوپ در نظرسنجی‌های خود از صندوق‌های رأی مخفی استفاده می‌کند که شبیه شرایط انتخابات واقعی است و رأی‌دهنده نام و نشانی از خود بر جای نمی‌گذارد. در تحلیلی درباره‌ی نظرسنجی گالوپ در مورد داده‌های انتخاباتی از 1944 تا 1988 ، اندرو اسمیت[15] و جی.اف. بیشاپ[16] در سال 1992 به این نتیجه رسیدند که با استفاده از این فن درصد کسانی که می‌گفتند هنوز در مورد رأی‌دادن تصمیم نگرفته‌اند تا حد قابل توجهی کاهش یافته است.[17]البته این نکته برای این نظرسنجی‌ها صدق نمی‌کند.

در نظرسنجی مؤسسه‌ی فردای بدون ترور قبل از انتخابات دقیقاً همین سؤال پرسیده شده بود و نرخ بی‌پاسخی نیز در همین سطح و حتی بیشتر نیز بود. در نتایج تحقیق مذکور 15 درصد در پاسخ گفته بودند «نمی‌دانم» و 27 درصد پاسخی به این سؤال نداده بودند. آیا قبل از انتخابات شرایط به‌گونه‌ای بود که مردم در دادن پاسخ به سؤالات تحفظ یا ترس داشته باشند؟ منطقی این است که بگوییم این نرخ بی‌پاسخی به این مفهوم است که افراد هنوز کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب نکرده‌اند و یا تمایلی به افشای نام نامزد مورد نظر خود ندارند.

نرخ بی‌پاسخی نظرسنجی پس از انتخابات 15 درصد پایین‌تر از نظرسنجی انجام‌شده پیش از انتخابات است. بنابراین حوادث پیش آمده پس از انتخابات تأثیری بر مردم در سوگیری بی‌پاسخی نداشته است و می‌توان این نرخ بی‌پاسخی را این‌گونه تحلیل نمود که در ایران مردم مایل به افشای رأی خود ـ حتی اگر کاندیدای آنها برنده شده باشد، چنانچه در مورد احمدی‌نژاد این مورد به وضوح قابل مشاهده است ـ نیستند و بالا بودن نرخ بی‌پاسخی به این دلیل می‌باشد و نه ترس از شرایط. چرا که در همین نظرسنجی درباره‌ی نهادهای حکومتی نظیر شورای نگهبان و رهبری نیز سؤالاتی پرسیده شده است که نرخ بی‌پاسخی در آنها کمتر از این سؤال است و اگر قرار باشد ترس یا تحفظی در کار باشد، باید در این سؤالات حساس نمود بیشتری پیدا کند. باز هم ذکر این نکته در اینجا ضروری است که عامل کارنوال در ایران و این نظرسنجی‌ها تأثیری نگذاشته است. براساس تأثیر این عامل عموماً در نظرسنجی‌های انتخاباتی که در کشورهای غربی انجام می‌گیرد، پس از انتخابات درصد بیشتری از میزان آرا اعلام می‌دارند که به کاندیدای برنده رأی داده‌اند که این اصل براساس نظرسنجی‌های معتبر داخلی و خارجی در ایران رد شده است و نتایج به وضوح بیانگر این موضوع است که حتی تمام افرادی که به برنده‌ی انتخابات رأی داده‌اند، مایل به افشای رأی خود نبوده‌اند.

اما در جمع‌بندی نتایج این سؤال می‌توان به وضوح دید که میزان آرای احمدی‌نژاد در هر سه دوره‌ی نظرسنجی از دیگر کاندیداها با اختلاف فاحشی پیش بوده است و این نکته در آرای یک کاندیدا جابه‌جایی صورت گرفته باشد مغایر با داده‌های موجود در این نظرسنجی‌ها می‌باشد. می‌بینیم که در بهترین شرایط آقای موسوی کمی‌بیش از نصف آرای آقای احمدی‌نژاد را داشته است و می‌توان گفت این نظرسنجی‌ها مؤید نتایج رسمی‌اعلام شده‌ی انتخابات می‌باشند.

*** اعتماد به نتایج اعلام‌شده انتخابات ریاست جمهوری دهم

اما درباره‌ی میزان اعتماد به نتایج اعلام شده‌ی انتخابات. این سؤال در نظرسنجی پس از انتخابات پرسیده شده بود.

در نظرسنجی پیپا که حدود 75 روز بعد از برگزاری انتخابات برگزار شد، از مردم پرسیده شده است که به نتایج اعلام‌شده توسط وزارت کشور چقدر اطمینان دارید. جالب بود که در پاسخ به این سؤال که تا چه میزان به نتایج اعلام‌شده‌ی انتخابات اعتماد دارید اکثریت چشمگیری (83 درصد) اعلام داشتند که به این نتایج بسیار (62 درصد) و یا تا حدی (21 درصد) اعتماد دارند. تنها 13 درصد گفته‌اند که به نتایج چندان (6 درصد) و یا اصلاً (7 درصد) اعتماد ندارند. 5 درصد نیز این سؤال را بی‌پاسخ گذاشته‌اند.

با جمع‌بندی مطالب بیان‌شده می‌توان بیان داشت که میزان مشارکت در انتخابات و سهم هر کاندیدا از آرا در نظرسنجی‌ها با نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور همخوانی داشته است و اینکه اکثریت مردم به نتایج اعلام‌شده توسط وزارت کشور اعتماد داشته‌اند.

 ***نظرسنجی درباره نظام انتخاباتی ایران و شورای نگهبان

درباره‌ی نظام انتخاباتی کشور و وظایف شورای نگهبان تنها سؤالاتی در نظرسنجی پیپا پرسیده شده است.

در سؤالی از مردم پرسیده شده است که روی هم رفته تا چه اندازه از روندی که طی آن مقامات کشور انتخاب می‌شوند، احساس رضایتمندی می‌نمایید؟ در این نظرسنجی اکثریت چشمگیری (81 درصد) از مصاحبه‌شوندگان گفته‌اند از روندی که مسئولان کشور براساس آن انتخاب می شوند، بسیار (40 درصد) و یا تاحدی (41 درصد) رضایت دارند. 10 درصد گفته‌اند چندان رضایت ندارم و 6 درصد اعلام کرده‌اند اصلاً از این سیستم رضایت ندارند.

 

در سؤالی دیگر مرتبط با حوزه‌ی انتخابات درباره‌ی نظام حکومتی سؤالی پرسیده شده است، به این صورت که در مجموع چقدر از نظام حکومتی ایران رضایت دارید یا ناراضی می‌باشید؟ اکثریت چشمگیری (87 درصد) اعلام کرده­اند که از نظام حکومتی ایران بسیار (41 درصد) و یا تاحدی (46 درصد) راضی می­باشند. 7 درصد گفته­اند از این نظام حکومتی چندان راضی نیستند و 3 درصد اظهار داشته‌­اند کاملاً ناراضی هستند و تنها 2 درصد درباره‌ی این سؤال اظهارنظر نکرده‌­اند.

در سؤالی پرسیده شده است آیا فکر می‌کنید حمایت از یک داوطلب در انتخابات برای اعضای شورای نگهبان مناسب است یا خیر؟ آیا فکر می‌کنید آنها همیشه باید بی‌طرف باقی بمانند؟ 75 درصد معتقدند که اعضای شورای نگهبان باید همیشه بی‌طرف بمانند. 16 درصد گفته­اند مناسب است که در انتخابات از کاندیدایی خاص حمایت کنند. 9 درصد پاسخ‌دهندگان نیز به انحای مختلف درباره‌ی این سؤال اظهارنظر صریحی نکرده­ اند.

در یک جمع‌بندی نهایی می‌توان گفت اکثریت چشمگیری (81 درصد) از مردم ایران از نحوه‌ی انتخاب مسئولان در ایران رضایت دارند و این به مفهوم پذیرش سیستم انتخاباتی در کشور از سوی مردم می‌باشد. همچنین 87 درصد اعلام کرده‌اند که از سیستم حکومتی راضی می‌باشند. علاوه بر این مردم به استقلال شورای نگهبان در انتخابات معتقدند.

*** نظرسنجی درباره آزاد و عادلانه بودن انتخابات ریاست‌جمهوری دهم

سؤال آزاد و عادلانه بودن انتخابات در نظرسنجی‌های انتخاباتی سؤالی استاندارد محسوب می‌شود و از این باب درباره‌ی آزاد و عادلانه بودن انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در هر سه تحقیق سؤالاتی کاملاً مشابه پرسیده شده است. در نظرسنجی پیش از انتخابات این موضوع در قالب سؤالی دو گزینه­ای و به این صورت پرسیده شده است که فکر می‌کنید انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو آزاد و عادلانه خواهد بود و یا اینکه آزاد و عادلانه نخواهد بود. اکثریت قابل توجهی از مصاحبه‌شوندگان (67 درصد) در پاسخ به این سؤال گفته‌اند آزاد و عادلانه خواهد بود و 14 درصد گفته‌اند این‌گونه نخواهد بود. 19 درصد نیز به این سؤال پاسخی نداده‌اند.

در تحقیق گلوب اسکن نیز اکثریت قابل توجهی از مصاحبه‌شوندگان (76 درصد) گفته‌اند انتخابات بسیار (54 درصد) و یا تا حدی (22 درصد) آزاد و عادلانه بوده است. در مقابل تنها 16 درصد معتقدند که انتخابات آزاد و عادلانه نبوده است. 8 درصد نیز به این سؤال پاسخی نداده‌اند.

در تحقیق مؤسسه‌ی پیپا نیز نتایج دقیقاً منطبق بر 2 تحقیق قبلی می‌باشد. در این تحقیق اکثریت چشمگیری (83 درصد) از مصاحبه‌شوندگان معتقدند انتخابات بسیار (66 درصد) و یا تا حدی (17 درصد) آزاد و عادلانه بوده است و 10 درصد نیز معتقدند چندان و یا اصلاً آزاد و عادلانه نبوده است. 7 درصد نیز به این سؤال به انحای مختلف پاسخی نداده‌اند.

نکته‌ی جالب توجه درباره‌ی این موضوع این است که با گذشت زمان میزان اعلام اینکه انتخابات آزاد و عادلانه بوده است از جانب مردم بیشتر شده است و از میزان افرادی که معتقد بوده‌اند انتخابات آزاد و عادلانه نبوده است، کاسته شده‌است. نکته‌ی قابل اشاره‌ی دیگر این است که حتی در بحبوحه‌ی تظاهرات و موج اعتراضات به انتخابات میزان اعتقاد افکار عمومی ‌به این موضوع که انتخابات آزاد و عادلانه بوده است کاهش نیافته است و بیش از سه چهارم ایرانی‌ها اعتقاد به سلامت برگزاری انتخابات داشته‌اند. در مجموع پس از 75 روز از اعلام نتایج انتخابات میزان اعتقاد به آزاد و عادلانه‌بودن انتخابات به بالاترین حد خود یعنی 83 درصد رسیده است.

*** نظرسنجی درباره برگزاری مجدد انتخابات

عده­ای در ایام تشدید اعتراضات خیابانی مسئله‌ی ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن را مطرح می‌نمودند. نظر سنجی گلوب اسکن بنا داشت نظر مردم را در مورد لزوم برگزاری مجدد انتخابات بنا به درخواست آقایان کروبی و موسوی جویا شود. از پاسخ‌دهندگان این سؤال پرشیده: «برخی افراد برآنند که انتخابات می‌بایست مجدداً برگزار گردد. شما به چه میزان با برگزاری مجدد انتخابات با بینش و کیفیت بالاتر موافقید؟»

تنها 27 درصد موافق بودند که انتخابات باید مجدداً برگزار گردد؛ درحالی‌که اکثریت مردم (62 درصد) با این امر مخالف بودند. نکته‌ی جالب این است که در بین موافقان با برگزاری مجدد انتخابات 17 درصد بسیار موافق بودند در حالی که 54 درصد مخالفان با این موضوع ، اظهار داشته بودند که با برگزاری مجدد انتخابات بسیار مخالف‌اند.

بنابراین اکثر مردم کشور با برگزاری مجدد انتخابات که به نوعی می‌توانست مؤید تأیید شبهه‌ی تقلب در انتخابات باشد، مخالف بودند و این مخالفت را به صراحت اعلام کرده‌اند.

درباره‌ میزان مشارکت و کاندیدای مورد علاقه‌ی مردم نتایج نظرسنجی‌ها با نتایج رسمی ‌انتخابات انطباق و همخوانی دارد. اکثریت ایرانی‌ها بیان داشته‌اند که به پروسه‌ی انتخاباتی و نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور اطمینان دارند. جمع کثیری نیز بر آن بودند که انتخابات کاملاً آزادانه و منصفانه برگزار شده و پس از انتخابات نیز اکثریت مردم احمدی‌نژاد را به‌عنوان یک رئیس‌جمهور قانونی و مشروع مورد حمایت قرار دادند و کمتر کسی فکر می‌کرد که آقای موسوی و کروبی درخواست نمایند انتخابات مجدداً برگزار شد.

در قبال اعلام این موضوع اکثریت مردم اعلام کردند که با برگزاری مجدد انتخابات مخالف‌اند و در صورت تجدید انتخابات نتایج نشان داد که برنده‌ی انتخابات نمی‌تواند از بین پیشنهاد‌دهندگان برگزاری مجدد انتخابات باشد. در رابطه با مسئله‌ی مهم‌تر مشروعیت نظام، اکثریت مردم اظهار می‌دارند که از نظام فعلی انتخاب مسئولان رضایت کامل دارند و همچنین اکثریت می‌گویند که از نظام حکومتی ایران نیز راضی است.

انتهای پیام/

 

 

بهترین‌های سال ۲۰۱۵؛ ده فیلم تماشایی

نگاهی به بهترین های سینمای سال ۲۰۱۵ از جمله دو مستند عالی و اپیزودهای تازه ای از مجموعه های سینمایی پرفروش که کسی جای خالی آنها را حس نمی کرد.

Image copyright

۱۰- ایمی

ایمی واینهاوس خواننده بریتانیایی فقط دو آلبوم منتشر کرده بود و در همان چند سال شهرت قبل از مرگش در سن ۲۷ سالگی، اعتیاد به الکل و سایر جنبه های زندگی شخصی عنان گسیخته او به حدی توسط رسانه ها پوشش داده شده بود که کسی حدس نمی زد یک مستند بتواند جنبه ها و زوایای تازه ای از زندگی او را کشف کند. ولی دقیقا به همین دلیل فیلم "ایمی" ساخته آصف کاپادیا مستندی گویا و روشنگر است.

تصویری که این مستند از ایمی واینهاوس ارائه می کند چنان خصوصی و تکان دهنده است که بیننده احساس می کند این فیلم در مورد ستاره ای است که از او هیچ شناختی ندارد. این خواننده جوان که چشمانش را همیشه به سبک چشم گربه ای آرایش می کرد به اندازه بیلی هالیدی مستعد بود، کاریزمای اروتیکی داشت که مثل نور مقدس از پیکرش می تابید و در عین برای نابود کردن خود، اشتهای سیری ناپذیری داشت که آصف کاپادیا به خوبی آن را از داستان بافی های روزنامه های عامه پسند و جنجالی تمیز می دهد، به اوج می رساند و آن را به یک فاجعه سوزان که حکایت واقعی زندگی او بود، بدل می سازد.

Image copyright

۹- ابرهای سیل ماریا (Clouds of Sils Maria)

اگر اینگمار برگمن فیلمساز سختگیری نبود شاید یکی از فیلم های او به نام "سونات پاییزی" ۱۹۷۸ شبیه فیلم "ابرهای سیل ماریا" از کار درمی آمد. این فیلم به کارگردانی اولیویر آسایاس درام گیرایی است در مورد زندگی بازیگری (با بازی ژولیت بینوش) که متوجه نمی شود بحران روحی میانسالی که به آن دچار شده بهترین شخصیتی است که تاکنون بازی کرده است.

ژولیت بینوش در ایفای این نقش مجموعه ای سمفونی وار از احساسات را به نمایش می گذارد و کریستین استوارت در نقش دستیار بلندپرواز او بازی‌ای ارائه می دهد که به آینده درخشان او به عنوان یک بازیگر زن خوب اشاره دارد، جین فوندای قرن بیست و یکم.

اولیویر آسایاس عنوان داستان را که در حقیقت یکی از گونه های شکل گیری توده های ابر در آسمان است و نام آن حلقه زدن ماری سفید و ترسناک معنی می دهد، به یک استعاره برای توضیح نیروهای تیره زندگی بدل کرده و از این داستان یک اثر سینمایی شاعرانه ساخته است.

Image copyright

۸- کرید (Creed)

شاید بسیاری از سینمادوستان فکر می کردند آخرین چیزی که حاضرند تماشا کنند یک اپیزود یا دنباله ای از مجموعه فیلم های "راکی" است. اما فیلم کرید به کارگردانی رایان کوگلر، درام روانشناسانه ای که در رینگ بوکس اتفاق می افتد، پر هیجان ترین فیلم سرگرم کننده سال است.

داستان فیلم استاندارد همیشگی و کلیشه ای فیلم های مشت زنی است ولی هر نگاه دوربین و صحنه هایی که شکار شده شاهدی است از جسارت و نوآوری این کارگردان.

مایکل بی جوردن در نقش پسر آپولو کرید نوع جدیدی از بازیگری حرفه ای را ارائه می دهد، آن قدر خونسردانه است که به نظر می رسد بازیگری او زیر نقاب پنهان شده ولی در عین حال یک احساس عمیق آسیب پذیری را نیز نشان می دهد که یادآور بازی سیلوستراستالونه در اولین قسمت از مجموعه "راکی" است.

سیلوستر استالونه در این فیلم نقش قوی ای دارد و در واقع نسخه ای ورشکسته ولی تسلیم نشده از گذشته خودش را ارائه می دهد. شاید کمی سطحی و کهنه به نظر بیاید ولی سیلوستر استالونه به این شخصیت روح بسیار قوی داده است.

Image copyright

۷- پایان سفر (The End of the Tour)

اگر می خواهید ببینید فیلمی که داستان ندارد و تماما حرف و گفتگو است چطور می تواند تماشاچی را در تمامی لحظات جذب خود کند، فیلم "هشت نفرت انگیز" را فراموش کنید به تماشای "پایان سفر" بروید.

فیلمی به کارگردانی جیمز پونسولت، یک درام با حکایتی بسیار روان در مورد زندگی دیوید فاستر والاس، نویسنده ای که چنان تحت تاثیر پیچیدگی های ناشی از خودبزرگ بینی بود که حتی نمی توانست به خود اجازه دهد که از موفقیت و شهرتش لذت ببرد.

بازی جیسون سگان در نقش دیوید فاستر والاس خارق العاده است و این شخصیت را که از زمره متفکران نسل ایکس بوده ولی به خاطر بینش عمیق و البته کژی هایش موفقیت را یک نوع شکست تلقی می کرد، به خوبی نشان می دهد.

جسی آیزنبرگ که در نقش خبرنگار مجله رولینگ استون با او مصاحبه می کند، به دنبال یافتن عقلانیت و منطق است. اما "پایان سفر" در نهایت به دنبال کشف اسرار خودکشی این نویسنده است.

فیلم این طور نتیجه گیری می کند که دیوید فاستر والاس به یک سر و گردن بالاتر بودن از اطرافیانش معتاد بود، حتی به این قیمت که ریاکاری او در کم اهمیت جلوه دادن شهرتش برملا شود.

Image copyright

۶- پشت و رو (Inside out)

این فیلم بهترین محصول شرکت فیلمسازی پیکسار طی دهه اخیر است و چیزی خلق کرده که من تاکنون در هیچ فیلم دیگری ندیده ام: تصویری از نبرد و رقابت بین احساسات گوناگون ما که در نهایت شخصت ما را می سازد.

وقتی که رایلی شخصیت اصلی داستان (با صدای کایتلین دییاس) در آغاز نوجوانی همراه با خانواده اش به شهر سانفرانسیسکو نقل مکان می کند در نومیدی غرق می شود. زیبایی این دنیای جادویی انیمیشن در این است که نومیدی این نوجوان را به یک بازی سرنوشت ساز با موضوع خاطرات و هویت بدل می کند.

احساس خشم (با صدای لوئیس بلک و لحن عالی جنگ طلبانه او)، احساس هراس (با صدای بیل هادر)، احساس انزجار (با صدای میندی کالینگ)، و احساس شادی ( با صدای امی پوئلر) روی هم رفته آنچه را که در درون مغز رایلی نوجوان می گذرد بیان می کنند. ذهن او به یک هیئت مدیره مشورتی متشکل از نیروهای متضاد می ماند و احساس اندوه (با صدای فیلیس اسمیت) به نقطه اتکا و معیار اخلاقی او بدل می شود.

کارگردان و نویسنده فیلمنامه پیت داکتر است.

Image copyright

۵- فاجعه (Trainwreck)

عنوان و تبلیغات این فیلم طوری است که به نظر می رسد داستان آن در مورد یک زن جوان مست و بی آخر و عاقبت است. اما شخصیت اصلی فیلم که ایمی شومر نقش او را ایفا می کند، نویسنده یک مجله است و در نهایت تعجب فرد قابل و کارآمدی است.

او عاشق سکس، رفتار غیرمسئولانه و به زبان آوردن هر آن چیزی است که به ذهنش خطور می کند. او در حقیقت تمام آن کارهایی را می کند که فرهنگ امروزی جامعه به او آموخته است.

"فاجعه" به کارگردانی جود آپادو درباره مسیر زندگی این زن جوان و خوش برخورد به سمت بلوغ شخصی و اجتماعی است. کمدی عاشقانه و بسیار خنده داری است که بازیگرانی مثل جولیا رابرتز، ساندرا بولاک و مک مگ رایان هیچگاه نمی توانستند ارائه دهند. ولی ایمی شومر که خودش فیلمنامه را نوشته همه شاهزاده خانم های معروف فیلم های کمدی عاشقانه را توی جیبش می گذارد.

و بیل هادر که نقش مقابل او را بازی می کند، در این فیلم هم ثابت می کند که قادر است به خوبی نقش یک مرد معمولی و دست و پا چلفتی و در عین حال به همان اندازه موقر را بازی کند.

Image copyright

۴ - پاک شدن: ساینتولوژی و زندان اعتقاد (Going Clear: Scientology and the Prison of Belief)

الکس گیبنی کارگردان این فیلم درست به سرعتی که دیگران یک اپیزود مجموعه های تلویزیونی کمدی تولید می کنند مستند می سازد و به همین دلیل در برخی موارد آثار مستند او ضعف هایی دارند. ولی در این مستند او با کنکاش استادانه در اعماق فرقه مذهبی ساینتولوژی از تمام آثار قبلی اش یک گام جلوتر می رود.

این مستند به اندازه یک فلم تریلر هیجان و کنجکاوی برمی انگیزد. این فیلم با رخنه کردن در اعماق پنهان این فرقه و با جزییات بسیار دقیق و نگاهی نزدیک توضیح می دهد که چگونه تام کروز و جان تراولتا در این باورها غرق شده و چطور تعداد زیادی از مردم عادی برای پیوستن و پیروی از این فرقه که ران هوبارد بنیانگذارش آن را از روی داستان های علمی- تخیلی ساخته، زندگی و هویت خود را رها می کنند.

حضور دیوید میسکاویج رهبر فعلی فرقه ساینتولوژی که در دهه های اخیر آن را به یک موسسه پولسازی فراملیتی بدل کرده در این فیلم مستند را می توان در حد ورود شخصیت دارت ویدر به مجموعه جنگ ستارگان مهم تلقی کرد.

Image copyright

۳- عشق و رحم (Love & Mercy)

چطور می توان در مورد برایان ویلسون یکی از اعضای گروه موسیقی بیچ بویز، نابغه دنیای موسیقی پاپ با شخصیتی بسیار حساس و شکننده که گاه حتی نمی توانست یک جمله کامل را سرهم کند، یک فیلم زندگینامه ای و موزیکال ساخت؟

این فیلم عالی و تاثیر گذار به کارگردانی بیل پلاد به عمق بی ثباتی در شخصیت برایان ویلسون می رود و او را شخصیتی فرشته وار توصیف می کند که به همان شکلی که صداهای عجیب و غریب از دور دست ها می شنید ملودی موسیقی نیز در ذهنش صدا می کرد و به او الهام می شد.

پل دانو که بازی او در این فیلم را می توان بهترین بازیگری سال به شمار آورد، به خوبی تمامی تیک ها، مکث ها و لکنت زبان برایان ویلسون در سنین جوانی را به نمایش می گذارد. و جان کیوساک که نقش برایان ویلسون در میانسالی را ایفا می کند (هر چند از نظر ظاهری شباهتی به او ندارد) پس از فیلم "هر چه خواستی بگو" محصول ۱۹۸۹، پر احساس ترین و شیواترین بازی خود را ارائه می دهد.

Image copyright

۲- مد مکس: جاده خشم

جورج میلر کارگردان مجموعه "مد مکس" همانطور که در فیلم اولش جنجگوی جاده ای و شخصیت اصلی فیلم را بر حریفانش چیره کرد این بار کاملا برعکس حریفان را بر جنگجوی جاده ای پیروز می کند و نتیجه کار یک فیلم مسحور کننده است. هیچ صحنه اکشنی تاکنون با این سرعت و این حد از نمایش خشم تولید نشده است. تماشای این صحنه ها مثل یک بازی کامپیوتری کابوس وار با نتیجه مرگ و یا زندگی است.

زیبایی این فیلم در این است که در تک تک صحنه های آن که با هوشیاری و تیزی ادیت شده اند و در هر مورد از دوئل های بی امانی که در فیلم اتفاق می افتد، همواره یک موضوع مهم وجود دارد.

تام هاردی بازیگر نقش مکس از او شخصیتی در هم شکسته ارائه می دهد که به هر دری می زند تا هویت واقعی خود را کشف کند. شخصیت شارلیز ترون نمادی از گونه جدیدی از زن سالاری است. او روح جاده خشم است و با خشمش می تواند هر کسی را به آتش بکشد.

Image copyright

۱- کارول

این فیلم به کارگردانی تاد هینز که داستان آن در اوایل دهه پنجاه میلادی اتفاق می افتد، در نگاه اول با یکی از فیلم های قبلی او یعنی "دور از بهشت" تشابه فراوانی دارد. اما این کارگردان در هیچ یک از فیلم های قبلی خود کشش عاشقانه بین دو نفر را به این شکل ظریف اما صریح تصویر نکرده بود.

او کتاب پاتریشیا های اسمیت را که در سال ۱۹۵۲ بااسم مستعار به چاپ رسید به یک سفر عاشقانه جذاب بدل کرده که به دلشکستگی آغشته است.

تا زمانی که از زندگی خانوادگی کارول به عنوان مادری وفادار و همسری ناراضی که درشرف از دست دادن حق حضانت تنها فرزندش است با خبر نمی شویم، فکر می کنیم او زن جذاب، هوس باز و خطرناکی است.

کیت بلانشت با نشان دادن احساسات و حالات گوناگون کارول، از مهربانی و غرور گرفته تا خشم و نومیدی، به خوبی پیچیدگی های این شخصیت را بیان می کند. و رونی مارا بازیگر نقش مقابل و معشوق جوان کارول، راه کشف عشق واقعی را برای او هموار می کند.

فیلم " کارول" بدون آنکه فریاد بکشد در حقیقت دادخواستی است برای تساهل و پذیرش دگر باشان، فیلمی که مفهوم رهایی را که در نگاه هالیوود کهن جایی نداشت به خوبی برجسته می کند.

 
  BLOGFA.COM